نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
کلیدواژهها
در جوامع امروزی مشکل بیکاری، معضلی بزرگ است و در کشور عزیز ما ایران اسلامی نیز بحث اشتغال همواره از مسائل مبتلا به دولتمردان بوده و هست. یکی از سیاستها و برنامههای کلان دولت توجه به آموزشهای فنی و حرفهای به معنای اعم آن می باشد. با توجه به کارکرد و ماهیت، این نوع آموزشها می تواند در کنار سایر عوامل تولید، منجر به اشتغال بیکاران - خصوصاً جوانان- گردد. لکن رویکرد و نحوه ارائه این آموزشها چگونه باید باشد تا بتواند هدف فوق را مهیا سازد؟ یعنی نیرویکار مورد نیاز کارفرمایان بنگاههای اقتصادی و یا صاحبان صنایع و صنوف را براساس تقاضای آنان تربیت و عرضه نمایند به طوری که کارفرمایان از جذب و نگهداشت این نیروها در تولید، نهایت رضایت را داشته باشند و همانا اشتغال مولد و پایدار ایجاد گردد. پس لازم است در مراحل مختلف از فرایند مهارت و حرفهآموزی شامل، پژوهش، نیازسنجی و برنامهریزی درسی، برنامهریزی آموزشی، اجرای آموزش، ارزشیابی آموزش و ارزیابی خروجی سیستم آموزشی نگاه و رویکرد خاصی مورد توجه قرار گیرد که مهارت آموختگان مراکز آموزش فنی وحرفهای کشور به عنوان خروجی سیستم مهارت آموزی، حائز شرایط مشخصی از نظر دانش، مهارت، نگرش و قابلیتها و ویژگیهای باشند که بتوانند شرایط اشتغال را احراز کرده و ضمن اشتغال، استانداردها و معیارهای عملکردی شغل مورد تصدی خود را به نحو احسن و اثربخش انجام دهند و نسبت به سایر همسطحان خود عملکردی برتر و بالاتر داشته باشند. احراز این شرایط در واقع تحقق مهارت آموختگان شایسته است، و باید برای دستیابی به این مهم در تمامی مراحل از فرایند حرفهآموزی رویکرد شایسته محوری را پیاده کرد. مثلاً باید استانداردهای آموزشی و مهارتی شایسته محور باشد، همین طور اجرا و برگزاری آزمونهای نظری و عملی شایسته محور باشد.
ضمن آن که اروپا برای تعریف و انتخاب شاخصهای ارزیابی کیفیت در آموزش وتربیت حرفهای،3 اولویت را مطرح کرده است که عبارتند از: تدارک قابلیت استخدام؛ تطبیق تقاضا و عرضه برای شایستگی ها و صلاحیتها؛ تدارک دسترسی فراگیر به آموزش و تربیت حرفهای(سیفرید، 2009).
اهداف پژوهش
الف) هدف اصلی:
شناسایی مؤلفه های سازنده شایستگیهای عام مهارت آموختگان مراکز سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور.
ب) اهداف فرعی:
1- تشخیص شاخصهای هریک از مؤلفه های مذکور.
2- تشخیص اولویت این شاخصها و عوامل مذکور.
مبانی نظری
واژه شایستگی در فرهنگ لغات عمومی بهمعنای لیاقت، کاردانی، مهارت و تبحر و در فرهنگ لغات تخصصی مدیریت به معنای صلاحیت، اهلیت، شایستگی، قابلیت و توانایی آمده است. وجه مشترک این تعاریف شایستگی و کاردانی که حاصل ترکیب، دانش، مهارت و نگرش مطلوب در انجام کاراست، میباشد. شایستگی در زبان عامیانه، به معنای داشتن توانایی، مهارت، دانش و صلاحیت است و در اصطلاح، با توجه به کار و حیطه شغلی فرد معنی می یابد.
شایستگی به طور خاص با حرفه آموزی مرتبط است. این موضوع با حوزه دانش فنی جدید با اعمال مسئولیت یا نقش مرتبط است، توانائی آموختن سریع درباره مفاهیم و فناوری، خلاقیت، دیدگاه گسترده جهانی، توانائی نوآوری، توانائی برقراری ارتباط، توانائی گسترش روابط فردی، توانائی کارکردن در یک تیم، خود کنترلی عواطف، توانائی هدایت به موقعیت های جدید و غیر معمول، توانائی گذر از عدم اطمینان و ابهام، ابتکار عمل و تصمیم گیری، توانائی التزام خود به اهداف سازمانی، توانائی ایجاد نتایج موثر، توانائی های کار آفرینی، این ها شایستگی هائی هستند که بیشتربر روی فرد و نقش فرد متمرکز است. توسعه شایستگی به فرایند یادگیری – یاددهی اشاره می کند که می تواند توانائی فردی جهت کارکردن در یک تیم، پژوهش، ارائه پیشنهادات و ایده های جدید، ارتباط و معاشرت، اقدام در میان رشته ای، مربوط به تحلیل وارزیابی موقعیتهای تجربه شده توسط شرکتها، کاربرد شیوه های علمی و عملی، جستجوی اطلاعات مورد علاقه سازمانی، تبادل تجربیات بین مدیران شرکت وادارات مختلف، افق های گسترده را پرورش دهد. توسعه شایستگی ها با صلاحیت حرفهایدرارتباط است.مفهوم شایستگی، ریشهای است. شایستگی بدون دانش وجود ندارد.صلاحیت ها بیشتربه حرفهآموزی در حوزهای مشخص از دانش و عمل اشاره می کند، ضمن آن که مفهوم شایستگی جامع تر استو فقط با حوزه حرفهای خاص در ارتباط نیست. صلاحیت حرفهای، حرفه آموزی عمومی کارگران را بهبود می بخشد، صلاحیتهای حرفه ای در ورای به روز رسانی و گسترش دانش فنی و عمومی است. امروز دنیای کار، حرفه آموزی عمومی را تقاضا میکند. بنابراین یک صلاحیت حرفه ای باید یک صلاحیت اجتماعی نیز باشد. صلاحیت باید هم شامل مهارت های پایه( نظیر دانش اساسی برای انجام کار به عنوان یک شهروند، ارتباط برقرار کردن، خواندن و نوشتن، درک متون، ایمنی در کار، حقوق بشر) و هم مهارتهای خاص، مورد نیاز از نظر مشاغل کارگری از جمله مهارت های مدیریتی باشد (گادوتی, 2009).
شایستگی ادغام کارکردهای چندگانه و هماهنگی قابلیتها است. برای مثال یک شایستگی در توسعه محصول جدید در یک بخش از شرکت ممکن است نتیجه ادغام قابلیت های سیستم مدیریت اطلاعات[1]، قابلیت بازاریابی، قابلیت تحقیق وتوسعه، قابلیت تولید در داخل آن بخش باشد. شایستگی هسته، مجموعهای از شایستگیها است که در عرض مرزهای بخشی، در داخل شرکت گسترده شده است و چیزی است که شرکت
می تواند آن را در حد خوبی انجام دهد. بنابر این توسعه محصولات جدید اگر فراتر از یک بخش برود، جزو شایستگیهای هسته خواهد بود. یک شرکت باید به طور مداوم در یک شایستگی هسته سرمایه گذاری مجدد یا ریسک کند که آن باعث تبدیل شدن به یک هسته سخت[2] خواهد شد. یک شایستگی هسته منبع بسیار ارزشمندی است که با استفاده کردن فرسوده نمیشود. به طور کلی شایستگیهای هسته بیشتر استفاده می شوند و
بیشتر پالایش می شوند. شایستگیهای برتر[3]هسته در یک رقابت را شایستگی ممتاز[4]
می نامند(هانگر و ویلن[5]، 2011).
ایجاد و توسعه شایستگی ها و مهارتها در رابطه با آموزش های رسمی[6] و
غیررسمی[7] و حرفهآموزی[8] همواره مطرح است. اغلب، شایستگی را با مهارت اشتباه میگیرند و آنرا تقابل رقابت و همکاری[9] میدانند. یعنی موضوع شایستگی ها مورد مناقشه است و عمدتاً دیدگاه ها و نظرات متناقضی در این موضوع وجود دارد. بنابراین، همه چیز به این بستگی دارد که کشورمان برای رشد به چه چیزی نیاز دارد؟ شرکتها شایستگیهای فردی مورد نیاز برای موفقیت در زندگی را، کار سخت تعریف کرده اند، پس فرد در جامعه بازاری باید رقابتی باشد. آیا ما فقط این شایستگی ها را انتخاب می کنیم که ما را کمک کند تا رقابتیترین یا مناسبترین فرد در کار باشیم؟ مدلهای حرفه آموزی برای شایستگی وجود دارند. جنجالی ترین معنای شایستگی، معنای مرکانتلیستی است که مدلهای رقابتی شرکتی را در چهارچوب آموزش معرفی می کند. در دیدگاهی لیبرال، موضوع غالب بازار آزاد است و هیچ شباهتی به مدرسه ندارد. آموزش نمی تواند توسط پارادایم(انگاره ذهنی) شرکتهائی هدایت شود که با هدف تامین نیازهای بازار شکل گرفته است و بر روی کارائی تاکید دارد و داشتن هدفی که انسانی نیست. برای این انگاره، کارکردهای انسانی فقط یک عامل کاملاً اقتصادی است. عمل حرفه آموزی در ماهیت خود، دموکراسی است، در حالی که شرکتها منطقینظارتی دارند. در مفهومی متداول، مهارت درحوزه عمل معینی طراحی می شود، در حالی که شایستگی ممکن است بیشتر با جنبههای فکری آن همراه باشد. میدانیم که آموزش نمیتواند به سطح مهارت ها و توانایی حل مشکلات تنزل یابد. ماهر، دانا و باهوشبودن، معنای شایسته بودن را نمیدهد. به عبارت دیگر، قابل بودن همراه یک مکمل است. قابل بودن جدای از زمینهاش، هیچ معنائی نمی دهد، داشتن دانش، مهارتها و یا قابلیت؛ معنای متبحر بودن نمیدهد و همین طور هیچ فردی نمیتواند درباره خودش بگوید که شایسته است. شایستگی در یک موضوع، نیازمند به رسمیت شناسی توسط فرد دیگری است. به همین دلیل، شایستگی نسبی است. برای این که فردی شایسته باشد، نیاز دارد که توسط فرد دیگری به رسمیت شناخته شود و سطح شایستگی او را اعتبار دهد یا گواهی نماید. مهارتها فقط بیانی از شایستگی هستند(گادوتی،2009).
تعاریف و مفاهیم شایستگی
دفتر مدیریت امورکارکنان آمریکا[10] (2002) شایستگی را الگوی قابل اندازه گیری از دانش، مهارت، تواناییها، رفتارها و دیگرویژگیهای فردی مورد نیاز برای انجام نقشهای کاری یا عملکردهای شغلی موفقتعریف کرده است(نقل از رضایت و همکاران، 1390: ص50).
انجمنآمریکایی آموزش و توسعه[11]، شایستگی را به عنوان خوشهای از دانش، مهارتها، تواناییها و رفتارهای مورد نیاز برای موفقیت شغلی تعریف میکند(نقل از رضایت و همکاران،1390: ص 51).
از نظر رودریگرز[12] و همکاران(2002)، شایستگی ها، الگوی رفتاری می باشند، او به تعاریف شایستگی به عنوان یک الگوی قابل اندازهگیری از دانش، مهارت، نگرش،
رفتار ها و سایر ویژگی های که یک فرد برای اجرای نقش های کاری یا کارکردهای شغلی بطور موفقیت آمیز احتیاج دارند، توجه کرد(نقل از واتکینز و چسه، 2009).
اسپنسر[13] 1993 معتقد است شایستگی، ویژگی زیر بنایی فرد است که به طور کلی با عملکرد اثربخش ملاک مدار و یا عملکرد برتر در یک شغل یا وضعیت، رابطه دارد. وی شایستگیها را به 2دسته طبقه بندی میکند؛ شایستگیهای مورد نیاز که مهارتهای ضروری را برای حداقل عملکرد در یک کار و یا انجام یک وظیفه مشخص میسازد. شایستگیهای برتر که بر اساس آن ها نتایج به دست آمده بالاتر از میانگین و عملکرد بالاتریاست (نقل از شیخ الاسلامی وهمکاران،1391).
پیشینه پژوهش
فیض و بهادری نژاد (1389) در مطالعهای با عنوان الگوی شایستگی حرفهای دانشآموختگان دانشکدههای مهندسی نظام آموزش عالی ایران، بیان میدارند که از یک مهندس انتظاراتی بسیار فراتر از دانستن مجموعهای از دانشهای بنیادین و فناوریهای نوین است. الگوی نهایی به دست آمده از پژوهش مشتمل بر 4 شایستگی کلان، 7 شایستگی اصلی و 28 شایستگی فرعی است. 4شایستگی کلان عبارت اند از: انگیزه متعالی، تخصص علمی، توانمندی عملی و اهتمام به رشد و بالندگی. 7 شایستگی اصلی یک مهندس شایسته عبارت است از: انگیزه متعالی در ارائه خدمت مهندسی، توانایی حل خلاق و نظام مند مسئلههای مهندسی، تسلط بر حجم وسیعی از دانش پایه و مهندسی، مهارت در یکی از عرصههای کاربرد مهندسی، مهارت در انجام دادن کار گروهی در ضمن تعهد فردی، اهتمام به یادگیری مادام العمر و در نهایت، اهتمام به یاددهی خودانگیخته.
سالاریانزاده و همکاران (1390) در مطالعهای تحت عنوان آموزش مدیران بر اساس الگوی مبتنی بر شایستگی و با طراحی برنامهی 7 مرحلهای و تشکیل کمیتهی تخصصی آموزش و راه اندازی 7 مرکز آموزش، پژوهش و مشاوره در وزارت بهداشت انجام شد و کلیه مدیران شاغل در این وزارتخانه را تحت پوشش قرار داد. یافتههای پژوهش نیازهای آموزشی استخراج شده، بستههای آموزشی تدوین شده و دورههای آموزشی اجرا شده به تفکیک سطوح مدیریت، در راستای اهداف، راهبردها و فرآیندهای کلان و اهم مسائل وزارتخانه بودند و تکالیف قانونی و ظرفیتهای شغلی و سازمانی مورد نیاز مدیران را پوشش میدادند. ارزیابی عملکرد مدیران در دورهی زمانی 6 ماهه و 1 ساله نشان داد که رتبههای مدیران آموزش دیده، نسبت به دوره زمانی قبل از خود و نسبت به مدیرانی که دوره آموزش را سپری نکرده بودند، به ترتیب رشد متوسطی معادل 25 درصد و 37 درصد داشته است و عملکرد آنها بهتر بوده است.
درگاهی و همکاران (1390) در مطالعهای تحت عنوان ارائه مدل شایستگی در توسعه منابع انسانی، شایستگیهای مدیران فرهنگی را در 5 خوشه اصلی تواناییهای فکری و ذهنی، خصوصیات عملکردی و اجرایی، دانش و آگاهی، مهارتهای ارتباطی
و میان فردی و ویژگیهای شخصیتی و در 25 عنوان؛ پایبندی به اصول، ارزشها
و اخلاقیات، تفکر راهبردی، مسؤولیتپذیری، رهبری، خلاقیت در تطبیق، پیگیری و نتیجهگرایی، مدیریت تیمی، توانمندسازی، حل مسئله، روحیه خدمت (مشتری مداری)، شبکهسازی، تفکر تحلیلی- سیستمی، جلب اعتماد، کار در شرایط مبهم، جامعه شناسی شهری، انسان شناسی فرهنگی، ارتباطات شفاهی، انعطاف پذیری، مربیگری، مدیریت تعارض، آراستگی، مدیریت دانشگران، زیبایی شناسی، ارتباطات کتبی و فهم مالی، شناسایی کرده اند.
حاجی کریمی و همکاران (1390) در مطالعهای تحت عنوان بررسی تأثیر شایستگیهای هوش عاطفی، شناختی و اجتماعی در شایستگیهای مدیران منابع انسانی بخش دولتی ایران با ارائه مدلی 2 سطحی متشکل از شایستگیهای مدیران منابع انسانی به ویژه شایستگیهای هوشی و پس از تدوین پرسشنامه و اطمینان از روایی و پایایی آن، در میان نمونه آماری متشکل از کارشناسان و مدیران وزارتخانهها، توزیع شد. برای آزمون فرضیههای این تحقیق توسعهای از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد و نتایج حاصل، نشان دهنده تایید کلیه فرضیههای اهم تحقیق و تاثیرگذاری زیاد شایستگیهای مدیران منابع انسانی در ارزش آفرینی منابع انسانی و رد شدن برخی از فرضیههای اخص تحقیق بود. همچنین، متغیر شایستگی برنامهریزی و مدیریت دارای اولویت نخست و مهمترین شاخص آن برنامهریزی و سازماندهی امور کارکنان است.
یزدانی و همکاران (1390) در مطالعه ای تحت عنوان تدوین شایستگیهای رهبری مورد نیاز برای ایجاد برنامة جانشین پروری با استفاده از روش تئوری مفهوم سازی بنیادین را انجام داده اند. با استفاده از روش گلوله برفی و نمونهگیری نظری، 14 نفر برای مصاحبه انتخاب شدند. این تعداد نمونه از میان مدیران شرکت پالایش گاز پارسیان که شامل مدیر عامل شرکت، 4 نفر مدیران ارشد و اعضاء هیئت مدیره، 6 نفر از سرپرستان واحدها و 3 نفر از کارکنان واحد اداری و منابع انسانی میباشند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعاتگردآوری شده از مصاحبه ها از روش تحلیل تِم استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، شایستگیهای رهبری در 3 مقوله دانش، مهارتها و قابلیتها شناسایی شدند که هر یک از این مقوله ها خود از مفاهیم و سطوح مفهومی متفاوتی تشکیل شده است.
نظری و همکاران (1390) در مطالعهای عوامل سازمانی موثر بر شایستگی مدرس بالینی؛ با هدف تبیین تجارب دانشجویان و مربیان پرستاری از عوامل سازمانی موثر
بر شایستگی مدرس بالینی انجام شده است و روش پژوهش مطالعهای کیفی به روش تحلیل محتوا در دانشگاه علوم پزشکی بابل در سال 1388 با انجام مصاحبه بدون ساختار
با 12 دانشجوی پرستاری و 10 مربی بالینی انجام شد. دادهها از طریق مصاحبه بدون ساختار و یادداشتهای عرصه جمعآوری شد و به روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها شامل 108 کد اولیه در 25 کد مفهومی قرار گرفت که در مجموع در 7 طبقه و 3 درون مایه تقسیم شد. درون مایههای اصلی برانگیزاننده بودن محیط یادگیری (2 طبقه)، پرسشگری دانشجویان(2 طبقه) و ناکارآمدی مدیریت آموزشی (3 طبقه) بودند و نتیجه آن که شایستگی مدرسان بالینی پرستاری ضمن نیاز به ویژگیهای درون فردی مدرس تحت تاثیر عوامل برون فردی و سازمانی مثل ویژگیهای محیط یادگیری، خصوصیات دانشجویان و کارآمدی مدیریت آموزشی موسسه قرار دارد.
مهرمحمدی و همکاران (1390) در مطالعهای تحت عنوان جستاری بر شایستگیهای مورد نیاز یادگیری مادام العمر در دانشجویان پزشکی عمومی به منظور تبیین شایستگی های مورد نیاز برای تربیت دانشجویان دوره پزشکی عمومی در راستای نیل به اهداف یادگیری مادامالعمر، انجام پذیرفت و روش مطالعه به روش کیفی انجام گرفت. نمونهها از روش نمونهگیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته باز پاسخ با 21 نفر از صاحب نظران و اساتید به دست آمد. تحلیل دادهها به روش تحلیل محتوا بر اساس رویکرد کریپندورف انجام گرفت. برای تامین اعتبار و مقبولیت دادهها از شیوه چک همکار و ناظر خارجی استفاده شد. یافتهها و نتایج حاصل از این پژوهش، 5 درون مایه تحت عناوین: آگاهی و نگرش به پویایی علم و دانش پزشکی، مهارت یادگیری خودراهبر، مهارت طبابت مبتنی بر شواهد، مهارتهای ارتباطی حرفهای و مهارت یادگیری تلفیقی و بین حرفهای به عنوان شایستگیهای مورد نیاز برای دانشجوی پزشکی عمومی جهت یادگیری مادام العمر شناسایی شدند.
نیکرفتار (1390) در مطالعهای با عنوان تاثیر شایستگیهای فردی و اجتماعی بر شخصیت کارآفرینانه، به منظور بررسی اثر شایستگیهای فردی(توانایی خودمدیریتی، توانایی خودانگیزشی، توانایی خودآگاهی) و شایستگیهای اجتماعی(آگاهی اجتماعی، مهارت های اجتماعی) بر روی شخصیت کارآفرینانه کارکنان بانک توسعه صادرات، پژوهش انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی است. نمونه آماری 240 نفری از بین کارکنان ستاد و 18 شعبه بانک با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسش نامهای شامل 29 گویه در مقیاس طیف لیکرت 7 تایی بود. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر صاحبنظران و تحلیل گویه ها و پایایی آن با آلفای کرونباخ تعیین گردید. برای تحلیل الگوی معادلات ساختاری از تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که توانایی خودانگیزی و مهارت های اجتماعی هر دو تاثیر معنیدار و مثبتی برروی شخصیت کارآفرینانه کارکنان دارد. اما میزان تاثیر مهارتهای اجتماعی برروی شخصیت کارآفرینانه بسیار بیشتر از توانایی خودانگیزی است. از این رو این دو سازه در الگو باقی ماندند و سایر متغیرهای مستقل از الگو
حذف شدند.
صالحی عمران و رحمانی قهدریجانی(1391) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی شـایستگیهای کانونی در بـرنامـههای آمـوزشهـای فنی و حرفهای: مروری بر مباحث نظری و تجربیات کشورها بیان میدارند که تهیه و تنظیم مهارتها و شایستگیهای کانونی[14] در محتواهای برنامه آموزش فنی و حرفه ای یکی از مهمترین چالشهای
برنامه ریزان آموزشی و درسی میباشد. شایستگیهایی کلیدی از قبیل مهارت حل مسئله، مهارتهای کار با رایانه، داشتن تفکر استراتژیک، مهارت زبان انگلیسی، و... همواره در بخشهای کار و اشتغال از جایگاه خاصی برخوردار بودهاند.
زعفریان و همکاران (1391) در مطالعهای تحت عنوان مهارتآموزی دانشجویان فناوری اطلاعات در بازارکار با رویکرد شایستگیها بیان میکنند که چهارچوب مدیریت آموزش و اشتغال وزارت کار آمریکا تقریبا کلیه چارچوب های دیگر را پوشش می دهد و همچنین با توجه به ارائه چارچوب شایستگی در حوزه فناوری اطلاعات توسط این سازمان، از ترکیب این دو چهارچوب بعد از بومی سازی توسط خبرگان به عنوان چارچوب مفهومی این تحقیق استفاده شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، مهمترین شایستگیهای کاری و سطح آموزش مورد نیاز دانشجویان فناوری اطلاعات در
مقطع کارشناسی به ترتیب اولویت عبارتند از: ارائه راه حل های نوآورانه و خلاقانه(سطح ماهر)، ایجاد روابط و همکاریهای حرفهای(سطح شایسته)، حل مساله
و تصمیمگیری(ماهر)، استفاده از رایانه و برنامه های مرتبط برای واردکردن و بازیابی اطلاعات(متخصص)، همکاری تیمی(متخصص)، مستندسازی اطلاعات(ماهر)، برنامهریزی و سازماندهی(متخصص)، کار با تکنولوژی(شایسته)، آشنایی با اصول کسب و کار(ماهر).
یانگ[15]( 2006) در مطالعهای تحت عنوان شناسایی مدل شایستگی هسته: رویکردی ارزشی و فرایندگرا، در نظر دارد مدل یکپارچه سازی ایجاد نظریههای مرتبط با مدیریت استراتژی و شایستگی در زمینه مدیریت منابع انسانی را ایجاد کند، و ابزاری سیستماتیک را توسعه دهد که می تواند کمک کند تا یک شرکت به سرعت و با دقت شایستگی هستهی خود را شناسایی کند. روش شناسی: زنجیره ارزش فعالیتهای داخلی از طریق تجزیه و تحلیل نیازهای مشتریان به دست آمده است. سپس اولویت فعالیتها از طریق بررسی عوامل خارجی تعیین میشود. شایستگی حیاتی مورد نیاز فعالیت از تجزیه و تحلیل فرایند و عملیات منتزع می شود. یافته ها: به صورت تجربی نشان داده شده که مدل فوق، کمک میکند تا شرکت شایستگیهای هسته را شناسایی کند و همین طور به
ارزیاب ها در شناختن آن کمک می کند. ارتباط بین شایستگیهای فردی و مزیت رقابتی سازمانی توسط این مدل منسجم شد و شواهد توسط یک مورد تجربی به دست آمد.
سرپرل[16] (2007) در مطالعهای تحت عنوان مدل شایستگی محور برای ناظران ساختمانی در کشورهای در حال توسعه، هدف پژوهش تجزیه و تحلیل نقش ناظران ساختمانی، از جمله سرکارگران و سرپرستان به عنوان مدیران خط مقدم، بیان میکند. این نقش به عنوان عملکرد انتقادی نیروی کار و منبع ارزش افزوده برای مدیریت ساختمان سازی عمل میکند. روش شناسی: مدل اصلی بر اساس چهارچوب مدیریت شایستگی نیروی کار برای حرفهآموزی، صدور گواهینامه ناظران ساختمانی در کشور شیلی و دیگر کشورهای در حال توسعه ارائه شده است. یافته ها: این مطالعه موردی نشان داده است که توان بالقوه قابل توجهی از چهارچوب شایستگی برای بخش ساخت و ساز شیلی، با روش های مدیریت منابع انسانی توسعه نیافته است. به طور خاص، این چارچوب می تواند یک روش موثر برای دستیابی به شایستگی های مورد نیاز سرپرستان ساختمانی باشد که باید با کارگران آموزش دیده مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه رفتار کرد. چهارچوب شایستگی می تواند به شرکتها در ایجاد طرحهای عینی تر برای طراحی و اجرای برنامههای آموزشی کمک کند.
اکرمانز (2010) در مطالعهای تحت عنوان شایستگی برای مشاغل معاصر: توسعه و اعتبار سنجی مقدماتی پرسشنامه شایستگیهای شغلی بیان میکند. هدف پژوهش فراهم سازی چهارچوب شایستگی های حرفهای است، که چندین دیدگاه را ادغام کند. این چهارچوب واکنش، ارتباطات را با شایستگیهای حرفهای رفتاری متمایز میکند. 6 شایستگی حرفهای تشخیص داده شده عبارتند از: واکنش در انگیزه[17]، واکنش در کیفیت[18]، شبکه سازی[19]، خود پروفایل[20]، اکتشاف کار[21]، و کنترل حرفه ای[22]. بر اساس این چهارچوب، پرسشنامه شایستگیهای شغلی[23] ایجاد شد، سپس در 2 گروه نمونه از کارکنان جوان بین 16 و 30 سال سن اعتباربخشی گردید. یافته ها، تایید اولیه برای روایی محتوا، فاکتوریل[24]، تفکیکی، و افزایشی را فراهم کرد. تحریک بیشتر بحث، تحقیق و مداخلات در حوزه توسعه حرفه ای و همچنین کاربردهای مفاهیم تئوری و عملی مورد انتظار می باشد.
دیلمان[25] (2010) در مطالعهای تحت عنوان کسب مهارت های ارزیاب، پیوند تجارب آموزشی به شایستگی که نتایج یک نظرسنجی میدانی در تلاش برای بررسی برداشت ارزیابان از مشارکت انجام شده است. از ارزیابهای دانشجویان جدید و فارغالتحصیل سوال شد که تجارب آموزشی ارزیابی خود را توصیف کنند و چگونه اهمیت هر تجربه به ایجاد شایستگیهای ارزیابی خاص دلالت می کرد. تجزیه و تحلیل مقایسه گروههای همبسته برای تعیین میزان سهم هر یک از تجربه آموزشی ساخته شده به ایجاد هر یک از شایستگی ها منجر شد. نتایج نشان می دهد که سهم درک شده از تجارب آموزشهای مختلف بسته به شایستگی مورد ارزیابی تغییر میکند.
گوآنگ رانگ (2012) درمطالعهای تحت عنوان مدلسازی شایستگی تحقیقات و عمل در چین: مرور ادبیاتی، بیان میکند که هدف پژوهش بررسی وضعیت فعلی مدلسازی شایستگی در سازمانهای چینی، و کشف دیدگاههای پیشرفته در تحقیق است. روش شناسی: روش تحلیل محتوا است. بر اساس الگوی ادبیات، چهارچوب مدلسازی شایستگی از 3 سطح مشتق شده بود. یافته های پژوهش نشان میدهد که در ادبیات چینی صلاحیتهای شغلی بر روی شایستگی متمرکز شده بوده است. این عمل در محیطهای سازمانی چینی از توان بالقوه استراتژیک از مدل شایستگی به دست نیامده است. پژوهش بر روی مدل شایستگی در ماورای این عمل است. تحقیق و عمل هر دو به منابع انسانی حرفهای به عنوان یک عامل سازنده انتقادی برای برنامه استراتژیک مدل شایستگی اشاره میکند. این مقاله روشهای ارتقا مشارکت استراتژیک مدل شایستگی در مدیریت منابع انسانی را توصیه میکند.
نانتامانوپ[26] (2013) در مطالعهای تحت عنوان مدل جدیدی از شایستگی تفکر استراتژیک بیان می کند که روش شناسی: برای پیدا کردن دانش جدید، و با استفاده از روش پژوهش تئوری استراوسی[27] از منابع و تکنیک های متعدد: نظیر مصاحبه عمیق، مشاهده، بررسی ادبیات، و اسناد مربوط منتشر شده پژوهش انجام شده است. نمونه انتخابی رهبران کسب و کار از شرکت های پیشرو با رشد بالا در بازارهای مربوطه میباشند که به نمایندگی از 11 صنعت مختلف در تایلند است. یافته ها: در میان انبوه دانش جدید، این مطالعه 7 ویژگی تفکر استراتژیک که بر تدوین استراتژی، اقدامات استراتژیک، و عملکرد کسب و کارموثر است را نشان داد: توانایی های تفکر مفهومی، تفکر رویایی، توانایی تفکر تحلیلی، توانایی ترکیب، عینیت، خلاقیت، و توانایی یادگیری. این مجموعه تواناییها و مهارتها شایستگی تفکر استراتژیک نامیده میشوند.
چارچوب نظری
چارچوب نظری اولیه پژوهش حاضر را الگوی شایستگی اداره استخدام و آموزش کارکنان ایالات متحده(2013) موسوم به اتا[28] تشکیل می دهد. اتا با تمرکز بر کسب
مهارت ها و ارزیابی فرآیند الگوی شایستگی برای تعیین نیازهای کسب وکار در صنعت، اقدام به تدوین الگوی شایستگی های حرفهای در حوزههای بیوفناوری، انرژیهای نو، هوا و فضا، ساخت و ساز پیشرفته، تکنولوژی اطلاعات، خودرو، حمل و نقل، خدمات مالی، مراقبت بهداشت و درمان، و گردشگری کرده است. این الگو، شایستگیهای موجود را در 3 گروه اصلی بنیادین اثربخشی شخصی، علمی و محیط کار، خاص حوزه صنعت فنی طیف گسترهای از صنعت و فنی طیف خاصی از صنعت و خاص حرفه دانشی، فنی و مدیریتی ویژهی هر شغل طبقه بندی می کند. این 3 سطح اصلی هرکدام به سطوح فرعی تقسیم می شود که در مجموع 9 سطح را میتوان ملاحظه نمود. برخی از سطوح عام این الگو عبارت است از سطح اول: شایستگی های فردی اثر بخش، سطح
دوم : شایستگی های علمی، سطح سوم: شایستگیهای محیط کار، سطح ششم : حوزه های خاص دانش- اشتغال، سطح نهم : شایستگی های مدیریت و همچنین برخی شایستگیها به ترتیب سطوح فوق عبارت است از: مهارت های بین فردی، کمال گرایی، حرفهای گری، ابتکار، اعتماد پذیری، آمادگی آموختن، یادگیری فعال، تفکر انتقادی و تحلیلی، کار تیمی، سازگاری و انعطاف پذیری، برنامه ریزی و سازماندهی، تفکر خلاق، حل مشکل و تصمیم گیری، کار با ابزارها و فناوری، اخلاق کسب و کار، نظارت و کنترل منابع، مدیریت تعارض، کار آفرینی و غیره (کریر وانستاپ[29]،2013). به جهت کامل بودن نسبت به سایر الگوهای سازمانی و متناسب بودن با موضوع پژوهش و جامعه هدف از الگوی فوق به عنوان پایه و مبانی اولیه پژوهش استفاده شد و بر اساس تفکر جهانی بیندیشیم و محلی عمل کنیم و با توجه به رعایت ملاحظات سازمانی و نیاز بازارکار به جنبههای اشتغالزایی، کارآفرینی و کاریابی مهارت آموختگان مراکز آموزش فنی و حرفهای کشور، شاخصهای مربوطه نیز به آن اضافه شد، تا به شکلی بومی قابل استفاده گردد.
[1] MIS
[2] Core rigidity
[3] Superior
[4] distinctive
[5] Hunger & Wheelen
[6] formal
[7] informal
[8] Vocational training
[9] Competition & collaboration
[10] OPM: united states Office of Personnel Management
[11] ASTD: AmericanSociety for Training and Development
[12] Rodriguez
[13]Spencer
[14]. Key competencies
[15] Bai-Chuan Yang
[16] Alfredo Serpell
[17] Reflection on motivation
[18] Reflection on quality
[19] networking
[20] Self-profiling
[21] Work exploration
[22] Career control
[23] CCQ:career competencies questionnaire
[24] factorial
[25] Lisa Dillman
[26] Polboon Nuntamanop
[27] straussian
[28] ETA: Emploment & Training Administration
[29] Career one stop