نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 سازمان مدیریت و برنامه ریزی
2 دانشگاه شهید بهشتی
3 استاد گروه علوم تربیتی دانشگاه مازندران
4 استاد گروه علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران
چکیده
کلیدواژهها
سند چشمانداز1404، ایران آینده را در جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی تصویر کرده است. مطالعه فرآیند توسعه در جهان، حکایت از این واقعیت دارد که نظامهای آموزش عالی، همواره عامل بنیادی تکامل و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بودهاند. بنابراین، کشورهایی که خواهان توسعه همه جانبه، متوازن و پایدار هستند، لازم است نظام آموزش عالی خود را به طور متوازن و پایدار توسعه دهند. شرط لازم برای این نوع توسعه نیز بررسی و شناخت دقیق وضعیت گذشته و موجود و عوامل و نیرو های درونی و بیرونی تأثیر گذار در فرآیند توسعه دانشگاه است. این شناخت به مدیران دانشگاهی یاری می رساند تا با نگاه و اندیشه ای عمیق بتوانند الگوی موجود هدایت دانشگاه و برنامهریزی و توسعه دانشگاهی را مورد تامل قرار داده و در نوع سازماندهی فعالیتهای دانشگاهی، خلاقیت و نوآوری را مد نظر قراردهند. بدین جهت برخورداری از تفکر برنامهریزی و سازماندهی ضرورتی اساسی است.
سیستم دانشگاهی به عنوان یکی از سیستمهای زیر مجموعه و جزء سیستم آموزش عالی و سیستم اجتماعی است. بدین جهت، این سیستم "متأثر از سایر سیستمهای آموزش عالی، سیستم آموزشی کشور و سیستمهای پیرامونی نظیر سیستمهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است"(یمنی، آراسته، 1382). سیستم دانشگاهی و آموزش عالی کلا" دارای خصوصیات یک سازمان ساختمند و متحرک هستند؛«دانشگاه سیستمی برخوردار از تحول خاص است(هرچند که آثار تغییرات در مدت زمان کوتاه مشاهده پذیر نیستند). دانشگاه دارای روابط با سیستم گستردهتری است»(یمنی، 1380:20). دانشمندان از مفهوم دانشگاه به طور معمول برای ارجاع به نوع واحدی از نهاد سازمانی استفاده میکنند، علیرغم این واقعیت که دانشگاهها، تفاوتهای مهمی با این نوع نهاد سازمانی دارند. امّا موضوع این است، چه مفهومی از دانشگاه را دربرنامهریزی و توسعه دانشگاهی استفاده میکنیم. در این رابطه میتوانیم انبوهی از تعاریف را مشاهده میکنیم که ممکن است با هم تعارض هایی داشته باشند. دانشگاه محل آموزش است؟ دانشگاه محل پژوهش است. دانشگاه محل انتقال اطلاعات است. دانشگاه محل فضیلت جویی و حقیقت جویی است. دانشگاه محل یادگیری است واز این قبیل سؤالات[1]. شناخت سیستم دانشگاه و نوع نگاه به این مفهوم، نحوه توسعه آن را نمایان خواهد ساخت و این بدون توجه به پویایی و تعارض هایی که در سازمان دانشگاه باید داشته باشد ممکن نخواهد بود. با دقت در مورد کارکردهای دانشگاه است که ما پی میبریم که هر پدیدهای که با اسم دانشگاه خوانده میشود سودمند نیست بلکه سودمندی آن به اجزای ریزتری بستگی دارد که بوسیله کارکردهای سازمانی، طراحی و هدایت و به وسیله آن به گردش در میآید. براین اساس ریدرسیمون اهدافی مانند"آزادی آکادمیک، اهداف اجتماعی، سیاسی و اخلاقی را از جملة اهداف مهم دانشگاههای امروزی"معرفی مینماید(ریدرسیمون، 2006). ازنظر تایشلر[2]، درحال حاضر دیدگاهها بر این اصل استوار است که دانشگاهها در مفهوم نهادها و مؤسسات بیشتر در راستای ترویج و تقویت تفکر تحلیلی، منطقی، سیستماتیک و جامع و انتقادی از طریق آموزش و پژوهش فعالیت دارند(تایشلر، 2004). مایر و دیگران میگویند که بین 1950 و 1970، توسعه نظامهای آموزش عالی جهانی بوده است(صالحی عمران، 1383). درکشورهای مختلف و جوامع گوناگون توسعه و گسترش آموزش عالی در ارتباط با چهارچوب نظری، مبانی و مدلهای تئوریکی مختلفی صورت می گیرد، که عمده ترین آنها را میتوان نظریه سرمایه انسانی[3] که بر پایه تحلیل اقتصادی گسترش آموزش عالی استوار است و مشارکت آموزش عالی را در رشد اقتصادی از طریق بهبود بخشی به کیفیت منابع انسانی می بیند، نظریه یا رویکرد هزینه فایده[4] که ماهیت گسترش آموزش عالی و مشارکت افراد در آن با هزینهها و منابع متصور و ملاحظه تعادل بین هزینهها و فایده ها پیوند خورده است. نظریه تضاد، نظریه فیمینیست ها وغیره اشاره نمود. [5]
اگر چه استفاده از برنامهریزی در نظامهای آموزش عالی از سابقه ای دیرین برخورداراست و تحولی بزرگ در زمینه تفکر و عمل برنامهریزی ایجاد شده، بهطوریکه رویکردها و پنداشت ها با توجه به پویایی و پیچیدگی سیستم های دانشگاهی و عناصر و اجزاء آن و با گذر از برنامهریزی خطی، برنامهریزی بخشی، کلاسیک و حتی برنامهریزی استراتژیک که در دهه 80 و برنامه جامع از 1960 به بعد به رویکردهای برنامهریزی مشارکتی و تعاملی روی آورده اند. با این حال مفهوم «توسعه دانشگاهی»و ایده طرح آن در مؤسسات آموزش عالی و دانشگاهها در بین صاحبنظران کمتر مطرح شده است. در ادبیات این موضوع نیز پیدا کردن یک تعریف جامع و کامل که شاخص سازی شده و در شکل گیری آن کمک نموده باشد، سخت است. کلمن[6](1994)به طور مستقیم از اصطلاح «توسعه دانشگاهی» استفاده میکند. وی اصطلاح«توسعه دانشگاهی»را با توجه به انتظارات مرتبط با نقش تشخیص و عملیاتی دانشگاه در انجام وظیفه توسعه ملی از آموزش برای توسعه[7]متمایز میکند. همچنین بیان میکند که این انتظارات در مسؤولیتهای فردی دانشگاه به منظور ارایه خدمت به جامعه است و دانشگاهها بایستی به بهبود ارتباط آموزش و پژوهش و تربیت نیروی انسانی بپردازند و این علاوه بر کارکردهای سنتی آنهاست. براساس مطالعات آلتباخ(1998)وجود چشم انداز، هدفهای کلی و ویژه و عینی در یک برنامه سازمان را به جهت گیری درست هدایت میکند. گراو[8](2009:42)عوامل مؤثر در توسعه ظرفیت سازمانی را شامل منابع انسانی، منابع مالی، منابع فیزیکی، زیرساختها، مدیریت ورهبری دانسته است. با این حال چیزی که در اکثر مذاکرات مطرح میشود، "ضرورت توسعه آموزش عالی نیست، بلکه چگونگی و کیفیت این توسعه است که توجهات بسیاری را به خود معطوف ساخته است. این خود میتواند بحثها و مذاکرات گستردهتری را در رابطه با تأثیر اقتصادی و اجتماعی توسعه و رشد در آموزش عالی بهمراه داشته باشد"(سیسلدیر[9]، 2009).
تایشلرتوسعه کمی[10] آموزش عالی را همان اندازه و گستردگی نظام آموزش عالی میداند. به نظر وی گسترش آموزش عالی در اکثر کشورها به عنوان یک روند مثبت پیگیری میشود. امّا توجه عمده در این حیطه بیشتر به موازین ثبتنامی یا نامنویسی معطوف بوده و کمتر به تعداد کل مؤسسات، دانشجویان و کارکنان و یا فعالیتهای پژوهشی توجه شده است(تایشلر، 2004: 4). بورروکابال(1983) جنبههای بنیادی نهاد دانشگاه را شامل این ابعاد میداند: وظایف، مأموریتها، اهداف، فلسفه دانشگاه به عنوان یک نهاد، ساختارها، خدمات(توسلی و فاضلی، 1387). مطالعة OECD در مورد عوامل مرتبط با توسعه دانشگاهها و توسعه منطقهای به چهار عامل اساسی اشاره دارد:1- توسعه فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی 2- ظرفیتسازی منطقهای 3- نوآوری منطقهای 4- تولید و توسعه سرمایه انسانی و مهارت(OECD, 2009).
ظرفیتسازی منطقه |
نوآوری منطقهای |
توسعه دانشگاه |
توسعه فرهنگی اجتماعی |
توسعه سرمایه انسانی |
شکل شماره(1)عوامل مرتبط با توسعه دانشگاهها و توسعه منطقهای(OECD, 2009)
سوفن وآزیا(2009)در مطالعه خود به عوامل اساسی که به ترتیب اهمیت درتوسعه دانشگاهی بایستی مورد توجه قرارگیرد اشاره داشتهاند؛ طراحی برنامههای توسعه راهبردی، بودجه دولتی، طرحهای علمی وکاربردی، تأمین زیر ساختها و تسهیلات، اعطای اختیارات بیشتر در توسعه به دانشگاهها و کیفیت فارغ التحصیلان. سوفن وسوایب[11](2010) نیز در مطالعه خود در دانشگاههای دولتی مالزی[12]، نشان میدهند که عاملهای در دسترس بودن افراد حرفهای و متخصص برای آموزش و تحقیق چه داخلی و چه خارجی، حرکت در سمت توسعه جهانی آموزش عالی، از عوامل مهم در توسعه دانشگاههای دولتی در مالزی میباشند، که با اختیارات لازم در توسعه خود نقش دارند و دولت در برنامهریزی توسعه دانشگاهی نقش نسبتا" کمتری دارد.
کلمن و کورت[13](1993) در مطالعهای، عوامل اساسی زیر را در انتخاب مؤسسات و توسعه دانشگاههای مورد نظر برای اعطای کمک مالی مهم دانستهاند:1- توانایی و ظرفیت 2- رهبری قوی و ذیصلاح3- توانایی برای تغییر و توسعه، هدفمندی یا وضوح هدفها و ظرفیت تغییر 4- آمادگی برای دریافت کمک و حمایت، 5- منابع مالی محلی و بیرونی. طبق نظرهرار، 1961(به نقل از کلمن 1993: 224)6-توجه به موقعیتهای جغرافیایی ملی و محلی(منطقهای)
مطالعه کوی(1348)، نشان میدهد: احداث دانشکدههای مختلف بدون توجه به هزینههای آن و ظرفیتهای موجود در دیگر دانشکدههای مشابه و بهطور نامناسب، صورت گرفته است که نمونه آنرا دانشکده کشاورزی کرج و دانشکده دامپزشکی تهران میداند که با وجود کارگاه ها و آزمایش گاه های مشترک جدا از هم فعالیت دارند. هزینههای جداگانه دارند. در صورتی که میتوانستند در یک فضا متمرکز بشوند[14]. حیدری(1384) درتحقیق خود ضمن برشمردن برخی از عوامل داخلی و بیرونی مؤثر در توسعه آموزش عالی به مشکلات ناشی از عدم وجود ارتباط بین برنامههای دانشگاه و نیازهای بازاز کار اشاره نموده است.
در مطالعات دیگر نیز، موضوع مدیریت و برنامهریزی «توسعه دانشگاهی»، ضرورت نهادینه کردن تفکر و عمل برنامهریزی با دیدگاه راهبردی و پویا برای توسعه به منظور پیداکردن جایگاه ویژه دانشگاه در بین دانشگاههای منطقه وجهان، سازگاری باتحولات علم وفناوری روز، درک بُعدمفهومی آن ازسوی صاحبنظران ودر بیانیه های کنفرانس های جهانی یونسکو مورد توجه وتاکید جدی قرار گرفته و دردانشگاههای مهم جهان(ازجمله دانشگاههای دولت کبک کانادا، دانشگاههای اروپا، ایالات متحده، استرالیا)جزو اشتغالات اساسی مدیران آن دانشگاه و به میدانی تخصصی حرفهای تبدیل شده است(نان[15]، 2001، سانیال، 1379، کلارک[16]، 1995، یمنی، 382، راولی، 382، صالحی عمران ومهرعلیزاده، 1383، کنفرانس یونسکو، 2011). به این ترتیب، دانشگاهها نقش محوری در مواجهه با تغییر و تحولات جامعه دارند و از این رو نیز نیازمند تغییر در مأموریتها، کارکردهای اساسی و تطبیق خود با تقاضای اجتماعی، فناوری، علمی، فرهنگی و راهبردهای تغییر در«توسعه» هستند، موضوعی که ایکاف آن را "نظم بخشیدن به آشفتگی" می نامد(ایکاف، 1375: 92). این امر میتواند در سازماندهی فعالیتهای علمی، تحقیقاتی و پاسخگویی به جامعه نقش مهمی ایفا نماید. بررسی ها نشان میدهند روند توسعه دانشگاهها در دنیا به سوی بازتعریفی از نقش دانشگاهها(جیونا[17]، 1996) و شکل گیری پارادایم جدیدی از مفهوم توسعه و برنامهریزی(مینتزبرگ به نقل از یمنی، 1387)درحال حرکت است. در کل با توجه به این مطالعات میتوان "توسعه دانشگاهی"[18]را فرآیندی سیستمی و کل نگر به منظور سازماندهی و هدایت فعالیتها و کارکردهای سیستم دانشگاه(آموزشی، پژوهشی و خدماتی) و توسعه و بهبود قابلیت ها و ظرفیت های لازم متناسب با شرایط محیطی، نیازها و تقاضای آن و نیز متناسب با مقتضیات درونی دانشگاه بدانیم که برنامهریزی آن در تعامل پویا با محیط بوده و خطوط کلی حرکت دانشگاه را با رویکرد راهبردی و براساس تشخیص وضعیت دانشگاه مشخص مینماید.
هرچند برنامهریزی آموزش عالی به منظور عرضه نیروی انسانی متخصص و ماهر از توجه خاصی هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای در حال توسعه برخورداراست، بااینوجود همزمان با این روند توجه به کمبود نیروی انسانی متخصص و با صلاحیت، نگرانیهایی نیز درمورد عرضه وسیع فارغالتحصیلان در بسیاری از کشورها با توجه به رکود بسترهای اقتصادی وعوامل وابسته به آن وکاهش نرخ اشتغال بوجود آمده است. در طی دو دهه گذشته در کشور ما نیز این روند دنبال شده و دانشگاههای کشور در این مدت از رشد کمّی چشمگیری برخوردارشدهاند و به دلیل کمبود نیروی انسانی متخصص در برهه ای از زمان، دانشگاههای متعددی بدون توجه به نیازهای درازمدت جامعه و امکانات و سطح کمّی و کیفی آنها تاسیس و گسترش یافته اند و دانشگاههای با سابقه نیز ظرفیت خود را بهطور نامتناسب افزایش دادهاند(دباغ، 1389).
با این حال در مطالعات ذکر شده نیز تنها به برخی عوامل و ابعاد توجه شده است و این عوامل و مؤلفهها نیز با توجه به وضعیت توسعه سیستم دانشگاههای کشور ما دچار نقصان است و به نقش عوامل اساسی مانند شناخت سیستم دانشگاه، شیوه سازماندهی و هدایت آن و در نهایت توسعه متوازن و متعادل با توجه به ظرفیت ها و منابع و همچنین چگونگی توسعه کمتر پرداخته شده است. توجه به این مطالب و نظر به تأکید برخی از اسناد بالادستی ازجمله نقشه جامع علمی کشور(راهبرد شماره 6) و از آنجا که گسترش دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در کشور در دهه گذشته بدون توجه به کارکردها، چالشهای موجود و توجه به مسأله ارتقای کیفیت عوامل دانشگاهی وتعالی آنها صورت گرفته است(دباغ، 1389، مهرعلیزاده و صالحی عمران، 1383، یمنی، 1387، فرجادی، 1389، نیلی پور طباطبایی، 1387)، این مسأله مهم مطرح میشود که با توجه به پیچیدگی های نظام دانشگاهی و توسعه آن، فرآیند توسعه دانشگاهی درکشور از کدام عوامل متاثر شده است. دسته بندی این عوامل بر اساس نظر متخصصان و مطلعین کلیدی و رؤسای دانشگاههای کشور در دورههای قبل[19] و فعلی[20] چیست؟و در نهایت عناصر تشکیل دهنده «توسعه دانشگاهی»در دانشگاههای دولتی شامل چه عناصری[21] است؟
چارچوب پژوهش
زمانی که از سیستم دانشگاهی و توسعه آن صحبت میشود، شناسایی نیروهای مؤثر در این سیستم ضروری مینماید. محیط سیستم دانشگاهی راشامل سطوح منطقهای، ملی و بینالمللی میدانند. توجه به این سطوح در تحلیل عملکرد دانشگاه اساسی است. از طرف دیگر با طرح دیدگاه ها و نظریه های مختلف از جمله نظریه سیستمی و نظریه پیچیدگی و نظریه های توسعه و طبق مطالعات صورت گرفته وتجارب نظامهای دانشگاهی دنیا(مطالعه کلمن وکورت، 1993، سوفن وآزیا، 2009، OECD، 2009، گراو، 2009، صالحی عمران، 1383و2001 و یمنی(1382، 1391). درمورد شناخت عناصر دانشگاه، میتوان عوامل اساسی مؤثر در توسعه دانشگاهها را به صورت سیستمی که در آن عوامل و نیروهای درونی و بیرونی در تعامل با هم هستندبررسی نمود(شکل شماره 2). این سیستم در بستر محدودیتهایی کار میکند که هم درونی هستند و هم بیرونی، یعنی هم منشاء سازمانی دارند و هم منشاءبیرونی(یمنی، 1391: 72). در این چارچوب محیط درون و بیرون دانشگاه و زمینه ملاک عمل بوده و عوامل مؤثر در این محیطها که میتواند مبنای برنامهریزی و مدیریت توسعه دانشگاهی باشد، تحلیل و بررسی میشود.
|
عوامل محیط محلی و منطقه ای |
عوامل محیط ملی و بین المللی |
|
دانشگاه |
عوامل ببرونی سیستم دانشگاه |
عوامل درون سیستم دانشگاه |
زمینه |
زمینه |
شکل شماره(2)چارچوب نظری مطالعه جریان «توسعه سیستم دانشگاه»
روششناسی
در این تحقیق با توجه به هدف اصلی که شناسایی عوامل مؤثر در «توسعه دانشگاهی» در دانشگاههای دولتی بوده است از روش تحقیق آمیخته[22] از نوع طرح اکتشافی[23]، استفاده شده است. بدین ترتیب از روش مصاحبههای عمیق و اکتشافی با مشارکتکنندگان هم به صورت انفرادی و هم با مصاحبه با گروههای کانونی[24]، شامل خبرگان علمی و اطلاع رسانان کلیدی(7نفر) وتیم مدیریتی(رؤسای دانشگاه در دورههای قبلی و فعلی، 9 نفر)که به دلیل جایگاه آنها در تصمیمگیریهای مرتبط با توسعه دانشگاهی استفاده شده است. نمونه مورد نظر به صورت هدفمند و با بهره گیری از روش نمونه گیری زنجیرهای[25] که مستلزم مشورت با افراد مطلع است، تا آنها موارد مناسب پژوهش را معرفی نمایند انتخاب شدند. در مواردی که همگرایی میان آرای صاحبنظران وجود دارد، افراد انتخاب شده نمونه ای بسیار معتبر را تشکیل خواهند داد(گال و همکاران، 1386: 393). جدول شماره(1) مشخصات مطلعین کلیدی شرکت کننده در مصاحبهها را نمایش میدهد.
جدول شماره(1)مشخصات مطلعین کلیدی شرکت کننده در مصاحبههای انفرادی و کانونی
ردیف |
عضو هیأت علمی |
رشته تحصیلی |
مرتبه علمی |
1 |
دانشگاه تربیت مدرس |
مهندسی شیمی |
استاد- تجربه وزارت |
2 |
دانشگاه امیر کبیر |
مهندسی محیط زیست |
استاد-تجربه مدیریتی |
3 |
دانشگاه علوم پزشکی |
فوق تخصص کودکان |
استاد- تجربه مدیریتی |
4 |
دانشگاه تربیت معلم(خوارزمی) |
مدیریت آموزشی |
استاد تجربه رئیس دانشگاه |
5 |
دانشگاه تربیت معلم(خوارزمی |
مدیریت آموزش عالی |
دانشیار |
6 |
موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی |
آموزش عالی - توسعه |
دانشیار |
7 |
دانشگاه تربیت مدرس |
میکروبیولوژی |
استاد-تجربه رئیس دانشگاه |
8 |
دانشگاه تهران |
کشاورزی |
استاد-تجربه رئیس دانشگاه |
9 |
دانشگاه شهید بهشتی |
معماری |
استاد- تجربه رئیس دانشگاه |
10 |
دانشگاه صنعتی شریف |
مکانیک |
استاد- تجربه رئیس دانشگاه |
11 |
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری |
اقتصاد |
مشاور معاونت آموزشی |
12 |
دانشگاه جرج واشنگتن |
فلسفه |
استاد- تجربه رئیس دانشگاه |
13 |
دانشگاه سمنان |
عمران |
استاد- رئیس دانشگاه |
14 |
دانشگاه همدان |
شیمی |
استاد- رئیس دانشگاه |
15 |
دانشگاه صنعتی شریف |
مکانیک |
استاد- تجربه رئیس دانشگاه |
16 |
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری |
اقتصاد |
مدیر سابق دفتر هیأت امناء |
به منظور جمع آوری دادهها، سؤالهایی در راستای هدف تحقیق تنظیم و قبل از اجرای مصاحبه، وبرای اطمینان از روایی یافتهها[26] و دقیق بودن، سؤالات[27] با اساتید راهنما و مشاور مورد بررسی و بازبینی قرار گرفت وسپس با برنامهریزی انجام شده و تعیین وقت قبلی، این سؤالات در مصاحبههای انفرادی با مشارکت کنندگان مطرح شد و صحبت های آنها، ضبط و همچنین یادداشت برداری گردید. یک مورد از مصاحبهها به دلیل عدم دسترسی به صورت تلفنی در دو نوبت هرکدام نیم ساعت انجام شد. درگروه کانونی نیز افراد با بحث درباره هر سؤال بین خودشان، اظهار نظر خود را نسبت به نظرات سایرمشارکت کنندگان اعلام نمودند. مدت زمان اجرای مصاحبهها 22 ساعت بود. بعد از جمع آوری دادههای کیفی لازم، با استفاده از روش کد گذاری باز و محوری برگرفته از روش اشتراوس و کوربن(1385)وهمچنین روش تحلیل محتوا((content analysis به مثابه تکنیکی پژوهشی، مفاهیم، مقوله ها و عوامل اصلی و فرعی شناسایی گردید. سه مرحله کدگذاری[28] در این رویکرد عبارتند از: الف) کد گذاری باز، ب) کدگذاری محوری و ج) کدگذاری انتخابی. در مرحله اول مقوله های کلی و مقوله های فرعی براساس انجام فرایند کدگذاری باز و محوری دادههای حاصل از مصاحبههای عمیق و اکتشافی با رؤسا و مدیران دانشگاهی و خبرگان کلیدی و انجام عمل پالایش کدهای مفهومی، ارایه شد و اولویت هر یک از عوامل بر اساس فراوانی مفاهیم ذکر شده در مصاحبهها مشخص گردید. در طی این تحلیل ها، از تحلیل محتوا از نوع طبقه ای استفاده شد. هنگام تجزیه و تحلیل دقیق دادهها، مفاهیم از طریق کد گذاری، به طور مستقیم از رونوشت مصاحبه شرکت کنندگان(کد های زنده[29]) و یا با توجه به موارد مشترک کاربرد آنها، ایجاد شدند. با استخراج کدهای مفهومی مشترک و با پالایش و حذف موارد تکراری، با بهره گیری از مبانی نظری و تطبیق برخی از کدهای مفهومی، مفاهیم شناسایی و مشخص و با انجام پالایش و عمل کاهش[30] این مفاهیم در قالب مقوله های فرعی سازماندهی شدند. برای کفایت اعتبار دادههای جمع آوری شده ورسیدن به مرز اشباع تصمیم گرفته شد با یک نفر از هریک از گروه مدیران دانشگاهی و خبرگان دیگر مصاحبه عمیق صورت گیرد. در این راستا ضمن اینکه سؤالات کیفی پرسیده شد مقوله بندی های حاصل از کد گذاری ها نیز مورد بررسی قرار گرفت که نتایج را قانع کننده می شمرد.
یافتهها
بر اساس تجزیه و تحلیل دادههای کیفی حاصل از مصاحبههای عمیق و اکتشافی و کدگذاری و تحلیل محتوای متن مصاحبهها و در عین حال مطابقت آنها با مبانی نظری، طبق نظر مشارکت کنندگان مقوله ها و عوامل اصلی و فرعی تأثیرگذار در توسعه دانشگاههای دولتی را میتوان در 5 مقوله و عامل اصلی و20 عامل فرعی طبقه بندی نمود. عوامل اصلی مؤثر عبارتند از:1- عوامل درون دانشگاهی که به قابلیت ها و توانمندی های دانشگاه مرتبط است(8 عامل) 2- عوامل محیطی سطح محلی- منطقهای(3 عامل)3-عوامل محیطی سطح ملی یا کلان(4 عامل) 4-عوامل محیطیِ بین المللی(2 عامل) و 5 - عوامل زمینهای و زیر ساختی که به عنوان تسهیل گر عمل میکنند(5 عامل). این عوامل و مقوله های اصلی و فرعی و مفاهیم مرتبط در جدول شماره(2) نمایش داده شده است.
جدول شماره(2) نتایج تحلیل محتوای مصاحبهها و کد گذاری باز: مفاهیم، مقولات فرعی و اصلی
عوامل(مقوله اصلی) |
مقوله فرعی |
مفاهیم |
1-عوامل درون سازمانی دانشگاه(قابلیت های دانشگاهی)
|
تفکر توسعهای(تفکر مدیران دانشگاهی به جهت گیریهای توسعه) |
بهبود و ارتقای کیفیت فعالیتهای دانشگاهی در کنار توسعه کمّی ضرورت نگرش کل نگر و جامع به همه ابعاد و فعالیتهای دانشگاهی و اتخاذ تصمیمات منطقی و عقلانی در فرآیند توسعه بهره مندی از تفکری سیستمی توسعه فیزیکی و پروژههای عمرانی(ساخت و ساز فضاهای دانشگاهی) گسترش کمّی از جمله گسترش دانشجو در سطوح مختلف در برنامه توسعه دانشگاه |
اصلاح کارکردهای دانشگاهی |
توجه بیشتر به به تنوع و اصلاح کارکردهای آموزشی، پژوهشی و خدماتی دانشگاه در برنامههای توسعه توجه به کارکردهای دیگر(مانند فناوری های نوین، بسط و توسعه دانش و فرهنگی، فضیلت محوری) سازوکار های بهبود و ارتقای کیفیت کارکردهای دانشگاهی |
|
توسعه سازمانی دانشگاه |
جهت گیریهای شفاف و روشن در توسعه سازمانی دانشگاه وجود ساختار یا نهادی تعریف شده برای برنامهریزی توسعه دانشگاه طراحی و اجرای برنامههای بالندگی و بهسازی کارکنان و اعضای هیأت علمی |
|
اعتبارات و منابع مالی دولتی |
کسب منابع و اعتبارات بیشتر از منابع دولتی جهت پاسخ به گسترش کمّی فعالیتهاوطرحهای عمرانی دانشگاه عدم تحلیل هزینه -فایده در فعالیتهای دانشگاهی |
|
مدیریت و برنامهریزی فضاهای دانشگاهی |
برنامهریزی برای بهره مندی بهینه از ظرفیت فضا های آموزشی موجود معماری فضاهای دانشگاهی(طراحی فضاهای دانشگاهی مناسب برای آموزش، پژوهش و فعالیتهای فرهنگی با توجه به نیاز) طراحی فضاهای متناسب با ویژگیهای اقلیمی و ایرانی- اسلامی |
|
مدیریت و رهبری دانشگاهی |
مدیریت محیط تعاملی(برقراری ارتباطات درونی و بیرونی اثربخش) تغییر و تحول(خلق امور نوپدید، تغییر خود و محیط در جهت مطلوب) مدیریت علمی و آکادمیک(توجه به منافع جامعه و حفظ اصالت دانشگاه) توجه به نمادها ی دانشگاه(ارزش اعضای هیأت علمی با سابقه، مدیریت ها و...) جلب مشارکت اعضای هیأت علمی در تصمیم گیریها |
|
برنامهریزی توسعه مشارکتی
|
وجود برنامه راهبردی و عملیاتی برای توسعه در دانشگاه انعطاف پذیر بودن و انطباق برنامههای توسعه با شرایط محیطی تعامل و کنشگری مدیریت دانشگاه با برنامه ریزان ارزیابی مستمر برنامهها وجهت گیریهای توسعه دانشگاه |
|
پاسخگویی به نیازها و تقاضای جامعه |
توجه به انتظارات دانشجویان و کارکنان دانشگاه پاسخگویی به فشار جامعه علمی یا گروههای آموزشی پاسخگویی به تقاضای اجتماعی پاسخگویی به تقاضای اقتصادی(بازار کار و صنعت) پاسخگویی به دولت |
|
2-عوامل محیطی سطح محلی- منطقهای
|
-عوامل فرهنگی و سیاسی محیط محلی و منطقه
|
دانشگاه به عنوان کنشگر و نماد توسعه منطقه و محل افزایش انتظارات و فشارهای محلی چشم و هم چشمی و جریانات قومی ومنطقهای گسترش روحیه و جو مدرک گرایی در جامعه وجود مدیریت سیاسی به جای مدیریت علمی درایجاد و توسعه دانشگاه در منطقه و محل جغرافیایی انگیزه مدیران محلی و نمایندگان وچانه زنی مسوولان محلی برای توسعه دانشگاه و یا استقرار دانشگاهی جدید |
-عوامل اقتصادی- اجتماعی جامعه محلی و منطقه |
تربیت نیروی انسانی متخصص بومی مورد نیاز منطقه و محل فقدان شرایط کار و اشتغال برای نیروی جوان(به دلیل ساختار بازار و رقابت) افزایش روزافزون تقاضای زنان به آموزش های دانشگاهی پتانسیل ها ومزیتهای رقابتی منطقه |
|
3- عوامل محیطی سطح ملی و کلان |
دولت(ملاحظات دولت) |
سیطره ملاحظات سیاسی و فشارهای گروههای سیاسی در تصمیمات دولت ایجاد توقعات و انتظارات درسفرهای دولتی ها(سفرهای استانی) |
سیستم تصمیم گیری توسعه دانشگاه |
وجود مراکز متعدد تصمیم گیری در توسعه دانشگاهها(از جمله مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و...) ضرورت یکپارچگی در گسترش و توسعه دانشگاهها |
|
فلسفه و جهت گیریهای توسعه آموزش عالی و توسعه دانشگاهها |
تعریف چارچوب و فلسفه ای برای ایجاد یا توسعه دانشگاه به منظور توسعه متوازن واحدهای دانشگاهی مشخص نمودن رسالت ها و مأموریتهای دانشگاه و مرجعیت علمی آن اصلاح نظام ارزیابی توسعه آموزش عالی و دانشگاهها و دوری از ضوابط صرفا"کمّی |
|
قوانین و مقررات آموزش عالی |
شفافیت در قوانین و مقررات توسعهای و وجود شاخصهای لازم در توزیع منابع واعتبارات به واحدهای دانشگاهی تکالیف اهداف و برنامههای توسعه تکالیف اسناد بالا دستی(مانند نقشه جامع علمی کشور- سند آمایش) دوری از اعمال سلیقه در تصمیمات شورای گسترش و اخذ تصمیمات در سایه/کریدوری پیروی از سیاست افزایش میزان دسترسی و پوشش جمعیت دانشجویی کشور در شورای گسترش |
|
4-عوامل محیطیِ سطح بین المللی |
بین المللی شدن و مشخص نمودن مأموریتها بین المللی دانشگاهها |
ارتباط با مراکز علمی بین المللی همکاری های مشترک پژوهشی تعریف رسالت ها و مأموریتهای بین المللی دانشگاه به طور روشن و عملیاتی |
5- عوامل زمینهای و زیر ساختی(تسهیل گر)
|
تمهید و تأمین زیر ساختها |
تأمین و تجهیز امکانات آموزشی و پژوهشی و رفاهی ضرورت توجه به پایگاه های اطلاعاتی و تسهیل دسترسی به آن تأمین منابع انسانی با صلاحیت وشایسته(اعضای هیأت علمی و کارکنان) |
وضعیت جغرافیایی محل استقرار دانشگاه(شاخص سرزمینی) |
شاخص سرزمینی(جمعیت ونیروی انسانی)مکان استقرار دانشگاه فضا و جغرافیای منطقه و محل |
|
ایجاد تعامل میان برنامههای کلان آموزش عالی و سیستم های اقتصادی و اجتماعی |
لزوم کاهش شکاف وفاصله بین ساختار کلان برنامههای اقتصادی و برنامههای آموزش عالی ضرورت کاهش شکاف و گسست بین نیازهای جامعه و سیاست های دانشگاه تقویت سیستم آموزش و پرورش در تربیت نیروی ماهر به دلیل ضعف آن |
|
امکان سنجی ظرفیت های توسعه دانشگاهی |
انجام مطالعات توجیهی برنامههای توسعهای(رشتهها، واحدهاو فضای فیزیکی) امکان سنجی برای توسعه فعالیتهای آموزشی و پژوهشی وخدماتی |
|
استقلال دانشگاهی |
شفافیت در واگذاری اختیارات دانشگاهها به ویژه دانشگاههای توانمند حفظ موقعیت و صیانت هیأت علمی و استقلال آکادمیک استقلال اداری و مالی وآموزشی |
1- عوامل درون دانشگاهی:
نتایج کدگذاری و تحلیل محتوای طبقه ای مقوله ها نشان داد 8 مقوله یا عامل در سطح درون دانشگاهی از عوامل مرتبط با توسعه دانشگاهی در دانشگاههای دولتی از اهمیت برخوردارند. این عاملها از نگاه مشارکت کنندگان عاملهای مدیریت و رهبری همه جانبه نگر وپاسخگویی به نیازها وتقاضای جامعه دارای بیشترین اهمیت در توسعه دانشگاهی بوده اند، هرچند عامل اعتبارات و منابع دولتی نیزاز دیدگاه رؤسای دانشگاهی نسبت به سایر عوامل بیشترین سهم را داشته است(جدول شماره 3).
جدول شماره(3) بسامد /فراوانی و درصد پاسخگویان در مصاحبهها به عوامل درون دانشگاهی
عوامل/مقوله ها |
رؤسای دانشگاه(9نفر) |
خبرگان کلیدی(7نفر) |
جمع (16 نفر) |
|||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|
- تفکر توسعهای(تفکر مدیران دانشگاهی به جهت گیریهای توسعه) |
6 |
67 |
7 |
100 |
13 |
81 |
-بهبود و اصلاح کارکردهای دانشگاهی |
6 |
67 |
7 |
100 |
13 |
81 |
- توسعه سازمانی دانشگاه |
6 |
67 |
5 |
71 |
11 |
69 |
مدیریت و رهبری همه جانبه نگر |
7 |
78 |
7 |
100 |
14 |
87 |
-پاسخگویی به نیازها وتقاضای جامعه |
8 |
89 |
7 |
100 |
15 |
94 |
- برنامهریزی توسعه مشارکتی |
6 |
67 |
7 |
100 |
13 |
81 |
مدیریت و برنامهریزی فضاهای دانشگاهی(آموزشی و پژوهشی..) |
6 |
67 |
6 |
86 |
12 |
75 |
اعتبارات و منابع مالی دولتی |
9 |
100 |
5 |
71 |
14 |
87 |
از دیدگاه مشارکت کنندگان در مصاحبههای انفرادی، مفهوم توسعه هنوز دارای ابهام مفهومی است و هرکدام با ذهنیت خاصی به این مقوله می نگرند. به عقیده مشارکت کنندگان در بحث مفهومی توسعه، تلقی ها متفاوت است. ولی آن چیزی که مشترک است تأکید بر توجه به ابعاد مختلف توسعه هم بُعد کمّی و هم کیفی و مهمتر از آن تفکر توسعهای است. مشارکت کنندگان معتقدند در بیشتر موارد مفهوم توسعه در دانشگاهها، با مفاهیمی مانند گرایش به توسعه فیزیکی و پروژههای عمرانی(ساخت و ساز)، بی توجهی به توسعه کیفی در کنار گسترش کمّی، افزایش جمعیت دانشجویی، توسعه به عنوان گسترش رشتههای دانشگاهی، توجه بیشتر به وجود پروژههای عمرانی دردانشگاه سنجیده میشود و این تفکری ساده انگارانه است که در آن به عقلانیت توجهی نمیشود. به طور مثال یکی از رؤسای قبلی و باسابقه دانشگاه در این زمینه میگوید:
«هنوز هم که هنوزه، این مفهوم در برنامههای توسعه هم زیاد مشخص و روشن نشده چه برسد به دانشگاه که مدیران آن از این مفهوم فقط راه اندازی پروژههای عمرانی و افزایش رشتهها و دانشجو یاد میکنند و آن را دنبال میکنند. پذیرش دانشجوی اضافه بر ظرفیت ها برخی مواقع اجباری و دستوری است. همه بدنبال اش هستند که علم و جامعه را باهم در توسعه ببینند. توسعه باید در در عقلانیت و ذهنیت اتفاق بیفتد نه آمارها»(م. ش[31]. 6).
برخی از رؤسای دانشگاهی بر کارکردآموزشی و آموزش محور تأکید دارند و برخی بر کارکرد پژوهش و خدماتی مانند ارتباط بیشتر با صنعت. در عین حال خبرگان بر ایجاد تغییر و تنوع کارکردها اعتقاد دارند و نگاه یکپارچه بر توجه به کارکردها دارند. یکی از رؤسای دانشگاه اولویت را به بُعد آموزشی میدهد ودر این زمینه میگوید: «دانشگاه یک مرکز آموزشی است و به این دلیل باید پاسخگوی دانشجویان و تهیه امکانات مناسب برای آنها باشد و این نیازمند اعتبارات است که از کفایت برخوردارنیست. هزینهها آنقدر افزایش یافته که دانشگاه نمیتواند از عهده آن برآید. البته این به این معنا نیست که دانشگاه کارش این است. وضعیت به ما این را دیکته میکند که ما فعلا" به این مسأله بپردازیم»(م. ش. 16).
مشارکت کنندگان یکی از عامل مؤثر در جریان توسعه دانشگاهی را وجود ساختار و نهادی برای برنامهریزی و مدیریت دانشگاهی و توسعه سازمانی آن دانسته اند که میتواند نقش مهمی در جهت گیریهای شفاف و روشن دانشگاه ایفا نماید. یکی از خبرگان در این زمینه میگوید؛«درصورتیکه رویکرد و جهت ها به سمت شایسته گرایی، تمرکزگرایی و مبتنی بر پژوهش باشد دانشگاه میتواند فراکنشی رفتار کند و نگاه به آینده داشته باشد. آینده بازار با توجه به تغییرات محیط، رقبا، تکنولوژی. ایجاد نهادهای حرفهای و تخصصی ضروری است. اتاق فکر نیاز دارد. برنامه ریز ی تعاملی حاکم میشود. دانشگاه توانمند میشود. خود راهبر میشود و توسعه اتفاق می افتد. »(م. ش14).
مدیریت و رهبری در آموزش عالی و نظام دانشگاهی از جمله موضوعات اساسی است که امروزه با توجه به پیچیدگیها و پویایی این محیطها، مورد توجه نظامهای آموزش عالی در دنیا قرار گرفته است. مؤلفههای این مقوله در جدول شماره 2 آورده شده است. یکی از خبرگان در این زمینه به موضوع زیر اشاره میکند؛«برای توسعه عامل اساسی رهبری در دانشگاه است. مدیریت نیاز نداریم. رهبری برای رییس دانشگاه می خواهیم. معاونین نیز کمک رهبر هستند. در این صورت است که تعاملات و ارتباطات و مشارکت ها برای کارهای کارشناسی و حرکت به سوی بهبودی و توسعه واقعی اتفاق میافتد.»(م. ش 9).
یکی از مقوله ها و عوامل تأثیر گذار در جریان توسعه دانشگاهی به عنوان عامل درون دانشگاهی، عامل پاسخگویی دانشگاه نامگذاری شده است. در گذشته پاسخگویی نظام آموزش عالی در قالب تبعیت از قوانین و مقررات دانشگاهی تجلی پیدا میکرد، پس از آن تبعیت از استانداردهای علمی و پاسخگو بودن به همگنان و همردیفان در جامعه علمی، دانشجویان و کارکنان دانشگاه و گروههای آموزشی مطرح گردید. یکی از خبرگان و مدیران ارشد سابق میگوید:«طرحهایی برای تدریس بهتر هیأت علمی و روش تحقیق اساتیدی داشتیم که مهارتهای تدریس بهبود پیدا کند و تحقیق، اعزام به خارج، دورههای تخصصی. طرحهای دیگر این بود که دانشگاه را توانمند کنیم که بتوانند برنامهریزی توسعه آموزش عالی را خودشان انجام دهند و پاسخگوی درون و بیرون و ذینفعان باشند»(م. ش2).
طراحی و اجرای برنامههای توسعه دانشگاهی یکی دیگر از عاملهای مهم و مورد توجه در دیدگاه همه مشارکت کنندگان در جریان توسعه دانشگاهی است. وجود برنامه راهبردی و عملیاتی برای توسعه در دانشگاه، انعطاف پذیر بودن و انطباق برنامههای توسعه با شرایط محیطی(درون و بیرون دانشگاه با اولویت برنامهریزی بیرون به درون/اولویت با جامعه)، جلب مشارکت اعضای هیأت علمی، دانشجویان و کارکنان در طراحی و اجرای برنامههای توسعه، تعامل و کنشگری مدیریت دانشگاه با برنامه ریزان، ارزیابی مستمر برنامهها وجهت گیریهای توسعه دانشگاه از جمله مؤلفههای مورد توجه در این عامل بوده است. یکی از مدیران ارشد سابق و خبره آموزش عالی نیز میگوید؛«بالاخره من فکر میکنم خود دانشگاهها که در یک فضای بیبرنامگی قرار گرفته باشند نمیتوانند بهینه باشند و به کیفیت توجه کنند. توسعه هم بُعد کیفی دارد، هم شاخص کمّی. استانداردهای فضای آموزشی، خوابگاهی هم به شاخصهای کیفیت برمیگردد»(م. ش1).
براساس نظر مشارکت کنندگان در مصاحبهها، تعدادی از مدیران دانشگاهی به این اذعان داشتند که در مرحله اول لازم است ظرفیت های دانشگاه و پتانسیل های مختلف آن بررسی و ارزیابی قرار گیرد و بر اساس آن برنامهریزی برای ظرفیت های جدید ایجاد شود. در مرحله دوم بایستی در طراحی فضای دانشگاه و پردیس ها دقت کنیم. در کشور برای طراحی و معماری دانشگاه سرمایه گذاری نمیشود و این درحالیست که از مهمترین مباحث در بحث توسعه دانشگاه قلمداد میشود و نماد دانشگاه به شمارمی رود..
کسب منابع و اعتبارات بیشتر از منابع دولتی جهت پاسخ به گسترش کمّی فعالیتهاوطرحهای عمرانی دانشگاه، عدم تحلیل هزینه -فایده در فعالیتهای دانشگاهی، نگاه هزینه ای به فعالیتهای دانشگاه از جمله مؤلفههایی هستند که مشارکت کنندگان اعتقاد داشتند لازم است مورد توجه قرار گیرد. یکی از رؤسای دانشگاههای در این زمینه میگوید:«تمام هم و غم ما شده این که اعتبارات و منابع مالی و بودجه ای به دانشگاه بیاریم. از روشهای مختلف در این زمینه استفاده کنیم و حتی غیر اخلاقی در برخی مواقع. چانی زنی کنیم وحضور فعال در سازمان هایی داشته باشیم که بودجه ما را تأمین میکنند»(م. ش. 12)
2- عوامل محیطی سطح محلی - منطقهای
با توجه به نظر مشارکت کنندگان از جمله عواملی که میتواند در محیط محلی-منطقهای بر جریان توسعه دانشگاهی اثرگذار باشد میتوان به 3 عامل اصلی(جدول شماره 4)اشاه نمود. بررسی نظرات مشارکت کنندگان که در جدول شماره 4آورده شده است نشان میدهد عامل دوم- یعنی عامل سیاسی- بیشترین نقش را در این زمینه دارند.
جدول شماره(4) بسامد /فراوانی و درصد پاسخگویان در مصاحبهها به عوامل محیطی سطح محلی - منطقهای
عوامل/مقوله ها |
رؤسای دانشگاه(9نفر) |
خبرگان کلیدی(7نفر) |
جمع(16 نفر) |
|||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|
- شرایط فرهنگی محیط محلی و منطقه |
8 |
89 |
6 |
86 |
14 |
87 |
- عوامل سیاسی محیط محلی و منطقه |
9 |
100 |
7 |
100 |
16 |
100 |
- شرایط اقتصادی- اجتماعی جامعه محلی و منطقه |
7 |
78 |
6 |
86 |
13 |
|
از جمله عوامل فرهنگی مؤثر در جریان توسعه دانشگاهی که مشارکت کنندگان به آن اشاره نمودهاند میتوان به این موارد اشاره نمود: دانشگاه به عنوان کنشگر و نماد توسعه منطقه و محل، افزایش انتظارات و فشارهای محلی، چشم و هم چشمی و جریانات قومی ومنطقهای، گسترش روحیه و جو مدرک گرایی در جامعه. یکی از خبرگان در این زمینه میگوید؛«. عواملی چون فشارهای گروهی و منافع گروههای سیاسی، چشم و هم چشمی، به دنبال اسم و رسم بودن، مد شدن، دنبال اعتبار بودن در بیشتر مواقع حاکم است»(م. ش. 9)
با توجه به نظر مشارکت کنندگان ملاحظات سیاسی محیط محلی مانند وجود مدیریت سیاسی به جای مدیریت علمی درایجاد و توسعه دانشگاه در منطقه و محل جغرافیایی، انگیزه مدیران محلی و نمایندگان وچانه زنی مسوولان محلی برای توسعه فضایی و کمّی دانشگاه و یا استقرار دانشگاهی جدیددر گسترش دانشگاهها در مناطق و محلات کوچک از جمله عوامل تأثیرگذاردر تصمیمات هستندکه شناسایی شدند. خبرگان و رؤسای سابق دانشگاهی نیز به «حاکمیت دیدگاه های سیاسی و وجود فشارهای گروههای سیاسی محلی در بدنه دولت و همچنین نقش نمایندگان اشاره نمودهاند و از آن ها تحت عنوان رزومه کاری، تابلوی کار، رای آوردن و غیره نام برده اند(مصاحبههای شماره 1، 2، 3، 6، 8و گروه کانونی).
از جمله عوامل و شرایط اقتصادی-اجتماعی جامعه محلی و منطقه، که شرکت کنندگان در مصاحبهها به آن اشاره نمودهاند میتوان به؛تربیت نیروی انسانی متخصص بومی مورد نیاز منطقه و محل، فقدان شرایط کار و اشتغال برای نیروی جوان(به دلیل ساختار بازار و رقابت)، افزایش روزافزون تقاضای زنان به آموزش های دانشگاهی، پتانسیل ها ومزیتهای رقابتی منطقه اشاره نمود. یکی از خبرگان در این رابطه میگوید؛«در چه شرایطی ما تولید میکنیم. در شرایطی که برای مصرف متقاضی باشد. مصرف واقعی ما نیاز بازار است. بیکاری و اشتغال فارغ التحصیلان آسیبهایی را به سیستم اجتماعی وارد میکند. ما فقط به متقاضیان پاسخ می دهیم. ارتباط با صنعت، خدمات، دستگاه های اقتصادی، اجتماعی. برای کی داریم تولید میکنیم.... بدون سایر سیستم ها مشکل خواهد بود.»(م. ش 9)
3-عوامل محیطی سطح ملی یا کلان
مشارکت کنندگان در مورد عوامل برون دانشگاهی در سطح محیط ملی وکلان به 4 عامل و مقوله مؤثر اشاره نمودهاند که وضعیت توسعه دانشگاهی را تحت تأثیر قرار میدهد(جدول شماره 5). از بین این عوامل، ملاحظات دولت و ایجاد سیستم یکپارچه تصمیم گیری از عوامل کلانی هستند که از دیدگاه مشارکت کنندگان به عنوان عاملهای مؤثر یادشده است
جدول شماره(5) بسامد /فراوانی و درصد پاسخگویان در مصاحبهها به عوامل محیطی سطح ملی یا کلان
عوامل/مقوله ها |
رؤسای دانشگاه(9نفر) |
خبرگان کلیدی(7نفر) |
جمع(16 نفر) |
|||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|
- ملاحظات دولت |
9 |
100 |
7 |
100 |
16 |
100 |
- سیستم یکپارچه در تصمیم گیری |
8 |
89 |
7 |
100 |
15 |
94 |
- فلسفه و جهت گیریهای توسعه آموزش عالی و دانشگاه |
6 |
67 |
7 |
100 |
13 |
81 |
- قوانین و مقررات آموزش عالی |
7 |
78 |
5 |
71 |
12 |
75 |
امروزه نقش اساسی دولت در نظامهای آموزش عالی را نمیتوان انکار یا حذف نمود. در بیشتر کشورها دولت با حمایتهای مالی به دانشگاهها، آنها را کنترل و برآنها نظارت دارد. در دانشگاههای دولتی کشور ما نیز نقش دولت حیاتی است. یکی از مدیران ارشد وزارت علوم و خبره آموزش عالی در این زمینه میگوید؛ «دولت باید وارد یک مدیریت عقلانی شود نه برای آموزش عالی. برای کل کشور است و کشور حرفهای مدیریت نشده و با حدس و خطا اداره شده و باید عقلانی اداره بشه، عقلانی به این معنی که دانشگاه را به علت رأی آوردن توسعه ندهیم، قولهای بیخودی. لازم نیست به جای توسعه دانشگاه مادر، یک دانشگاه دیگر را توسعه دهیم. فشارهای سیاسی رای آوردن- مدیریت بدون تأمین منابع. اولین قدم از تجربه استفاده کنیم. عقلانی مدیریت کنیم. » م. ش. 1).
در کشور ما مراکز متعددی را میتوان نام برد که به انحاء مختلف در جریان تصمیم گیریهای توسعه دانشگاهی نقش دارند. براین اساس مشارکت کنندگان نیز به نهادهای متعدد اشاره نمودهاند. یکی از رؤسای دانشگاه میگوید؛«هرچند تحولات بیرونی و ساختار تصمیم گیری دانشگاه بیشتر خارج از دانشگاه است و برای توسعه خود نقش زیادی ندارد. توسعه رشتهها در وزرات علوم، تخصیص اعتبارات در سازمان برنامه و دستگاههای متعدد در برنامههای توسعه آن نقش دارند»(م. ش. 12)یکی از خبرگان کلیدی حوزه آموزش عالی میگوید؛ «وظایف حاکمیتی دولت و سایر نهادها در آموزش عالی مشخص تعریف نشده است.... همه در هرجا تصمیم میگیرند»(م. ش14).
فلسفه در آموزش عالی به چرایی و چیستی و ماهیت نظام دانشگاهی و غایت های آن مربوط میشود که مسیر و جهت دهی توسعه نظام آموزش عالی و دانشگاهها را نمایان میسازد. یکی از مدیران ارشد سابق وزارت علوم میگوید؛ « به نظر من هر پروژه توسعه باید به دو سؤال جواب بدهد بعنوان پاسخگویی به کدام نیاز و با چه کیفیتی. باید الان در بازنگری مطرح شود در مفهوم دانشگاه و توسعه. منابع محدود است.... بنابراین در توسعه کشور باید تفکری یکپارچه اتفاق بیفتد و این مسیرها را مشخص کنیم»(م. ش1).
عامل دیگر مؤثر براساس نظرات مشارکت کنندهها قوانین و مقررات است. عاملهایی که در این زمینه که جریان توسعه دانشگاهی را تحتتأثیر قرار میدهد، در جدول شماره2 اشاره شده است. یکی از مدیران ارشد سابق وزارت علوم میگوید؛«تأسیس دانشگاه در ایران بحث قانونی و روال حقوقی دارد که به موجب قانون مصوب وزارت علوم قبل از انقلاب سال53 آخرین قانون نحوه توسعه دانشگاه را بیان میکند. در آنجا شورای گسترش آموزش عالی تعریف شده و اختیار صدور مجوز برای تأسیس دانشگاه داده شده و ادامه دارد. در قانون جدید 83 وزارت علوم و تحقیقات و فناوری این قسمت مانده است. با این حال سلیقههای مختلف اعمال میشود. قوانین و مقررات را به نفع خود تفسیر میکنند.»(م. ش1)
4- عوامل محیطیِ بین المللی
از جمله عوامل محیطی بین المللی که برجریان توسعه دانشگاهی تأثیرگذار است، مشارکت کنندگان به دو عامل1- جهت گیری به سمت بین المللی شدن 2- مشخص نمودن مأموریتهای بین المللی دانشگاهها اشاره نمودهاند.
جدول شماره(6) بسامد /فراوانی و درصد پاسخگویان در مصاحبهها به عوامل محیطی محیطیِ بین المللی
عوامل/مقوله ها |
رؤسای دانشگاه(9نفر) |
خبرگان کلیدی(7نفر) |
جمع (16 نفر) |
|||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|
- بین المللی شدن |
5 |
56 |
6 |
86 |
12 |
75 |
- مشخص نمودن مأموریتها بین المللی دانشگاهها |
6 |
67 |
5 |
71 |
11 |
69 |
ارتباط با مراکز علمی بین المللی، همکاری های مشترک پژوهشی و سازوکارهای تبادل استاد و دانشجو از عوامل مربوط به بین المللی شدن وگسترش مرزهای دانش و علم و روش نمودن مأموریتهای بین المللی دانشگاه از عوامل مشخص نمودن مأموریتهای بین المللی دانشگاهها قلمداد شده است. یکی از رؤسای دانشگاه میگوید؛«در توسعه و گسترش یک دانشگاه باید نیازها دیده شود. فناوری های نوین، آینده پژوهش ورود به رقابت جهانی، حضور دربین دانشگاههای برتر دنیا و مأموریتهای دانشگاه مشخص تعریف شود»(م. ش8).
5- عوامل زمینهای و زیر ساختی:
عوامل زمینهای به عنوان عواملی که وجود آنها جزءالزامات و شرایط توسعه دانشگاهی است به عنوان یکی از عوامل اصلی مطرح شده است. از دیدگاه مشارکت کنندگان 5 عامل و مؤلفه در این زمینه مؤثرهستند(جدول شماره 7). دراین میان عاملهای 3 و 4 از عاملهایی هستندکه از دیدگاه مشارکت کنندگان(هرکدام 87 درصد)از اهمیت بیشتری نسبت به دیگر عاملها برخوردارند.
جدول شماره(7) بسامد /فراوانی و درصد پاسخگویان در مصاحبهها به عوامل زمینهای و زیر ساختی
عوامل/مقوله ها |
رؤسای دانشگاه(9نفر) |
خبرگان کلیدی(7نفر) |
جمع(16 نفر) |
|||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|
-تمهید و تأمین زیر ساختها |
7 |
78 |
6 |
86 |
13 |
81 |
- وضعیت جغرافیایی محل استقرار دانشگاه |
6 |
67 |
5 |
71 |
13 |
81 |
تعامل و ارتباط میان برنامههای کلان آموزش عالی و سیستم های اقتصادی- اجتماعی |
8 |
89 |
6 |
86 |
14 |
87 |
- استقلال دانشگاهی |
7 |
78 |
7 |
100 |
14 |
87 |
-امکان سنجی ظرفیت های توسعه دانشگاهی |
7 |
78 |
6 |
86 |
13 |
81 |
بیشتر مشارکت کنندگان در مصاحبهها به عاملهای تأمین و تجهیز امکانات آموزشی و پژوهشی و رفاهی، ضرورت توجه به پایگاه های اطلاعاتی و تسهیل دسترسی به آن، تأمین منابع انسانی با صلاحیت وشایسته(اعضای هیأت علمی و کارکنان) و فناوری اطلاعات و ارتباطات در تأمین زیر ساختها در مسیر گسترش و توسعه دانشگاهی اشاره نمودهاند. یکی از خبرگان کلیدی دانشگاه میگوید: «برای پذیرایی از مهمان و پذیرایی از دانشجو، امکانات و زیرساختها، پژوهش، سایت ها، منابع اطلاعاتی و منابع مالی نیاز است. پروژههای آموزشی تعریف میشود و بعد از یکسال هزینه می خوابد. چه کسی پاسخگوست.»(م. ش. 9)
یکی از مدیران ارشد سابق وزارت علوم به عدم وجود ارتباط ما بین برنامههای کلان آموزش عالی و سیستم های اقتصادی و اجتماعی اشاره میکند و میگوید؛ «امروز دانشگاه بازیگر توسعه شده. بازیگران توسعه باید با سایر همکاران صنعتی بنشینند و یک مدیریت یکپارچه داشته باشند. کشور یک مدیریت یکپارچه میخواد. تواناییها و کجاها را باید توسعه بدهد این سرمشق والگو است. سبد نیازها دربرنامهها و اسناد فرادستی تعیین میشود»(م. ش1).
یکی از عوامل تأثیر گذار در جریان توسعه دانشگاهی، عامل استقلال دانشگاهی است. شفافیت در واگذاری اختیارات به دانشگاهها به ویژه دانشگاههای توانمند، حفظ موقعیت و صیانت هیأت علمی و استقلال آکادمیک، استقلال اداری و مالی وآموزشی، تقویت ساختار هیأت امناءمتناسب با جو آزادی علمی و جایگاه آن در توسعه دانشگاهی از جمله مؤلفههایی هستند که مورد توجه بوده است. یکی از خبرگان و مدیر سابق دانشگاه میگوید: «آموزش عالی به جای تمرکز در فعالیتها و کارها باید نظارت و کنترل نماید و به دانشگاهها استقلال بدهد. لازمة توسعه دانشگاهی، استقلال دانشگاهی است.... تمرکز معنی ندارد در آموزش عالی، باید دانشگاههایی که به بلوغ رسیدهاند، اختیار توسعه داده شود. نمیتوانیم همه دانشگاهها را یکسان ببینیم. پس ما به دانشگاههای به بلوغ رسیده نیاز داریم که خودشان، بتوانند برنامه توسعه داشته باشند و پاسخگو باشند. »(م. ش 10).
انجام مطالعات توجیهی برنامههای توسعهای(رشتهها، واحدهاو فضای فیزیکی)، امکان سنجی برای توسعه فعالیتهای آموزشی و پژوهشی وخدماتی از جمله عوامل مؤثری هستند که مشارکت کنندگان آنها را در گام های رو به توسعه دانشگاه مؤثر دانستهاند. یکی از مدیران ارشد وزارت علوم و خبره آموزش عالی در این زمینه میگوید: «توسعه پایدار که در واقع، در یک مورد یک دانشگاه، تمام امکانها باید توسعه پیدا کند. مثلاً دانشجو دو برابر و هیأت علمی کم. توسعه ناپایدار که به کیفیت لطمه میزند. عکس آن، فضا زیاد، دانشجو کم. استفاده غیربهینه از منابع را هدر میدهیم»(م. ش1).
بحث و جمع بندی
شناخت عناصر سیستم دانشگاه و نحوه تعامل آنها بدون مهار رفتارهای عناصر این سیستم و پویایی دانشگاه، پیچیدگی خاصی به دانشگاه میدهد که با مهار این پیچیدگی نمیتوان به خلاقیت ها و نوپیدایی ها دست یافت. دانشگاهها طی سالها مطابق با اصول ارزشمندی، سازماندهی شده و توسعه یافتهاند. درک تکامل نظری و عملی دانشگاه به فهم وضعیت کنونی یاری می رساند و از آینده نیز تصویری روشن به دست میدهد. توان و موفقیت دانشگاه تا اندازهای به این نکته بستگی دارد که تا چه حد میتواند از طریق فرهنگ مناسب مشارکت و تصمیمگیری مشترک، از تمام اعضایش بهره بگیرد. برنامهریزی بلندمدت نوآورانه و رهبران دوراندیش برای انجام تغییرات لازم است. این تحقیق، با هدف بررسی سازه ای با عنوان «توسعه دانشگاهی»و شناسایی عوامل و مقولههای مؤثر در آن با روش کیفی از نوع اکتشافی صورت گرفت و برای این کار، در نگاه نخست، شناخت سیستم دانشگاه و بررسی آن از دیدگاه تفکر سیستمی و پیچیدگی سیستم دانشگاه و دیدگاههای مختلف توسعه مورد توجه قرار گرفت و با این رویکرد مصاحبههای عمیق و اکتشافی با مطلعین و خبرگان صاحب نظر که دارای تجارب عمیق در مدیریت و برنامهریزی و سیاستگذاری آموزش عالی و دانشگاهها داشتهاند، انجام و تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس نتایج حاصل از یافتههای تحقیق، طبق نظر مشارکت کنندگان مقولهها و عوامل اصلی و فرعی دارای اهمیت در توسعه دانشگاههای دولتی را میتوان در 5 مقوله و عامل اصلی و22 عامل فرعی نام گذاری و طبقه بندی نمود. عوامل اصلی عبارتنداز:1-عوامل درون دانشگاهی(8 عامل فرعی) 2- عوامل محیطی سطح محلی- منطقهای(3 عامل)3-عوامل محیطی سطح ملی یا کلان(4 عامل) 4-عوامل محیطیِ بین المللی(2 عامل) و 5 - عوامل زمینهای و زیر ساختی(5 عامل). جدول شماره 2 هریک از عوامل اصلی و فرعی را که از کدهای مفهومی استخراج شده است، نشان میدهد. مطالعات مختلفی در مورد توسعه آموزش عالی در جهان صورت گرفته که بیشتر بر سطح کلان آن پرداخته شده است. اما بحث توسعه در دانشگاهها دارای جنبههای وسیعی است که بهطور پراکنده در موضوعات مختلف سیستم دانشگاه مطالعاتی صورت گرفته است.، براساس این، عناصر و عاملهای اساسی توسعه دانشگاهی در دو سطح محیطی درون دانشگاهی و برون دانشگاهی و عوامل زمینهای شناسایی شدند. در سطح درون دانشگاهی 8 مقوله یا عامل مرتبط با توسعه دانشگاهی در دانشگاههای دولتی از اهمیت برخوردارند که عبارتند از: وجودتفکر توسعهای، بهبود و اصلاح کارکردهای دانشگاهی، توسعه سازمانی دانشگاه، مدیریت و رهبری، پاسخگویی به نیازها و تقاضای جامعه، برنامهریزی توسعه مشارکتی، مدیریت و برنامهریزی فضاهای دانشگاهی(آموزشی و پژوهشی) وکسب اعتبارات و منابع مالی دولتی. مطالعات سوفن وآزیا(2009) و سویب(2010)در دانشگاههای مالزی به چند عامل اصلی مانند برنامههای توسعه راهبردی، بودجه دولتی، تأمین زیر ساختها و تسهیلات، اعطای اختیارات بیشتر در توسعه به دانشگاهها اشاره داشتهاند، مینتزبرگ، 1990به تفکر برنامهریزی و آلتباخ، 1998 به ضرورت وجود برنامه توسعه به عنوان فرآیند ارایه خدمات و راهنمایی تأکید نمودهاند. مؤلفههای درون دانشگاهی شناسایی شده در این تحقیق با توجه به وضعیت حال حاضر نظام دانشگاهی کشور ما به نظر می رسد مؤلفههای شناسایی شده مؤلفههای جامع تری بوده و میتوان استنباط نمود که مشارکت کنندگان به مؤلفههایی اشاره و تأکید نمودهاند که برای بهبود سیستم دانشگاهی با نگاه کل نگر، ضرورت توجه به آنها را نشان میدهد. در تحقیقات صورت گرفته به بیشتر این مؤلفهها اشاره نشده است.
عوامل محیط برون دانشگاهی به مقوله های مرتبط در سطوح محلی و منطقهای، سطح ملی و سطح بین المللی طبقه بندی شدند. از جمله عواملی که میتواند در محیط محلی-منطقهای بر جریان توسعه دانشگاهی اثرگذار باشد مشارکت کنندگان به 3 عامل اصلی اشاره نمودهاند:1-عوامل فرهنگی محیط محلی و منطقه 2- ملاحظات سیاسی محیط محلی و منطقه 3- عوامل اقتصادی- اجتماعی جامعه محلی و منطقه. در سطح محیط ملی وکلان به 4 عامل و مقوله مؤثر اشاره نمودهاند که وضعیت توسعه دانشگاهی را تحت تأثیر قرار میدهد. این چهار عامل عبارتند از دولت، وجود سیستم یکپارچه در فرآیند تصمیم گیری، فلسفه و جهت گیریهای توسعه آموزش عالی و دانشگاهها و قوانین و مقررات آموزش عالی. تحقیق انجام شده از سوی(OECD, 2009) به عوامل مؤثر منطقهای و کلمن(1994)، نیز به توانایی های دانشگاه و رهبری و مدیریت دانشگاههای منطقهای تأکید نمودهاند. از جمله عوامل محیطی بین المللی که برجریان توسعه دانشگاهی تأثیرگذار است، مشارکت کنندگان به دو عامل1- جهت گیری به سمت بین المللی شدن 2- مشخص نمودن مأموریتهای بین المللی دانشگاهها اشاره نمودهاند.
عوامل زمینهای به عنوان عواملی که وجود آنها جزءالزامات و شرایط توسعه دانشگاهی و در واقع تسهیلگر این فرآیند است به عنوان یکی از عوامل اصلی مطرح شده است. از دیدگاه مشارکت کنندگان عوامل زمینهای مؤثر شامل 5 عامل اصلی هستند که عبارتند از:1-تمهیدات زیر ساختی2- وضعیت جغرافیایی محل استقرار دانشگاه 3-ایجاد تعامل و ارتباط میان میان برنامههای کلان آموزش عالی و سیستم های اقتصادی و اجتماعی4- استقلال دانشگاهی 5- امکان سنجی ظرفیت های توسعه دانشگاهی. مطالعات سوفن وآزیا، 2009وOECD, 2009 نیز به اهمیت این عوامل تأکید نمودهاند. همچنین تحلیل محتوای کمّی دادههای حاصل، نشان داد، از نگاه مشارکت کنندگان عواملهای عوامل سیاسی محیط محلی و منطقه، ملاحظات دولت، پاسخگویی به نیازها وتقاضای جامعه، وجود سیستم یکپارچه در فرآیند تصمیم گیری، تعامل مناسب میان برنامههای کلان آموزش عالی و سیستم های اقتصادی- اجتماعی، مدیریت و رهبری همه جانبه نگر، اعتبارات و منابع مالی دولتی و استقلال دانشگاهی از جمله عواملی هستند که بیشترین بسامد و درصد هستند و در واقع تأثیر بیشتری نسبت به سایر عوامل در توسعه دانشگاهی دارند. با توجه به وضعیت محلی و منطقهای و جغرافیایی مناطق کشور و توزیع نامتوازن در امکانات و منابع آموزش عالی و دانشگاهی، عوامل سیاسی و کسب اعتبارات دولتی برای منطقه، این مؤلفهها قابل توجیه است و ممکن است با شرایط سایر دانشگاههای دنیا متفاوت باشد.
با توجه به آنچه بیان شد میتوان نتیجه گرفت، مدیریت آموزش عالی با پذیرفتن پیچیدگی و پویایی سیستم آموزش عالی و مؤسسات آن در حکم سیستمی زنده، باید به طور دائـم در پی درک حـالاتی باشد که سیستم آموزش عالی به خود میگیرد تا بتواند وضعیت آن را با توجه به شرایط پیرامونی و درونی آن، در جهت اثربخشی و موفقیت بیشتر بهبود بخشد. به این دلیل برای روبرو شدن و مواجهه با چالشها، لازم است در ساختار و محتوای دانشگاهها و سازمان های دانشگاهی تفکر مجدد بکنیم، پیچیدگی آن را بفهمیم. توسعه تفکر و سیستم های کارآمد برنامهریزی نظام دانشگاهی ضمن اینکه میتواند نقش اساسی در در تفکر بر پیچیدگی سازمان های دانشگاهی داشته باشد، زمینه مشارکت معنادار دانشگاهها را در نهضت نرم افزاری و تولید علم و تحقق چشم انداز توسعه کشور نیز فراهم میسازد. نظام آموزش عالی و دانشگاهی کشور ما که در چشم انداز 1404 یعنی 12 سال دیگر قرار است رتبه اول علم و فناوری در منطقه باشد لازم است ابعاد مهم توسعه دانشگاهی که بهطور حتم در بلوغ و توانمند سازی دانشگاههای کشور و در نوع توسعه و سازگاری آنها مؤثر است را مورد توجه ویژه قرار دهد. براین اساس، آموزش عالی و نظام دانشگاهی ما نیازمند مرحلهای دیگر با عنوان بازتعریف و سازماندهی در نقش و مأموریتهای خود در فرآیند توسعه با رویکردی علمی و با مشارکت اجتماعات علمی است تا با ارزیابی مجدد از وضعیت خود، بتواند تغییرات لازم را برای سازماندهی دانش نظری و عملی برنامهریزی در دانشگاهها مهیا سازد. برای این کار توجه به استقلال و آزادی علمی در دانشگاهها، حمایت هر چه بیشتر دولت از دانشگاههای توانمند به جای دخالت در تصمیمات آنها و تأکید برکیفیت عوامل دانشگاهی به جای گسترش کمی بدون توجه به ضوابط و نیازهای زیرساختی لازم(به دلیل افزایش هزینهها)، توجه به تغییر و تحولات و توسعه سازمانی دانشگاه، اعطای اختیارات لازم برای توانمندسازی دانشگاه در طراحی و اجرای برنامههای توسعهای، اصلاح و بهبود کارکردهای دانشگاهی، مدیریت در توسعه ظرفیت های دانشگاه و منابع مالی، برخورداری از رویکرد سیستمی و اعتقاد به توسعه و برنامهریزی دانشگاهی، وتوجه به تعاملات و پاسخگویی به نیازهای واقعی محیط، مدیریت علمی دانشگاه به جای مدیریت سیاسی از جمله مؤلفههای اساسی در توسعه متوازن و نظام مند دانشگاهها است که نیازمند توجه از سوی مسؤولان و سیاستگذاران آموزش عالی است.
[1]. در این زمینه مراجعه شود به مقاله یمنی،ثمری (1389) با عنوان تصویردانشجویان از دانشگاه پیام نور و کارکردهای آن، مجله آموزش عالی ایران شماره پیاپی 11 وکتاب کیفیت در آموزش عالی (یمنی،1391 ) انتشارات سمت.
[2]. Teichler
[3]. human capital
[4]. cost -benefit
[5]. برای مطالعه بیشتر در این زمینه به مقاله دیدگاه های توسعه آموزش عالی (صالحی عمران،1383)در مجله شماره 5 دانشور مراجعه شود.
[6] . coleman.
[7]. Education for Development
[8]. Grouwe.A.D
[9]. Cecile Deer
[10]. quantitative development
[11]. Sufean & Soaib
[12]. بر پایه این مطالعه،دانشگاه های دولتی مالزی دانشگاه هایی هستند که از سوی دولت تأسیس شده و 70 الی 80 درصد بودجه آن از این طریق تأمین میشود.
[13] . Court.
[14]. اشاره این نکته لازم است که نتایج این مطالعه از برخی جهات در حال حاضر هم جزو مسألههای آموزش عالی و توسعه دانشگاهی است.
[15]. Nunn
[16]. Clark,B
[17]. Geuna
[18]. University Academic / Development (UD
[19]. افرادی که در دوره های قبلی (قبل و بعد از انقلاب اسلامی )تجربه مدیریت دانشگاه را داشتهاند.
[20]. افرادی که در حال حاضر جزو روسای دانشگاه میباشند.
[21]. این مطالعه،یک مطالعه اکتشافی است و براساس مصاحبههای عمیق با خبرگان کلیدی و روسای دانشگاههای کشور عوامل و مؤلفهها یا اجزاء تاثیرگذار شناسایی شده است . در طرح آمیخته اکتشافی، پژوهشگر درصدد زمینه یابی درباره موقعیت نامعین بوده و به بررسی فرآیند(شامل یک توالی از فعالیتها) میپردازد.
[22]. Mixed Method
[23]. Explorer
[24]. Focus Group -
[25]. Chain Sampling
[26]- برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی پژوهش و به منظور اطمینان خاطر از دقیق بودن و اطمینان یافته ها از دیدگاه پژوهشگر، مشارکت کنندگان یا خوانندگان گزارش پژوهش،اقدامات زیر صورت گرفت 1- بازبینی توسط اعضاء؛ مشارکتکنندگان در مصاحبهها، مقولههای به دست آمده را ملاحظه و بازبینیکردند و نظر خود را در ارتباط با آنها ابراز کردند. 2- بررسی همکار: علاوه بر دریافت نظرات ارزشمند اساتید راهنما و مشاور و همکارانی در دفتر آموزش عالی معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور، مقولههای استخراج شده با تعدادی از دانش آموختگان و دانشجویان (2 نفر دانش آموخته و 3 نفر دانشجوی دوره دکتری) به بررسی مقولهها و طبقهبندی آنها پرداخته شد.3- تجربه و سوابق پژوهشگر: تجربه چندینساله در حوزه برنامهریزی توسعه آموزش عالی و بودجه و تحصیل در رشته تخصصی آموزش عالی این امکان را فراهم می ساخت که مقوله بندیها به درستی صورت گیرد. 4- مشارکتی بودن پژوهش: به طور همزمان از مشارکت کنندگان در تحلیل و تفسیر داده ها کمک گرفته میشد.
[27]- در راستای سؤالات پژوهش،چند سوال از شرکت کنندگان در مصاحبه انفرادی و گروه کانونی پیرامون توسعه دانشگاهی و عوامل تأثیرگذار بر آن پرسیده شد. بطور مثال مشارکت کنندگان در پاسخ به این سؤال که؛ «منظور از توسعه دانشگاهی در وضعیت موجود چیست و چه معنایی به نظر شما می تواند داشته باشد؟ پاسخ های گوناگونی ارائه کردند که پژوهشگر از پاسخ های مشارکت کنندگان با تحلیل محتوای متن پیاده شده در سطح عبارت،جمله یا پاراگراف استخراج کدهای مفهومی، به شناسایی مفاهیمی مانند؛ بهره مندی از تفکری سیستمی، بهبود و ارتقای کیفیت فعالیتهای دانشگاهی، توسعه فیزیکی و پروژههای عمرانی(ساخت و ساز فضاهای دانشگاهی)دست یافت و پیرو این، مقوله فرعی«تفکر توسعهای(تفکر مدیران دانشگاهی به جهت گیریهای توسعه)» نامگذاری شد.
[28]. کدگذاری، رویهای نظام مند است که توسط اشتراوس و کوربین (1385)برای کشف مقولهها، مشخصهها و ابعاد دادهها توسعه داده شده است
[29]. In vivo
[30]. Reduction
[31]. م: مصاحبه .ش: شماره مصاحبه شونده .به دلیل حجم بسیار مربوط به مصاحبه ها، در هر مقوله به یک الی2 مصاحبه بسنده شده است.