نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران، اهواز ایران،
2 علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
3 دانشگاه چمران
4 دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
In the most of the foreign university having a conceptual roadmap is the main bases of university development plan; but it has been neglected in Iranian universities. In this research, for present a conceptual roadmap to educational planning, an exploratory mixed method research (Qual. and Quan.) was used. Data were collected from related archives to developmental plans of public universities and previous research, interviews with 54 faculty members and copleted researcher-made questionnaire by 205 faculty members. For interviews and completing questionnaire, correspondents were selected from faculty members of 53 departments of Shahid Chamran university of Ahvaz. In Qualitative section, by purposeful sampling and in quantitative section, by stratified random method. Data were collected and analyzed by different quantitative (mean and standard diviation) and qualitative analytical method (Straus & Corbin coding method). The results show that five main elements of conceptual roadmap are: university climate, functional of university, legitimation of university, and development of departments and disciplines, which combined based on their importance, in a proposed model of conceptual roadmap for university.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
برنامهریزی توسعه دانشگاه و مطالعه فرایند تحولات جهان پیشرفته و توسعه یافته حکایت از این واقعیت دارد که آموزش عالی همواره عامل بنیادی تحول، تکامل و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بوده است (وایت[5]، 2013). به عقیده محققانی مانند هوگو[6] (2005) و بوسیتی و واکر[7] (2009) با بررسی مبانی نظری و رویکرد نقشه مفهومی و چیستی آن، مسائل مهمی مانند: نگاه به دانشگاه از منظر جامعه شبکهای، چالش های ماهیتی دانشگاه (جامع، صنعتی، از راه دور و ...)، استقلال سازمانی و علمی دانشگاه، رقابت گروههای آموزشی و انجمنهای علمی و صنفی درون دانشگاه برای دستیابی به منابع کمیاب اقتصادی، فشار دولتها در زمینه پاسخگو بودن دانشگاه، حسابرسی، ارتباط بین دانشجو و استاد، برنامههای درسی، افزایش استفاده از تکنولوژی در یادگیری، رشد تعداد دانشجویان آموزش عالی، تغییر رهبری دانشگاه، دشواری استخدام و کیفیت کار رهبران علمی، در حوزه برنامهریزی استراتژیک دانشگاهها بیشتر به چشم میخورند. مناقشه در دقت آمار رسمی (وایت، 2013)، ماهیت ذاتی دانش و ارزش معنوی دانشگاه، مطالبات گوناگون صنعت از دانشگاه، افزایش تقاضای بهبود کیفیت آموزش عالی برای نیازهای جاری و آینده جامعه، تغییر انتظارات دانشجویان و دیگر ذینفعان و تغییرات مداوم سیاست دولتها متأثر از نمایندگان سیاسی (گروس اشتاین[8]، 2007؛ فلیپ پاکو و تاپر[9]، 2008؛ فولان و اسکات[10]، 2009)، افزایش بهرهوری دانشگاه به ازاء داشتن شرایط مالی مناسب (براون[11]، 2011)، نیز در زمره این چالشها هستند.
رویارویی خردورزانه با چالشهای درونی و بیرونی و حل مسائل ناشی از این چالشها، نیازمند برنامهریزی آموزشی راهبردی است. هم در دانشگاههای خارج از کشور (پارا[12]، کرنل[13]، ترکیه[14]، ناتینگهام[15]، و.......) و هم در دانشگاههای داخل (تهران، فردوسی مشهد، شیراز، امیر کبیر، گیلان، شهید چمران اهواز و علوم پزشکی اصفهان و...) سوابق فراوانی از برنامهریزی آموزشی راهبردی دانشگاهی دیده میشود که نشانه توجه آنها به برنامهریزی راهبردی است. زیرا این تصور وجود دارد که توسعه تفکر و سیستمهای کارآمد برنامهریزی نظام دانشگاهی میتواند نقش اساسی در تفکر بر پیچیدگی سازمانهای دانشگاهی داشته و زمینه مشارکت معنادار دانشگاهها را در نهضت نرم افزاری و تولید علم و تحقق چشمانداز توسعه کشور نیز فراهم سازد (ثمری و دیگران، 1392). با وجود الگوهای فراوان موجود در زمینه برنامهریزی راهبردی راهگشای دانشگاهها برای طراحی و اجرای برنامهریزی راهبردی، در اجرا شاهد مسائل و موانع گوناگونی هستیم. یمنی دوزی سرخابی و ثمری (1389) و مهرعلیزاده (1395) عواملی مانند ضعف نظارت بر اجرای برنامهها، بیتوجهی به تجارب جهانی، دلایل مدیریتی، دلایل مربوط به نیروی انسانی؛ نادیده گرفتن تحرک فکری و فرهنگی نخبگان و دانشگاهیان، دلایل فنی ناشی از ضعف مطالعات آمایش سرزمین، نابسامانی و ناهنجاری نظام اقتصادی کشور، ماهیت و کارکرد دولت و دلایل سیاسی ناشی از آن، ضعف نظریهپردازی و فقدان نظریه و پارادایم توسعهای کشور و دلایل فرهنگی را از مشکلات برنامهریزی راهبردی و موانع اجرای صحیح آن در دانشگاههای ایران میدانند.
سؤال مهم پیشروی برنامهریزان آموزشی توسعه دانشگاه، آن است که به چه دلایلی برنامههای راهبردی در دانشگاههای ایران (طراحی، اجرا، تأثیرگذاری و ارزیابی) با مشکل مواجه میشوند؟ با فرض پذیرش اهمیت برنامهریزی راهبردی برای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، آیا به صرف داشتن برنامهریزی راهبردی میتوانند آن طور که تمایل دارند به اهداف خود برسند؟ بررسی برخی از دانشگاههای کشورهای دیگر نشان میدهد که آنها از نوعی چارچوب مفهومی و یا به عبارتی نقشه مفهومی برای برنامهریزی راهبردی بهره بردهاند که در دانشگاههای ایران مورد غفلت قرار گرفته و بر همین اساس، پیشفرض اصلی پژوهش حاضر آنست که یکی از ریشههای اصلی چالشهای فراروی دانشگاهها برای توسعه متوازن و علمی، فقدان یک نقشه مفهومی برای ترسیم و تبیین ابعاد پیچیده، درهم تنیده، و شبکهای دانشگاه است. نقشه مفهومی به برنامهریزان آموزش عالی کمک میکند که طراحی، اجرا و ارزیابی برنامهها را متناسب با نیازهای دانشگاه و متقاضیان انجام دهند (کالاهان و داویلا[16]، 2004). از این رو ضرورت توجه بیشتر و عالمانهتر به نقشه مفهومی در برنامهریزی راهبردی آموزش عالی، بیش از پیش احساس میشود. بنابراین شناسایی مؤلفههای مهم و ارائه الگوی نقشه مفهومی برای برنامهریزی توسعه دانشگاهی که بتواند معرف بنیان معرفتی و اندیشه هدایتگر فعالیتهای برنامهریزی آموزشی دانشگاهی باشد مسأله اصلی پژوهش حاضر است.
ادبیات پژوهش:
نقشه مفهومی دانشگاه، سندی تحولی؛ عملیاتی و توافقی است که نشاندهندهی یک تصویر بزرگ و جامع برای حمایت از ماهیت و چیستی دانشگاه و کارکردهای آن، به خصوص برای بررسی و برقراری ارتباط در پیوندهای پویا بین ذینفعان، منابع دانشگاه، اهداف سازمانی و محیط در حال تغییر است. نقشه مفهومی، یک شیوه برنامهریزی فرایندی به شکل گام به گام و لایه به لایه در بستر زمان و معطوف به آینده میباشد که مانند چتری بر نقشه راه دانشگاه سایه میاندازد. چنین نقشه مفهومی از باورها و نگرشهای مشترک اعضای هیأت علمی و مدیران دانشگاه، دانشجویان و ذینفعان جامعه در خصوص فلسفه، ارزشها، پیشفرضهای بنیانی دانشگاه شکل میپذیرد (مهرعلی زاده، 1395). تدوین نقشه مفهومی برنامهریزی راهبردی، اساس حرکت هدفمند هر سازمان و بویژه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی است. نقشه مفهومی، انعکاس روشنی از اهداف، مأموریت و چشم انداز دانشگاه است که باعث میشود دانشکدهها هم مأموریت خود را متناسب با مأموریت دانشگاه تقویت کنند و توسعه دهند. نقشه مفهومی بر اساس دانش درست، تئوری و پژوهش پایه گذاری میشود که از یک باور جمعی درباره ارزشها، فرهنگ و موقعیت دانشگاه نشأت میگیرد (طرح برنامهریزی راهبردی دانشگاه آلاباما[17]، 2007). به عقیده کالاهان و داویلا (2004) نقشه مفهومی ایجاد کننده یک فرایند پویا و توانمند شامل تفکر منطقی و حل مسائل به شیوه اصولی است و باعث میشود تصمیم گیرندگان دانشگاه، تصمیمهایشان به شیوه منطقی صورت گیرد. درلی[18] (2007) برنامهریزی راهبردی را مجموعهای از مفاهیم، رویهها و ابزارهایی میداند که به منظور کمک به رهبران، مدیران و برنامهریزان برای تفکر و اقدام راهبردی طراحی شده است. به تعبیر رالوکا و الکس اندرو[19] (2012) برنامهریزی راهبردی، مانند پروژهای است که سازمان را هدایت میکند تا به آینده مورد نظر و راههای به دست آوردن آن دست یابد. برنامهریزی راهبردی در آموزش عالی نیز یک فرایند سیستماتیک طراحی شده برای تصمیمگیری درباره بهبود آموزش و پرورش، پژوهش و توسعه و برنامه و فرایندهای خدماتی است و امروزه مشخص است که برای موفقیت دانشگاهها نیز امری حیاتی است؛ زیرا همانگونه که فتحی و ویلسون[20] (2009) گفتهاند به دانشگاه اجازه میدهد که با تجزیه و تحلیل حال و پیشبینی آینده در جهت خلق و ایجاد مزیت رقابتی قدم بردارد. با این وجود، بودجه عملیاتی، حجم کار سنگین و سردرگمی در مورد نحوه مؤثر برنامهریزی راهبردی همگی عواملی هستند که باعث میشود رهبران و مسئولان سازمانها به فکر تدوین برنامه راهبردی نباشند (رانچتی[21]، 2006).
تئوری شبکهای کاستلز[22] که در دهه 80 میلادی مطرح شده، معتقد است که شبکهها ساختارهای ارتباطی در جوامع هستند و به قدرت شکل میدهند. شبکهها ریخت اجتماعی جدید جوامع ما را تشکیل میدهند و به عنوان ساختارهای ارتباطی در زندگی اجتماعی، الگوهای تماس هستند که به وسیله جریان پیامها در میان افراد در ارتباط، در زمان و مکان مشخص ایجاد شدهاند. این شبکهها جریان ها را پردازش میکنند و این جریانها سیر اطلاعات در گردش بین گرهها هستند. مجموعهای از گرههای مهم «مراکز»، شبکه نامیده میشوند و هر یک از اجزای یک شبکه (از جمله مراکز)، یک گره هستند و کارکرد و معنای آنها به برنامههای شبکه و تعاملات آنها با سایر گرهها در شبکه، بستگی دارد. در شبکه های اجتماعی و سازمانی، بازیگران اجتماعی، ارزش ها و منافع آنها را پرورش میدهند و در تعامل با سایر بازیگران جامعه، منشأ اصلی ایجاد و برنامهریزی شبکهها هستند. شبکهها (و مجموعه منافع و ارزش هایی که آنها در بردارند) با یکدیگر همکاری و رقابت میکنند و همکاری آنها مبتنی بر توانایی برقراری ارتباط بین شبکهها است (کاستلز و کاردوسو[23]، 2006 : 19). تکیه بر جامعه شبکهای کاستلز با تأکید بر شبکه و قدرت شبکه ای و گرههای درون شبکه، این فرصت تحلیل را در اختیار محقق قرار میدهد که با شناسایی گرهها، پیوند منطقی و معقولی را بین آنها برقرار کند. اگر با اتکاء بر این نظریه، گرهها را به عنوان تجمعی از قدرت (فکری، حرفه ای، ساختاری، ارزشی، ایدئولوژیک و..) بپذیریم، بنابراین میتوان لایههای ساختاری مانند (گروه های آموزشی، دانشکده، دانشگاه، شوراهای عمومی و تخصصی مانند شوراهای آموزشی، پژوهشی، تحصیلات تکمیلی، هیأت ممیزه، هیأت امنا و..) را به عنوان گرههای شبکه در دانشگاه تلقی کرد. همچنین تجمعات فکری مانند انجمنهای علمی، گروههای غیر رسمی، گروههای حرفهای، رهبران غیر رسمی کاریزماتیک چه از بعد شخصی و چه از بعد حرفهای، باندهای سیاسی، اجتماعی، قومی و..) نیز از جمله این گرهها محسوب میشوند. پی بردن به وزن و ظرفیت هر کدام از این گرهها و قدرت تأثیر گذاری و نفوذ و چانه زنی آنها، توانایی این گرهها در تصمیم سازی و تصمیم گیری و حتی جلب اعتماد عمومی اعضای شبکهای، میزان خلوص، شمول، قدرت و باور پذیری و تعمیم پذیری معیارهای هر یک از گرهها و قدرت کنش گری آنها و همچنین توانایی بسط و شبکه سازی و بارگذاری اندیشههای خود در این شبکه برای رسوخ به پیکره ذهنی و اجرایی دانشگاه از طریق رسانههای مختلف که یکی از آنها، برنامهریزی راهبردی است، شرط لازم دستیابی به تصویر بزرگ و عمیق از دانشگاه یا همان نقشه مفهومی در دانشگاه است.
با بررسی سوابق تدوین نقشه مفهومی دانشگاههای ایران مشاهده میشود محققانی مانند (یمنی دوزی سرخابی و ترک زاده، 1388؛ پورصادق، 1393؛ مظلومی و جلالی، 1391؛ خلیلی شورینی و محضری، 1392؛ گودرزی، قربانی و صفری، 1394؛ عامریون و دیگران، 1395؛ فرازی و دیگران، 1396) به ابعاد مختلفی از فقدان یک نظم و انسجام درونی، نگاه جامع و یکپارچه، ضعف تصویری و مفهومی، سیستمی و کل نگر، مشارکتی و مبتنی بر آینده نگاری راهبردی بر پایه نظام جامع آمار و اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه دانشگاه و تفکر راهبردی اشاره داشتهاند. اما بر خلاف دانشگاههای داخل کشور که تا به حال به طراحی نقشه مفهومی برای برنامهریزی راهبردی در دانشگاه نپرداختهاند، برخی دانشگاهها در سایر کشورها مانند دلتا[24] (2002)، سدراویل[25](2007)، نیاگارا[26] (2009)، افریقای جنوبی[27](2010)، مجماح[28] (2011)، فرمینگهام[29] (2012) و ایبرو[30](2015) به اهمیت داشتن نقشه مفهومی پی برده و برای برنامهریزی راهبردی خود، ابتدا اقدام به تدوین چارچوب مفهومی نموده اند.
در همین دانشگاهها نیز از ابعاد مهمی از چارچوب مفهومی برنامهریزی راهبردی غفلت شده است. برای نمونه، محققانی مانند هریبینیاک[31]( 2006)، ایموردینو، گیگلیوتی، روبن و ترامپ [32] (2016) به مواردی از قبیل: "...اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺿﻌﯿﻒ و ﯾﺎ ﻣﺒﻬم، ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﺧﻄﻮط و اﺻﻮل ﻫﺪاﯾﺖ و راﻫﻨﻤﺎیی و ﯾﺎ نبود ﻣﺪﻟﯽ ﺑﺮای ﻫﺪاﯾﺖ ﺗﻼش ﻫﺎ و اﻗﺪاﻣﺎت اﺟﺮایی، ﻣﺸﺎرﮐﺖ ضعیف و ﺗﻘﺴﯿﻢ اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﻧﺎﮐﺎفی، ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻣﺒﻬﻢ و ﻧﺎﻣﺸﺨص، کار کردن بر خلاف ساختار قدرت سازمانی، نداشتن تعهد و انگیزه کافی، غفلت از محدودیت زمانی، رقابتهای درونی گروهی دانشگاهی، نداشتن دانش کافی در مورد اجرای اولویتها و اهداف و عدم پاسخگویی ..." اشاره داشتهاند. پژوهش حاضر درصدد است با بررسی عمیقتر در این زمینه و پاسخگویی به سؤالات زیر، به ارائه یک نقشه مفهومی برای برنامهریزی راهبردی در دانشگاه شهید چمران اهواز بپردازد.
روش پژوهش:
روش پژوهش حاضر روش آمیخته متوالی ناهمزمان اکتشافی بوده است. در این رویکرد در بخش کیفی با بررسی اسناد بالادستی و پژوهشات گذشته، و همچنین انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته، و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس بررسی اسناد و مدارک و تحلیل مصاحبهها، مسأله پژوهش پیگیری شده است.
جامعه آماری پژوهش، اعضای هیأت علمی وابسته به 53 گروه آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز به تعداد 600 نفر میباشند. در بخش مصاحبهها از 54 نفر از عضو هیأت علمی که اطلاعات جامعی در زمینه دانشگاه و آشنایی کامل با مفهوم برنامهریزی راهبردی داشته و میتوانستند دادههای معتبری را در این زمینه در اختیار پژوهشگر قرار دهند، به روش هدفمند مطلوب گزینش شدند. برای تکمیل پرسشنامه در بخش کمی، 205 نفر از اعضای هیأت علمی این دانشگاه (26 استاد، 44 دانشیار، 122 استادیار و 13مربی) نفر به صورت تصادفی طبقهای ساده و بر حسب دانشکده و گروه آموزشی و رتبههای دانشگاهی (استاد، دانشیار، استادیار و مربی) در سال 1396 گزینش شده و از مشارکت آنها بهره گرفته شد.
با توجه به گستردگی موضوع و ماهیت آن، علاوه بر تحلیل اسناد و پژوهشات گذشته، روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته (عمیق) به عنوان یکی از معمول ترین انواع مصاحبه در پژوهشات کیفیِ اجتماعی، برای گردآوری دادهها استفاده شده است. این مصاحبه بین دو حد نهایی ساختاریافته و بدون ساختار قرار میگیرد که در آن از تمام افراد سؤالات مشابهی پرسیده میشود؛ اما آنها آزادند که پاسخ خود را به هر طریقی که مایلند ارائه دهند. مسئولیت رمز گردانی پاسخ ها و طبقه بندی آنها با محقق است. در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته با 9 خرده مقیاس و 127 گویه بر اساس بررسی اسناد و مدارک و کدهای مستخرج از مصاحبه، طراحی و به شیوه طیف لیکرت نمره گذاری شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با بهره گیری از نظرات صاحبنظران و تطابق با نظریهها و اسناد و یافتههای تجربی، تأیید شد و پایایی پرسشنامه و زیر مقیاس های آن نیز با ضریب آلفای کرانباخ، محاسبه شده است. جدول شماره 1 بیانگر ضرایب پایایی پرسشنامه است.
جدول شماره 1: مقوله ها و ضرایب پایایی عوامل تشکیل دهنده پرسشنامه
مقوله های اصلی استخراج شده |
آلفای کرونباخ |
توسعه رشتهها |
88/0 |
مقبولیت و مشروعیت دانشگاه |
75/0 |
جو دانشگاه |
75/0 |
کارکردهای دانشگاه |
94/0 |
برای تحلیل مرحلهای یافتهها در بخش اسناد بالادستی و سوابق از شیوه تحلیل محتوای مطالب و گزارشها استفاده شد. به این صورت که ابتدا با بررسی اسناد و مبانی نظری از پایگاه های الکترونیکی، مقالات و کتب، یادداشت برداری شده و سپس دادههای حاصل، به دادههای متنی تبدیل شدند. در بخش مصاحبه، بعد از ضبط و تفکیک متن مصاحبهها به عناصر دارای پیام، تلاش شد کدهای باز استخراج شوند. با بهره گیری از روش اشتروس و کوربین (1990، به نقل از پایدار، 1389) در مرحله کد گذاری اولیه، مفاهیم اولیه برگرفته از دادهها ظهور یافت و در مرحله بعد، در کد گذاری ثانویه، مفاهیم مشترک در مقولههای بزرگتری قرار گرفتند. سپس سعی شد مقولهها نیز در قالب دستههای بزرگ مفهومی طبقه بندی شوند. در مرحله دوم که کدگذاری محوری است، مقولهها در قالب خوشههای بزرگ دسته بندی شده و سپس به مقایسه مقولههای به دست آمده پرداخته شد. در بخش کمی با استفاده از برنامه آماری SPSS نتایج توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد) مؤلفههای نقشه مفهومی استخراج گردید.
یافتههای پژوهش:
مؤلفههای مهم نقشه مفهومی برای برنامهریزی توسعه دانشگاهی کدامند؟
به طور کلی بررسی اسناد و مدارک، مصاحبهها و پرسشنامه نشان داده که مؤلفههای مهم نقشه مفهمی برای برنامهریزی توسعه دانشگاهی عبارتند از: جو دانشگاه، کارکردهای دانشگاه، مقبولیت و مشروعیت دانشگاه، توسعه رشتههای دانشگاه که در ادامه توصیف آنها ارائه شده است.
جو دانشگاه
از تحلیل مصاحبهها، 58 گزاره مفهومی اولیه در ارتباط با جو دانشگاه بدست آمد. جو دانشگاه، کیفیت نسبتاً پایدار محیط آموزشی است که حاصل تلاش، روابط و کنشهای متقابل گروههای درونی دانشگاه، مسئولان، اعضای هیأت علمی، کارکنان و دانشجویان است و حاصل نهایی این تعاملات، شکل گیری ارزشها، اعتقادات و موازین اجتماعی نظام دانشگاه است (ثناگو و دیگران، 1391: 309-303). در مرحله کدگذاری محوری 8 مقوله بدست آمده است. سیاست زدگی و گزینش تصادفی یکی از این مقولهها است. چند تن از اعضای هیأت علمی دانشگاه مورد مطالعه هم به این نکته اشاره کردهاند که جوی که در دانشگاه حاکم است، متأثر از فضای سیاسی کشور است : "...فضای حاکم بر دانشگاه، کاملاً سیاسی است به طوری که گروه های سیاسی قدرتمند بر آن حاکم شده اند..." (دانشیار دانشکده اقتصاد)، "...در دانشگاه مسائل حاشیه ای و غیر علمی بر مسائل علمی غلبه یافته اند..."(دانشیار دانشکده دامپزشکی)، "گاه فشارهای سیاسی، فشارهای نمایندگان، بر دانشگاه اعمال می شود و دیدگاه های مهندسی، تحت الشعاع مسائل سیاسی قرار می گیرند..."(استادیار دانشکده علوم آب). پیش فرض مورد اجماع اکثریت در دنیا آن است که دانشگاه و فضای حاکم بر آن باید متناسب با اصول علمی اداره شود؛ بنابراین یکی از مفاهیمی که از مصاحبه ها بدست آمده، حول محور مقوله مدیریت آکادمیک و علمی است."...مدیران دانشگاه در برابر وزارت خانه منفعل عمل میکنند..."(دانشیاری از دانشکده علوم ورزشی)،"...انتخاب های دانشگاهی بر اساس شایسته سالاری صورت نمی گیرد..."(استادی از دانشکده دامپزشکی). اعضای هیأت علمی افرادی هستند که قادرند معنای عمل انسانی خود را بفهمند. آنها میتوانند برای خود، هدف بگذارند؛ کار خود را به سوی هدف جهت بدهند و آن را معنادار کنند. معنا دهی به کار، فقط اختصاص به تابعیت از قواعد سازمانی ندارد. عضو هیأت علمی قادر خواهد بود تا این معنا را به زندگی بشری و حتی به کل جهان هستی تسرّی بدهد. این وضعیت به او انگیزه درونی بالایی برای انجام کار می دهد. بنابراین یکی از مقولههای بدست آمده انگیزش شغلی است. "...اخلاقیات علمی و حرفه ای در دانشگاه در سطح بالایی باید رعایت شود..."(استاد دانشکده علوم)، "...سیستم پاداش و قدردانی دانشگاه باید مطلوب و متنوع باشد..."(استادی از دانشکده علوم آب). تعهد کاری و حرفه ای نیز از مقولههای مورد تأکید اعضا است. "... اعضای هیأت علمی دچار یک رخوت و روزمرگی شده اند. استاد جوان دو ساعت درس می دهد بعد همان زندگی معمولی غذا و خواب و.... 15 سال شاید یک مقاله هم ورق نزده. هیچ کس هم نیست بگوید بالای چشمت ابرو هست. این اکوسیستم، حاکم شده که بسیار هم خطرناک و سمی است که در بدن تک تک اعضای هیأت علمی و دانشجوها تزریق شده و هیچ گونه تعهد کاری در بین بعضی از اعضای هیأت علمی وجود ندارد..." (استاد گروه علوم زمین). دیدگاه برخی از اعضای هیأت علمی، بیانگر وجود مقررات سخت گیرانه بودن در جو دانشگاه بود."...جو محافظه کارانه شدیدی بر دانشگاه حاکم است..."(استادیار دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی)، "...ثبات مقرراتی شدیدی در دانشگاه وجود دارد و هیچ گونه انعطافی مشاهده نمی شود..." (استاد دانشکده دامپزشکی). اگر چه مقررات سخت گیرانه در دانشگاه وجود دارد، اما بنا بر نظر برخی از اعضای هیأت علمی به نوعی نادیده گرفتن قوانین هم در دانشگاه وجود داشته است."... قانون را در ان طور می خوانیم و تعبیر می کنیم که به نفع ما است. سختگیری برای انجام قانون نیست. تخلفی صورت گیرد، نادیده گرفته شده و مجازاتی صورت نمیگیرد.." (استادیار دانشکده علوم آب). همچنین نظر تعداد اندکی از اعضای هیأت علمی مبنی بر وجود رقابت منفی بین اعضای هیأت علمی در دانشگاه بود."...گاهی در دانشگاه دیده میشود که به اعضای هیأت علمی جوان بها داده نمیشود و فکر میکنند ما رقیب پیشکسوتان میشویم..." (دانشیاری از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی). آخرین مقوله بدست آمده از جو دانشگاه، روحیه تیمی و مشارکت است که تعدادی از اعضای هیأت علمی به آن باور داشتند "... در بین مدیریت های دانشگاه و همچنین گروه های دانشگاه به نظر من همیشه روابط حسنه برقرار بوده است..." (دانشیاری از دانشکده دامپزشکی).
جدول شماره 2: دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه درباره جو دانشگاه به عنوان مؤلفه مهم تأثیر گذار بر نقشه مفهومی
جو دانشگاه |
میانگین از 5 |
انحراف استاندارد |
تعداد کل |
جو سیاسی بر دانشگاه حاکم است. |
829/3 |
059/1 |
205 |
اولویت های علمی به دلیل سیاسی شدن دانشگاه مورد غفلت واقع شده است. |
492/3 |
231/1 |
|
مسائل حاشیه ای و غیر علمی بر مسائل علمی غلبه یافته است. |
570/3 |
252/1 |
|
گروه های آموزشی در تصمیم گیری های علمی و تخصصی از استقلال کافی برخوردارند. |
765/2 |
040/1 |
|
حاکمیت عقل و منطق به دلایل مختلف به حاشیه رانده شده است. |
356/3 |
040/1 |
|
جو علمی و آموزشی بر دانشگاه حاکم است. |
951/2 |
832/0 |
|
شعار و احساس در تصمیم گیری ها بر عقلانیت غلبه کرده است. |
322/3 |
099/1 |
|
شاخص های ارتقاء و ارزیابی کیفیت علمی دانشگاهیان به درستی تدوین و ابلاغ شده اند. |
473/2 |
055/1 |
|
انگیزه شغلی و عشق به تدریس در بین اعضای هیأت علمی جوان بالا و رضایت بخش است. |
151/3 |
067/1 |
|
اعتماد به نفس اعضای هیأت علمی برای فعالیت علمی بالا و امید بخش است. |
014/3 |
021/1 |
|
اخلاقیات علمی و حرفه ای در دانشگاه در سطح بالایی رعایت می شوند. |
019/3 |
901/0 |
|
تلاش و علاقه به انجام کار علمی در بین اعضای هیأت علمی جوان بالا و رضایت بخش است. |
102/3 |
040/1 |
|
اعضای هیأت علمی پیشکسوت نسبت به اعضای هیأت علمی جوان ارزیابی مثبتی دارند. |
917/2 |
964/0 |
|
مقررات دانشگاه از ثبات بالایی برخوردار است. |
761/2 |
937/0 |
|
قوانین ارتقاء اعضای هیأت علمی، دانشگاه برای کار علمی سخت گیرانه است. |
882/3 |
045/1 |
|
اعضای هیأت علمی از انتقاد کردن در دانشگاه می ترسند. |
686/3 |
021/1 |
|
جو محافظه کارانه بر دانشگاه غالب شده است. |
785/3 |
030/1 |
|
به دلیل مدیریت یک جانبه و آمرانه، جو اجبار بر دانشگاه و فعالیت های آن حاکم است. |
390/3 |
152/1 |
|
قوانین و مقررات توسط افراد و گروه ها نادیده گرفته می شوند. |
087/3 |
971/0 |
|
بین اعضای هیأت علمی انسجام و یکپارچگی خوبی وجود دارد. |
736/2 |
879/0 |
|
بین اعضای گروه ها و دانشکده ها تعاملات علمی و حرفه ای خوبی وجود دارد. |
663/2 |
912/0 |
|
جمع کل سؤالات |
200/3 |
317/0 |
نتایج جدول 2 نشان میدهد که بیشترین مقدار میانگین مربوط به مؤلفه "جو سیاسی بر دانشگاه حاکم است"، به مقدار 829/3 و کمترین مقدار میانگین مربوط به مؤلفه " شاخص های ارتقاء و ارزیابی کیفیت علمی دانشگاهیان به درستی تدوین و ابلاغ شده اند"، به مقدار 473/2 است. همچنین مقدار میانگین کل جو دانشگاه 20/3 بدست آمده است.
مقبولیت و مشروعیت دانشگاه
از تحلیل مصاحبهها 47 گزاره مفهومی اولیه در مرحله کد گذاری باز و 7 مقوله اصلی در مرحله کدگذاری محوری بدست آمده است که عبارتند از: مقبولیت اجتماعی، مرجعیت علمی و تخصصی، تعامل صنایع و سازمانها، کارآمدی مدیریت، سیاستهای کلان دولتی و حکومتی، سطح مشارکت اعضای هیأت علمی در تولیدات علمی و سطح کیفیت تولیدات علمی دانشگاه است. از جمله مطالبی که اعضای هیأت علمی در مصاحبههای خود به آن اشاره نموده اند دلالت بر مقبولیت اجتماعی دارد"... دانشگاهی و دانشگاه مورد مطالعه از لحاظ فرهنگی بین مردم جایگاه دارد. ولی اینکه در بین مسئولین چه جایگاهی دارد. آن شاخصش نحو رابطهای است که با دانشگاه برقرار میکند. اگر مسئول یک اداره ای برای مشکلش به دانشگاه رجوع کند این برای ما مهم است. اگر در یک کاری گیر کند برود به دانشگاه رجوع کند این اهمیت دارد..." (استادی از گروه فلسفه تعلیم و تربیت). مرجعیت تخصصی و علمی:"...درباره مرجعیت علمی دانشگاه مور مطالعه گفتند که در برخی رشتهها انتخاب اول دانشجویان نیست..."(استادی از دانشکده ریاضی)، "...دانشگاه مور مطالعه به لحاظ داشتن قدمت از زمان جندی شاپور مرجعیت علمی زیادی در بین دانشگاهیان را دارا است..."(استادی از دانشکده علوم آب).
سیاستهای کلان دولتی و حکومتی:" ...اهرم های فشار بیرونی مانع پویایی و تحرک علمی و اجتماعی دانشگاه می شوند..." (استادی از دانشکده کشاورزی)."... ارکان جامعه باید در دانشگاه سرمایه گذاری کنند که این اتفاق در دانشگاه نمی افتد..."(استادی از دانشکده علوم). سطح مشارکت اعضای هیأت علمی در تولیدات علمی:"...خود اعضای هیأت علمی هم در شناساندن و توانایی های خود به صنایع و سازمان های منطقه نقش مؤثری دارند..."(استادی از دانشکده تربیت بدنی)، "...معمولاً طولانی بودن و زمان بر بودن طرح های پیشنهادی صنایع و سازمان ها، مانع تلاش بیشتر اعضای هیأت علمی است..."(استادی از دانشکده مهندسی). "...سطح کیفیت تولیدات علمی دانشگاه در مقایسه با شاخص های ملی و بین المللی، مقبولیت علمی این دانشگاه پایین است..."( استاد دانشکده ریاضی)، "...هر قدر میزان هماهنگی و یکپارچگی فعالیت های بخش های مختلف دانشگاه مطلوب و رضایت بخش باشد سطح کیفیت تولیدات علمی دانشگاه بیشتر خواهد بود..."(دانشیاری از دانشکده علوم).
جدول شماره 3: دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه درباره مشروعیت و مقبولیت دانشگاه به عنوان مؤلفه مهم تأثیر گذار بر نقشه مفهومی
مشروعیت و مقبولیت |
میانگین از 5 |
انحراف استاندارد |
تعداد کل |
دانشگاه توانسته است با توجه به گرایش صنایع به روزآمد نمودن خود، سطح تعامل خود با آنها را توسعه دهد. |
780/2 |
795/0 |
205 |
نگاه مدیریت دانشگاه به ارتباط با صنعت، نگاه جامع و همه جانبه است. |
127/3 |
872/0 |
|
در اطلاع رسانی به جامعه از تولیدات علمی خود موفق بوده است. |
575/2 |
840/0 |
|
ارکان جامعه تلاش می کنند در این دانشگاه سرمایه گذاری کنند. |
263/2 |
833/0 |
|
اعضای هیأت علمی در رایزنی با سازمان ها و صنایع و بازاریابی علمی از توانایی خوبی برخوردارند |
878/2 |
923/0 |
|
زمان بر بودن طرح های پیشنهادی صنایع و سازمان ها، مانع تلاش بیشتر اعضای هیأت علمی است. |
648/3 |
887/0 |
|
دانشجویان دانشگاه شهید چمران تعامل و ارتباط خوبی با صنایع دارند. |
351/2 |
812/0 |
|
ارتباط این دانشگاه با صنایع عمدتاً محدود به انجام پایان نامه ها است. |
414/3 |
933/0 |
|
در بین عامه مردم، شهر و استان از مقبولیت و محبوبیت بالایی برخوردار است. |
473/3 |
931/0 |
|
در سطح منطقه جنوب غرب از مقبولیت و محبوبیت بالایی برخوردار است. |
468/3 |
972/0 |
|
دانش آموختگان بسیاری متقاضی جذب به عنوان هیأت علمی در این دانشگاه هستند. |
458/3 |
997/0 |
|
نخبگان علمی از این دانشگاه به شهرها و دانشگاه های دیگر مهاجرت می کنند. |
048/4 |
922/0 |
|
این دانشگاه در رشته های زیادی از حسن شهرت علمی و تخصصی برخوردار است |
209/3 |
868/0 |
|
ادراکات و ارزیابی دانش آموختگان این دانشگاه از محل تحصیل خود، مثبت و رضایت بخش است |
058/3 |
789/0 |
|
از مقبولیت کافی در بین صنایع و سازمان ها و ادارات برخوردار است. |
843/2 |
848/0 |
|
تأسیس مراکز پژوهشاتی از سوی سازمان ها در دانشگاه، نشانه تعامل مثبت آنها با دانشگاه شهید چمران است. |
112/3 |
945/0 |
|
میزان پاسخگویی دانشگاه به تعهدات خود در قبال سازمان ها و صنایع، مطلوب و رضایت بخش است. |
034/3 |
824/0 |
|
صنایع و سازمان ها ارزیابی درونی را بر ارزیابی از سوی اعضای هیأت علمی دانشگاه ترجیح می دهند. |
653/3 |
841/0 |
|
اهرم های فشار بیرونی مانع پویایی و تحرک علمی و اجتماعی دانشگاه می شوند. |
648/3 |
095/1 |
|
حاکمیت و دولت، دانشگاه شهید چمران اهواز را به عنوان یک سرمایه منطقه ای قلمداد می کنند. |
248/3 |
014/1 |
|
در مقایسه با شاخص های ملی و بین المللی، مقبولیت علمی این دانشگاه پایین است. |
482/3 |
942/0 |
|
جمع کل سؤالات |
180/3 |
397/0 |
نتایج جدول 3 نشان می دهد که بیشترین مقدار میانگین مربوط به مؤلفه " نخبگان علمی از این دانشگاه به شهرها و دانشگاه های دیگر مهاجرت میکنند" به مقدار 048/4 و کمترین مقدار میانگین مربوط به مؤلفه "دانشجویان دانشگاه شهید چمران تعامل و ارتباط خوبی با صنایع دارند" به مقدار 351/2 است. همچنین مقدار میانگین مشروعیت و مقبولیت دانشگاه 180/3 بدست آمده است.
کارکردهای دانشگاه
از تحلیل مصاحبه ها 44 گزاره مفهومی اولیه در مرحله کد گذاری باز و 5 مقوله اصلی در مرحله کدگذاری محوری بدست آمده است که عبارتند از: کارکردهای اجتماعی، آموزشی، پژوهشی، تجاری و کارآفرینی، و نیز کارکرد فرهنگی و تربیتی. در گذشته تنها کارکرد دانشگاه، کارکرد آموزشی بود؛ اما امروزه با رشد جوامع و فناوری های نوین و به دنبال آن تغییر انتظارات و خواسته ها، کارکردهای جدیدی از دانشگاه انتظار می رود. بنابراین یکی از مؤلفه هایی که جهت ساختن نقشه مفهومی بسیار کار ساز است، توجه به این نکته است که اعضای هیأت علمی دانشگاه چه دیدگاهی نسبت به کارکردهای دانشگاه دارند؟ از نظر اعضای هیأت علمی دانشگاه مور مطالعه یکی از این کارکردها، کارکرد اجتماعی است."...دانشگاه سرمایه اجتماعی محسوب میشود..."(دانشیار دانشکده اقتصاد)، "...نقش مهم دانشگاه کمک به رفاه و پیشرفت جامعه است.."(استاد گروه مدیریت)،"...دانشگاه مرکزی برای راهنمایی و کمک به عامه مردم به حساب می آید..."(استاد دانشگاه مهندسی). کارکرد دوم کارکرد آموزشی است. اعضای هیأت علمی چنین اعتقاد داشتند:"...دانشگاه محلی برای یاد دادن چگونگی یادگیری..."(دانشیار دانشکده اقتصاد)،"...دانشگاه محلی برای علم اندوزی..."(استادیار دانشکده علوم آب). کارکرد مهم دیگر کارکرد پژوهشی است."...دانشگاه در کنار کارکرد آموزشی باید به پژوهش های بنیادی هم بپردازد.." (استاد دانشکده مهندسی)،"...آنچه که باعث اعتبار و شناخته شدن دانشگاه در عرصه های ملی و بین المللی می شود پژوهش است..."(استاد دانشکده علوم آب)،"...امروزه کارکرد پژوهشی دانشگاه باید مقدم بر کارکرد آموزشی آن باشد..."(استاد گروه مواد دانشگده مهندسی). کارکرد چهارم از نظر اعضای هیأت علمی کارکرد کارآفرینی و تجاری سازی است."...دانشگاه باید در شکستن مرز های دانش پیشرو باشد..."(استاد دانشکده علوم)،"...دانشگاه باید محلی برای تلفیق علم و عمل باشد..."( استاد گروه تاریخ)،"...دانشگاه باید به سمت تجاری سازی و کارآفرینی پیش برود و بسترهای رسیدن به دانشگاه نسل سوم را در خود بوجود آورد..."( استاد دانشکده مهندسی). و آخرین کارکرد، کارکرد فرهنگی و تربیتی است."...دانشگاه محلی تولید انسانیت به تمام معنا است..."( استاد دانشکده علوم تربیتی)، "...دانشگاه نقش انتقال میراث فرهنگی جامعه را به نسل های بعد بر عهده دارد..."(استاد دانشکده ادبیات).
جدول شماره 4: دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه درباره کارکردهای دانشگاه به عنوان مؤلفه مهم تأثیر گذار بر نقشه مفهومی
اعضای هیأت علمی درباره کارکرد های موجود دانشگاه چه دیدگاهی دارند؟ |
میانگین از 5 |
انحراف استاندارد |
تعداد کل |
نقش و مشارکت تأثیرگذاری در حل مسائل منطقه ای و بین المللی دارد. |
453/2 |
977/0 |
205 |
در ارائه راه حل برای مسائل بومی و استانی محیط پیرامونی خود، نقش فعالی ایفا می نماید. |
809/2 |
046/1 |
|
در سیاست ها و رفتارهای سازمانی خود و اعضایش بر وجه اخلاقی بودن تأکید می نماید. |
185/3 |
962/0 |
|
در تربیت اخلاقی و رشد خصایص پسندیده انسانی دانش آموختگان خود، عملکرد موفقی داشته است. |
029/3 |
938/0 |
|
رسالت اصلی خود را آموزش علم به متقاضیان می داند. |
531/3 |
952/0 |
|
به عنوان محلی برای تبادلات علمی مطرح جهان شناخته شده است. |
322/3 |
021/1 |
|
کوشیده است چگونه یاد گرفتن و روش اندیشیدن را به دانشجویان یاد دهد. |
882/2 |
968/0 |
|
استانداردهای کمی و کیفی آموزش را در حد مطلوبی مورد توجه قرار دهد. |
156/3 |
866/0 |
|
در توسعه رشته های تحصیلی به کیفیت و سودمندی آنها توجه کافی می نماید. |
970/2 |
917/0 |
|
از دانشگاه به عنوان محلی برای بالا بردن شانس اشتغال خود، در آینده توجه می شود. |
053/3 |
029/1 |
|
آموزش چگونگی حل مسائل زندگی به جوانان را در اولویت فعالیت های آموزشی خود قرار می دهد. |
575/2 |
005/1 |
|
در برنامه های خود از توسعه فناوری های نوین در دانشگاه حمایت کاملی به عمل می آورد. |
882/2 |
926/0 |
|
به عنوان محلی برای تربیت کارآفرین و رشد مهارت های کارآفرینی شناخته شده است. |
458/2 |
860/0 |
|
توانسته است در شکستن مرزهای دانش و خلق علوم جدید موفق عمل کند. |
297/2 |
859/0 |
|
قادر است علوم کاربردی مورد نیاز برای حل مشکلات جامعه پیرامون خود را تولید کند. |
712/2 |
014/1 |
|
در تلفیق علم و عمل موفق بوده است. |
492/2 |
820/0 |
|
پژوهش های بنیادین قابل قبولی در این دانشگاه انجام شده است. |
858/2 |
848/0 |
|
پژوهش های کاربردی بیشتر از همه مورد تآکید دانشگاه است. |
082/3 |
984/0 |
|
در تولید و انتشار مقالات علمی معتبر سهم قابل قبولی دارد. |
048/3 |
796/0 |
|
پژوهش های دانشگاه مور مطالعه اهواز، نقش تأثیرگذاری در روند تحولات علمی داشته است. |
439/2 |
823/0 |
|
پژوهش های در سطح منطقه ای و بین المللی از اعتبار بالایی برخوردارند. |
526/2 |
877/0 |
|
جمع کل سؤالات |
798/2 |
610/0 |
نتایج جدول 4 نشان می دهد که بیشترین میانگین مربوط به مؤلفه " رسالت اصلی خود را آموزش علم به متقاضیان می داند" به مقدار 531/3 و کمترین مقدار میانگین مربوط به مؤلفه " توانسته است در شکستن مرزهای دانش و خلق علوم جدید موفق عمل کند." به مقدار 297/2 است. همچنین مقدار میانگین کل کارکرد های موجود دانشگاه 798/2 بدست آمده است.
توسعه رشتهها در درون دانشگاه
بر اساس تحلیل مصاحبهها در این بخش 37 گزاره مفهومی اولیه در مرحله کدگذاری باز و 7 مقوله اصلی در مرحله کد گذاری محوری بدست آمد که عبارتند از: توسعه رشتههای علوم انسانی، توسعه رشتههای علوم پایه و مهندسی، توسعه رشتههای میان رشتهای، توسعه تحصیلات تکمیلی، توسعه رشتههای کارشناسی، توسعه همه رشتهها به یک میزان، توسعه رشتهها متناسب با پتانسیل منطقه. همیشه در بین اعضای هیأت علمی و متخصصان حوزه توسعه رشتههای دانشگاهی در زمینه اینکه رشته های علوم انسانی یا علوم پایه مهم هستند و یا اینکه کدام یک از مقاطع تحصیلی کارشناسی یا تحصیلات تکمیلی باید مورد توجه قرار گیرد بحث و اختلاف نظر وجود داشته و دارد. بنابراین یکی از مهم ترین مواردی که در جهت تدوین نقشه مفهومی به دانشگاه کمک می کند باور و اعتقاد اعضای هیأت علمی بر این است که از نظر آنان برای توسعه دانشگاه در مسیر پیشرفت و توسعه کدامیک از رشته ها باید در اولویت توجه قرار گیرد. در ارتباط با توسعه رشته های علوم انسانی، می توان به نظرات برخی افراد به طور مختصر اشاره کرد. "...اهمیت علوم انسانی، شناساندن روش های افزایش کیفیت یادگیری و کیفیت آموزش تحقق می یابد که باید بیشتر به علوم انسانی بها داده شود..."(استادیار دانشکده علوم تربیتی)،"...میراث ماندگار و هویت افراد هر کشور به ادبیات و فرهنگ آن کشور بستگی دارد..."(استاد دانشکده ادبیات)، "...اگر این رشته نباشد و به آن توجه نشود، مهم ترین عامل موفقیت اعضای هیأت علمی که تندرستی و نشاط است مورد غفلت واقع می شود..."(استاد دانشکده تربیت بدنی). نظرات افراد در باره توسعه رشته های علوم پایه و مهندسی نیز متفاوت بود. "...اهمیت رشته آمار در تحلیل های آماری پایانامه های ارشد و دکتری..." (استاد دانشکده ریاضی)،"... رشته های علوم پایه نقش مؤثری بر افزایش برند دانشگاه داشته است..." (استاد دانشکده علوم). توسعه رشته های میان رشته ای، نیز در مصاحبه ها مورد توجه بود. "... توجه و اهمیت به رشته های میان رشته ای..."(استاد گروه زیست دانشکده علوم). برخی نیز علاوه بر تأکید بر اهمیت موضوعی رشته ها، به اهمیت توسعه تحصیلات تکمیلی توجه داشتند. "...توجه به افزایش تحصیلات تکمیلی در دانشگاه و کاهش رشته های کارشناسی و کم اهمیت..." (استاد دانشکده علوم آب). توسعه رشته های کارشناسی: "... ابتدا توجه به رشته های کارشناسی و تقویت آنها تا آوردن تحصیلات تکمیلی..."(دانشیار دانشکده مهندسی).
جدول شماره 5: دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه درباره توسعه رشته ها و گروه های آموزشی دانشگاه
به عنوان مؤلفه مهم تأثیر گذار بر نقشه مفهومی
اعضای هیأت علمی درباره توسعه رشته ها و گروه های آموزشی دانشگاه چه دیدگاهی دارند؟ |
میانگین از 5 |
انحراف استاندارد |
تعداد کل |
توجه یکسان مدیریت به رشد همه رشته ها برای ارتقاء دانشگاه |
375/3 |
137/1 |
205 |
توجه به ایجاد و تقویت رشته های کاربردی متناسب با پتانسیل منطقه |
848/3 |
089/1 |
|
توجه به ایجاد و تقویت رشته های متناسب با تنوع فرهنگی در منطقه |
526/3 |
087/1 |
|
توجه به ایجاد و تقویت رشته های متناسب با آمایش سرزمین |
702/3 |
021/1 |
|
توجه و اهمیت به ایجاد و تقویت رشته های میان رشته ای |
736/3 |
093/1 |
|
توجه به غنی تر کردن گروه های پیشرو و موفق در دانشگاه |
633/3 |
169/1 |
|
توجه به تقویت گروه های ضعیف و کم برخوردار در دانشگاه |
531/3 |
206/1 |
|
توجه بیشتر رشته های مهندسی، علوم پایه و کشاورزی در توسعه دانشگاه |
726/3 |
068/1 |
|
توجه به رشته های علوم انسانی با بازده طولانی مدت |
478/3 |
100/1 |
|
توجه به رشته های آزمایشگاهی و کاربردی با بازده کوتاه مدت |
687/3 |
891/0 |
|
اختصاص منابع به همه رشته های دانشگاه به یک میزان |
678/2 |
173/1 |
|
اختصاص منابع بیشتر به رشته های فنی، کشاورزی و علوم پایه |
487/3 |
198/1 |
|
تأکید بر جذب هیأت علمی بیشتر در رشته های فنی، کشاورزی و علوم پایه |
253/3 |
181/1 |
|
توجه بیشتر به توسعه زیرساخت های لازم رشته های فنی، کشاورزی و علوم پایه |
648/3 |
164/1 |
|
اصلاح دیدگاه و توجه بیشتر به رشته های علوم انسانی |
458/3 |
169/1 |
|
حذف رشته های بدون کاربرد در دانشگاه |
205/3 |
311/1 |
|
توسعه تحصیلات تکمیلی در دانشگاه |
663/3 |
009/1 |
|
توسعه رشته های کارشناسی در دانشگاه |
209/3 |
043/1 |
|
پراکنده کردن رشته ها متناسب با پتانسیل شهرستان های منطقه |
029/3 |
196/1 |
|
پیروی از یک فرایند توسعه ای یکسان و همگام در همه گروه های آموزشی |
073/3 |
212/1 |
|
جمع کل سؤالات |
447/3 |
575/0 |
نتایج جدول 5 نشان می دهد که بیشترین مقدار میانگین مربوط به" توجه به ایجاد و تقویت رشته های کاربردی متناسب با پتانسیل منطقه " به مقدار 84/3 و کمترین مقدار میانگین مربوط به " اختصاص منابع به همه رشته های دانشگاه به یک میزان " به مقدار 67/2 است. همچنین مقدار میانگین کل توسعه رشته های دانشگاه 44/3 بدست آمده است. در جمع بندی کلی مؤلفههای مستخرج از مطالعه کیفی و کمی، 4 مؤلفه اصلی و 25 مؤلفه فرعی تأثیر گذار بر نقشه مفهومی برنامهریزی آموزشی توسعه دانشگاه مشخص شدند.
چه مدلی برای تدوین یک نقشه مفهومی در راستای برنامهریزی توسعه دانشگاهی قابل ارائه است؟
همانطور که در بیان مسأله گفته شد با صرف داشتن برنامه راهبردی، دانشگاه ها نمی توانند آن طور که تمایل دارند به اهداف خود برسند. زیرا بررسی برنامه راهبردی برخی از دانشگاه های کشورهای خارجی نشان می دهد که آنها دارای نوعی چارچوب مفهومی و یا به عبارتی نقشه مفهومی برای برنامهریزی راهبردی هستند که در دانشگاه های ایران مورد غفلت قرار گرفته است. بنابراین شناسایی مؤلفه های مهم نقشه مفهومی و ارائه نقشه مفهومی برای برنامهریزی توسعه دانشگاهی که بتواند معرف بنیان معرفتی و اندیشه هدایتگر فعالیتهای برنامهریزی آموزشی دانشگاهی باشد، مسأله اصلی پژوهش حاضر است. در مطالعات گذشته و همچنین مطالعه حاضر مشخص گردید که مؤلفه های تأثیر گذار بر نقشه مفهومی برای برنامهریزی آموزشی توسعه دانشگاهی، شامل (جو دانشگاه، کارکردهای دانشگاه، مقبولیت و مشروعیت دانشگاه و نیز توسعه رشته های دانشگاه) می شود. با توجه به مؤلفههای تأثیر گذار و بر اساس نظرات پاسخگویان این پژوهش مدلی به شرح زیر برای تدوین نقشه مفهومی در برنامهریزی آموزشی توسعه دانشگاه استخراج و ارائه گردید. همانگونه که مدل نشان می دهد جو دانشگاه با 57 گزاره مفهومی، مقبولیت و مشروعیت دانشگاه با 47 گزاره مفهومی، کارکردهای دانشگاه با 4 گزاره مفهومی، و توسعه رشته ها با 37 گزاره مفهومی بیشترین تکرار و اهمیت را در این مدل بدست آورده اند.
جدول شماره 6: استخراج مؤلفه های اصلی و فرعی تشکیل دهنده نقشه مفهومی دانشگاه
مرحله کد گذاری باز : 185 گزاره مفهومی اولیه/ مرحله کدگذاری محوری، 25 مقوله فرعی/ مرحله کد گذاری انتخایی: 4 مقوله اصلی |
|||
جو دانشگاه (57 گزاره مفهومی) |
مقبولیت و مشروعیت دانشگاه ( 47 گزاره مفهومی) |
||
مقوله های فرعی |
تعداد گزاره |
مقوله های فرعی |
تعداد گزاره |
سیاست زدگی |
10 |
مقبولیت اجتماعی |
3 |
مدیریت آکادمیک و علمی |
15 |
مرجعیت تخصصی و علمی |
10 |
انگیزش شغلی |
6 |
تعامل دانشگاه با صنایع و سازمان ها |
8 |
تعهد کاری و حرفه ای |
3 |
کارآمدی مدیریت |
2 |
مقررات سخت گیرانه |
11 |
سیاست های کلان دولتی و حکومتی |
9 |
نادیده گرفتن قوانین |
2 |
سطح مشارکت اعضای هیأت علمی در تولیدات علمی |
10 |
رقابت منفی اعضا |
3 |
سطح کیفیت تولیدات علمی دانشگاه |
5 |
مشارکت و روحیه تیمی |
7 |
||
کارکردهای دانشگاه (44 گزاره مفهومی) |
توسعه رشته ها ( 37 گزاره مفهومی) |
||
مقوله های فرعی |
تعداد گزاره |
مقوله های فرعی |
تعداد گزاره |
کارکردهای اجتماعی |
6 |
توسعه رشته های علوم انسانی و علوم پایه و مهندسی |
28 |
کارکردهای فرهنگی و تربیتی |
5 |
||
کارکردهای آموزشی |
19 |
توسعه رشته های میان رشته ای |
1 |
کارکردهای پژوهشی |
9 |
توسعه تحصیلات تکمیلی یا کارشناسی |
2 |
کارکرد تجاری سازی و کارآفرینی |
5 |
توسعه همه رشته ها به یک میزان |
2 |
توسعه رشته ها متناسب با پتانسیل منطقه (آمایش) |
4 |
بنابراین مدل نقشه مفهومی برای برنامهریزی در راستای توسعه دانشگاه بر چهار مؤلفه مهم داده یعنی جو دانشگاه، کارکردهای دانشگاه، مقبولیت و مشروعیت دانشگاه، توسعه رشتههای دانشگاه پایه ریزی شده است که در شکل شماره 1 زیر توصیف شده است.
آموزشی |
پژوهشی |
فرهنگی |
اجتماعی |
کارآفرینی |
مقبولیت اجتماعی |
مرجعیت تخصصی |
تعامل دانشگاه با صنعت |
کارآمدی مدیریت |
سیاست های کلان حکومتی |
سطح مشارکت اعضای هیأت علمی |
سطح کیفیت تولیدات علمی |
علوم انسانی، پایه و مهندسی |
دوره کارشناسی یا تحصیلات تکمیلی |
توجه به میان رشته ای ها |
توجه به همه رشته ها به یک میزان
|
توجه به رشته ها متناسب با آمایش |
مدیریت آکادمیک |
سیاست زدگی |
انگیزش شغلی |
تعهد کاری و حرفه ای |
مقررات سخت گیرانه |
نادید گرفتن قوانین |
رقابت منفی اعضاء |
مشارکت و روحیه تیمی |
توسعه رشته ها |
جو سازمانی |
کارکردهای دانشگاه |
مقبولیت و مشروعیت |
نقشه مفهومی برنامه ریزی راهبردی
|
شکل شماره 1. نقشه مفهومی برای برنامهریزی توسعه دانشگاه
بحث و نتیجهگیری:
علیرغم تلاشهای فزاینده دانشگاههای ایرانی برای تدوین و اجرا و بهره برداری از برنامهریزی راهبردی، عملاً نتایج ملموس و اثربخشی حاصل نشده است. تأکید شد که یکی از مسایل مهم در برنامهریزی راهبردی دانشگاهی، ضرورت داشتن چارچوبی مفهومی از برنامهریزی راهبردی است. موضوعی که بیشتر دانشگاهها در کشورهای توسعه یافته از آن به نام نقشه مفهومی یا چهارچوب مفهومی برنامهریزی راهبردی یاد کرده اند. لذا در پژوهش حاضر با بررسی برخی از عوامل مؤثر در طراحی نقشه مفهومی برای توسعه دانشگاه شهید چمران اهواز، در مرحله کد گذاری باز، 185 گزاره مفهومی اولیه و در مرحله کدگذاری محوری، 25 مقوله فرعی و در مرحله کد گذاری انتخایی، 4 مقوله اصلی شناسایی شدند.
فراستخواه (1391) معتقد است ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی درﺳﯽ و آﻣﻮزﺷﯽ در داﻧﺸﮕﺎه نباید ﺗﺤﺖ ﺳﯿﻄﺮة ﺳﯿﺎﺳﺖ اﯾﺪﺋﻮﻟﻮژﯾﮏ دوﻟﺖ ﻗﺮار گرفته و ﮔﺰﯾﻨﺶ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﯾﺪﺋﻮﻟﻮژﯾﮏ ﺑﺮ ﻧﺤﻮة اﻧﺘﺨﺎب و ﺟﺬب اﻋﻀﺎی ﻫﯿﺄت ﻋﻠﻤﯽ ﻮ ﭘﺬﯾﺮش داﻧﺸﺠوی دﮐﺘﺮی ﺳﺎﯾﻪ بیاندازد. تأثیر مستقیم و پررنگ سیاست بر دانشگاه باعث شده که در انتخاب اعضای هیأت علمی، گرایش های سیاسی آنها نقش عمده و مهمی را بازی کند. یافتههای این بخش با نتایج پژوهش (فراستخواه و منیعی، 1393؛ آهنچیان، 1396؛ نادری، 1387؛ ذاکرصالحی، 1388 و خلاقی، 1381) در مقوله سیاست زدگی و گزینش تصادفی، همخوانی دارد. همانطور که صادقی زاده (1394) بیان میدارد انتخاب مدیران و اعضای هیأت علمی باید بر اساس شایستگیهای علمی، عمومی و اخلاقی صورت گیرد. این یافتهها با نتایج پژوهشهای (رضایت و دیگران،1390؛ صادقی زاده، 1394؛ محمدزاده و صالحی، 1395) در مقوله حاکمیت مدیریت آکادمیک و علمی، همخوان است. اعضا باید به رسالت مهمی که بر عهده دارند آگاه و متعهد باشند و اهمیت وجدان کاری (تعهد حرفه ای) حتی در سند چشم انداز 1404 مورد توجه قرار گرفته است. یافته های پژوهش محمد زاده و صالحی (1395) نیز بر مقوله تعهد کاری و حرفه ای تأکید میکند.
تحمیل ساخت جدیدی از قدرت، ورای قدرت مرجعیت و تخصص، رابطه اعضای هیأت علمی با یکدیگر را دستخوش تغییراتی کرده که ممکن است منجر به بروز کشمکش بین آنها شود. یافتههای این بخش با نتایج پژوهش اجتهادی و دیگران (1390) نیز در مقوله مقررات سخت گیرانه، همخوان است. فراستخواه و منیعی (1393) و ابراهیمی و دیگران (1391) معتقدند حس خود اثربخشی در اعضا و به ویژه در استادیاران جوان، حسی خود فرمان است و اسیر شرایط و تابعی از مقتضیات محیط و ساختارهای نه چندان مناسب دانشگاهی و وضعیت سیاستگذاری آموزش عالی در کشور نیست. قانعی راد (1385، به نقل از بوزمن و راجرز، 2002) نیز بیان کرده است که نبود تعاملات اجتماعی می تواند ناشی از عدم تمایل اعضا به همکاری و به دلیل وجود نداشتن روحیه همکاری محور در سلسله مراتب مختلف کارگزاران دانش باشد. بنابراین یکی از مؤلفه های تأثیرگذار در حیطه ی تولید علم همراه با رشد سرمایه انسانی، توسعه روحیه همکاری محور است. یافته های این بخش با نتایج پژوهش ثناگو و همکاران (1391) نیز در مقوله مشارکت و روحیه تیمی، همسویی دارد.
به عقیده ابراهیم، آنجلیدس و هووارد (2006)، دانشگاهها علاوه بر خدمات آموزشی، شکل دهندگان هویت نیز هستند و با عمل به چنین رسالتی، مقبولیت اجتماعی آنها تأمین میشود. طبق بیانیه جهانی آموزش عالی در قرن 21 آموزش عالی باید نقش مهم تری در خدمت به جامعه ایفا کند و به ویژه از طریق رویکرد میان رشته ای و فرارشته ای در قبال تحلیل مسایل و مشکلات بر فعالیت هایش در زمینه فقرزدایی، از میان برداشتن تعصب، خشونت، بی سوادی، گرسنگی، فساد و بیماری بیافزاید. منظور از مرجعیت تخصصی و علمی، میزان انتخاب شدن هر دانشگاه از سوی نخبگان و تحصیلکرده ها، برای جذب و یا از سوی متقاضیان، برای تحصیل است. در صحبت های بسیاری از اعضای هیأت علمی اشاره شد که عقبه دانشگاه شهید چمران اهواز به دلیل قدمتش بسیار غنی است. این یافته با نتایج پژوهش (فراستخواه، 1392؛ جونز[33]، 2006 و شریف و شبگو منصف، 1390) همخوانی دارد.
در تأیید نتایج حاضر، میتوان به نتایج پژوهش عباسی، قلی پور و پیران نژاد (1386) اشاره کرد که مطالعه روند تحولات در آموزش عالی ایران را حاکی از آغاز فرایندهای تجاری و همگرایی دانشگاه و صنعت میدانند که در قالب پروژههای مشترک دانشگاه- صنعت، تاسیس دانشگاههای غیرانتفاعی توسط دانشگاه های مادر، تأسیس دفاتر دانشگاه و صنعت، مراکز کارآفرینی، پارکهای فناوری و مانند آن ظهور یافته و میتوانند مصادیقی بر این ادعا باشند که آموزش عالی ایران، صنعت را به عنوان اولین مشتری خود انتخاب کرده و در تلاش برای پاسخگویی به نیازمندیهای آن است. نتایج پژوهش حاضر در مقوله تعامل با صنایع و سازمان ها با یافتههای فراستخواه (1389)، و آراسته و فاضلی ماسوله (1390) نیز همخوان است. قهرمانی (1393) نیز همسو با این یافتهها، بر این باور است که ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ رﻳـﺰان و ﻣـﺪﻳﺮان داﻧﺸـﮕﺎﻫﻲ، از ﻣﺴﺎﺋﻞ روزﻣـﺮه و ﭼﺸﻢ اﻧﺪازﻫﺎ و اﻓﻖﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ داﻧﺸﮕﺎه آگاه نیستند. طبق یافتههای معدود پژوهشهای مرتبط، هم اکنون نوعی روزمرگی در سطح مدیریت کلان و اداره امور دانشگاههای دولتی حاکم است. یافتههای این بخش با نتایج پژوهش (جاودانی، 1393؛ قهرمانی، 1393؛ و یمنی دوزی سرخابی و ترک زاده، 1388) در مورد کارآمدی مدیریت همخوانی دارد. طبق اظهارات فراستخواه و منیعی (1393) سیاستگذاری آموزش عالی ایران، متمرکز و از بالا به پایین است. البته علاوه بر دولت و دانشگاهها، سایر ذینفعان نیز از قبیل بخش صنعت، بازار کار، انجمنهای علمی و نهادهای مدنی نقش دارند (فراستخواه، 1392). از یافتههای مشابه با پژوهش حاضر در مقوله سطح مشارکت اعضا در تولیدات علمی، می توان به پژوهش مدهوشی و دیگران (1388) و پژوهش دانشگاه مجماح (2011) اشاره کرد که بر به هنگام کردن مهارتهای پژوهشی و افزایش مشارکت اعضا در مجامع ملی و بین المللی به عنوان یکی از اصول چشم انداز دانشگاه اشاره کردهاند. در پژوهش هایی مانند پژوهش آذر و دیگران (1392)، و زیاری و دیگران (1395) تأکید شده است که با رشد کیفیت پژوهش ها، گرایش به صنعت، دولت و بازار برای بهره برداری از توان علمی موجود تقویت شده و این گرایش منجر به افزایش پژوهشهای کاربردی و درآمدزایی دانشگاه ها و اعضا می شود و به صورت معمول حداقل بخشی از منابع مالی حاصل از این کار مجدداً در راستای افزایش کیفیت پژوهش هزینه میشود. روی دیگر افزایش کیفیت پژوهش ها، رابطه متقابل آن با کیفیت اعضای هیأت علمی است که دلیلی بر اهمیت مؤلفه سطح کیفیت تولیدات علمی در دانشگاه است. به زعم آلتباخ[34] (1998) دانشگاهها به عنوان بخشی از کارکرد اجتماعی خود، در پرورش نیروی انسانی و توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشورها نقش بسیار مهمی دارند. به نظر عباسی و دیگران (1386) دانشگاه در معنای جدید آن با دو کارکرد شناخته میشود: تولید علم به معنای اعم آن و جامعه پذیری. یافته های این بخش از پژوهش حاضر در مقوله کارکرد اجتماعی نیز همسو با این اظهارات و همسو با نتایج پژوهش (اتزکوتیز[35]، 2004؛ فراستخواه، 1392؛ یمنی دوزی و سرخابی و ثمری، 1389 و نادری، 1394) است. خیلی از صاحبنظران معتقدند کارکرد آموزشی، اولین رسالت هر دانشگاهی است. عباسی و دیگران (1386) تولید علم را نشان دهنده کارکرد آموزشی دانشگاه میدانند.
حسن زاده بارانی و صالحی عمران (1395) بارزترین نمود سرمایه گذاری روی نیروی انسانی را در تربیت و تامین نیروی انسانی کارآمد توسط دانشگاه ها میدانند. یافته های این بخش با نتایج پژوهش ذاکرصالحی (1388) در باره کارکرد آموزشی دانشگاه نیز همخوانی دارد. در کنار توجه به آموزش، برخی از دانشگاههای مهم با هدایت برنامههای خود به سمت پژوهش محوری به دنبال تربیت دانشمندان و نظریه پرداز هستند. همسو با نتایج پژوهش حاضر، به نظر محققانی مانند شارع پور، فاضلی و صالحی (1388)، اجتهادی (1390)، و یا جعفری ثانی و کرامتی (1391، به نقل از علی خانی،2010)، دانشگاه صرفاً نهادی آموزشی نیست و در کنار انتقال دانش (آموزش)، تولید دانش (پژوهش) و اشاعه یا نشر دانش (خدمات) نیز از کارکردهای دانشگاه است. دانشگاه در کارکرد پژوهشی خود نقش انتقال میراث فرهنگی جامعه را نیز به نسلهای بعد بر عهده دارد. (واسیلیشو، 2014، به نقل از محمدلو، 1393) دانشگاه را مهم ترین نهاد یک کشور در تعلیم و تربیت دانشجو، در حوزههای قانونی، زیست محیطی، اخلاقی و نوع دوستی میداند. یافتههای این بخش با نتایج پژوهش (قویدل و مداحی، 1394؛ و نادری، 1394) در باره کارکردهای فرهنگی و تربیتی دانشگاه نیز همخوانی دارد. مقوله کارآفرینی و تجاری سازی، امروزه خیلی از مباحث علمی را به خودش اختصاص داده است. علی خانی (2010، به نقل از جعفری ثانی و همکاران، 1391) دانشگاههای کشور را به سه دسته آموزش محور، پژوهش محور و کارآفرین تقسیم میکنند که هر یک در حیطه تخصصی خود متمرکز شده اند. مهدی (1394) کارآفرینی علمی را منتج از مأموریت نوآوری فناورانه دانشگاهها می داند. در این پژوهش نیز به صور گوناگون به کارکردهای آموزشی، پژوهشی و کارافرینی اشاره شده و با نتایج پژوهش (کهن و دیگران، 1388؛ پلوا و کاستر[36]، 2005؛ ریچاردسون و دیگران[37]، 1998؛ فکور، 1385 و نادری، 1394) همخوانی دارد.
آخرین مفهوم بدست آمده برای نقشه مفهومی، مفهوم توسعه رشتهها است. بخش اعظمی از ساختار آموزش عالی بر مبنای رشتههای تحصیلی و دورههای آموزشی ارائه شده در دانشگاهها شکل میگیرد. لذا توسعه رشتههای دانشگاهی نیز بایستی به عنوان بخشی از برنامه توسعه کلان نظام آموزش عالی مورد توجه باشد. عدم توازن در توسعه رشتههای دانشگاهی از چالشهای مهم نظام آموزش عالی کشور است (مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، 1394). بر اساس آمار وزارت علوم پژوهشات و فناوری (1394) از 2223 رشته مصوب دفتر برنامهریزی آموزش عالی، 46/29 درصد متعلق به گروه علوم انسانی و 8/68 درصد رشتههای باقی مانده نیز متعلق به 10 گروه دیگر است. در مقوله توسعه رشتههای علوم انسانی، علوم پایه و مهندسی، افزایش کمی و جهشی رشتهها و واحدهای دانشگاهی علوم انسانی، موجب شده است تا این رشتهها در جایگاه اجتماعی واقعی خود قرار نگیرد (عزیزی، 1387). این پژوهش نشان از این مطلب دارد که توازنی بین توسعه رشتههای علوم انسانی با سایر علوم وجود ندارد. نظام دانشگاهی در تعامل با نظام اجتماعی و صنعتی به این نتیجه رسیده که دیگر قادر نیست مسائل متنوع و پیچیده جامعه را با تمرکز بر تمایزات دیسیپلینی و مرزبندی بین رشتهها حل کند. نتایج این بخش با یافتههای خورشیدی و پیشگاهی (1391) و بلاغت (1390) همخوانی دارد. طبق اظهارات آراسته و فاضلی ماسوله (1390) دانشگاههای برتر جهانی مانند دانشگاه پکن، دانشگاه هاروراد، دانشگاه تکنولوژی ماساچوست و دانشگاه ییل، گزینشی ترین دانشگاهها در ایالات متحده آمریکا سعی در رعایت تناسب دانشجویان دورههای تکمیلی نسبت به دورههای پایین تر به منظور حفظ تأثیر فعالیت های پژوهشی دانشجویان خود دارند. نتایج پژوهش محمودی و خادمی کله لو (1395) و ثمری و گرائی نژاد (1392) هم همخوان با یافتههای این بخش بر ضرورت توسعه متوازن و توجه به ظرفیتهای بومی و محلی در توسعه آموزش عالی تأکید میکنند.
با توجه به یافتههای بدست آمده در این پژوهش، پیشنهاد میگردد دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور قبل از اقدام برای داشتن برنامهریزی راهبردی به تهیه نقشه مفهومی همت گمارند. اعضای هیأت علمی، گردانندگان اصلی دانشگاه و از عوامل اجرایی برنامهریزی راهبردی هستند که دارای باورها، اداراکات و برداشتهای متفاوتی از دانشگاه و کارکردهای آن، توسعه رشتهها، جو و فضای حاکم بر دانشگاه و مقبولیت و مشروعیت دانشگاه هستند و بر کم و کیف و چگونگی عملکرد آنان تأثیر میگذارد. از این رو داشتن نقشه مفهومی در بردارنده جمع باورها، ادراکات و برداشتهای متفاوت اعضای هیأت علمی، میتواند همانند یک نقشه راه، دانشگاه را در جهت درست تهیه برنامهریزی راهبردی برای توسعه آموزشی و نیز توسعه در سایر ابعاد هدایت کند. مشارکت دادن اعضای هیأت علمی و در نظر گرفتن باورها و ادراکات آنان، حس مسئولیت پذیری و تعهد آنان را در اجرای برنامهریزی راهبردی تقویت میکند. تکرار پژوهش حاضر در دانشگاههای دیگر نیز با توجه به تفاوت دانشگاه های مختلف، می تواند در تسهیل دستیابی به یک نقشه مفهومی جامع تر برای دانشگاههای کشور، مفید واقع شود. چون پژوهش کنونی به صورت کیفی انجام گرفته است، تعمیم نتایج آن به سایر دانشگاهها خالی از خطا نیست و نباید از ویژگی های خاص هر دانشگاه غافل شد.
منابع
University Educational Planning: Designing a Model of Conceptual Roadmap for University development
Samane salimi[38]. Abdollah Parsa*[39], Yadollah mehralizadeh[40], Sakineh Shahi[41]
Abstract
In the most of the foreign university having a conceptual roadmap is the main bases of university development plan; but it has been neglected in Iranian universities. In this research, for present a conceptual roadmap to educational planning, an exploratory mixed method research (Qual. and Quan.) was used. Data were collected from related archives to developmental plans of public universities and previous research, interviews with 54 faculty members and copleted researcher-made questionnaire by 205 faculty members. For interviews and completing questionnaire, correspondents were selected from faculty members of 53 departments of Shahid Chamran university of Ahvaz. In Qualitative section, by purposeful sampling and in quantitative section, by stratified random method. Data were collected and analyzed by different quantitative (mean and standard diviation) and qualitative analytical method (Straus & Corbin coding method). The results show that five main elements of conceptual roadmap are: university climate, functional of university, legitimation of university, and development of departments and disciplines, which combined based on their importance, in a proposed model of conceptual roadmap for university.
Keywords: conceptual roadmap, development, university legitimacy, climate, function.
* این مقاله مستخرج از رساله دکتری مدیریت آموزشی تحت عنوان تدوین نقشه مفهومی برای برنامه ریزی راهبردی دانشگاه شهید چمران اهواز است.
[1] دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، salimisamane89@yahoo.com
[2]**نویسنده مسئول، دانشیار، رشته برنامه ریزی درسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، 09173135043، abdparsa@gmail.com
[3] استاد، رشته مدیریت منابع انسانی، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ymehralizadeh@gmail.com
[4] استادیار، رشته مدیریت آموزشی، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، sshahi@scu.ac.ir
[5] White
[6] Hugo
[7] Bosetti & Walker
[8] Gross Stein
[9] Filippakou & Tapper
[10] Fullan & Scott
[11] Brown
[12] Para
[13] Cornell
[14] Turkey
[15] Nottingham
[16] Callahan & Davila
[17] Alabama University Strategic Planning Plan
[18] Dereli
[19] Raluca & Alecsandru
[20] Fathi & Wilson
[21] Ronchetti
[22] Castells
[23] Cardoso
[24] Delta
[25] Cedarville
[26] Niagara
[27] South African
[28] Majmah
[29] Framingham
[30] Ibero
[31] Hrebiniak
[32] Immordino, Gigliotti, Ruben & Tromp
[33] Johnes
[34] Altbach
[35] Etzkowitz
[36] Plewa & Quester
[37] Richardson et al
[38] PhD Student of Educational Management, Department of Educational Sciences, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Shahid Chamran University of Ahvaz, salimisamane89@yahoo.com
[39] * Corresponding Author, Associate Professo of Department of Educational sciences, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Shahid Chamran University of Ahvaz, 09173135043, abdparsa@gmail.com
[40] Professor of Department of Educational Sciences, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Shahid Chamran University of Ahvaz, ymehralizadeh@gmail.com
[41] Assistant Professor of Department of Educational sciences, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Shahid Chamran University of Ahvaz, sshahi@scu.ac.i