نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار مرکز تحقیقات.ارزشیابی.اعتبارسنجی و تضمین کیفیت سازمان سنجش آموزش کشور
2 کارشناس امور پژوهشی/سازمان سنجش آموزش کشور
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
طراحی الگوی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت
در نظام آموزش عالی
رضا محمدی[1] ،اکبر خرسندی یامچی[2]
تاریخ دریافت: 03/03/1396
تاریخ پذیرش: 19/10/1396
چکیده
هدف از این مطالعه طراحی الگوی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت در نظام آموزش عالی به منظور ارائه برنامه آموزشی اثربخش بود. پژوهش از جهت هدف، از نوع کاربردی و از جنبه گردآوری دادهها از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل معاونین آموزشی، مدیران و کارشناسان ارزشیابی دفاتر نظارت و ارزیابی دانشگاههای دولتی، مدیران و کارشناسان ارزشیابی سازمان سنجش آموزش کشور، مدیران ستادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و صاحبنظران حوزه با برآورد احتمالی 487 نفر از 85 دانشگاه دولتی تابعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت علوم و سازمان سنجش آموزش کشور بود و از روش تمام شماری استفاده شده است. در نهایت بعد از سه بار پیگیری، 260 پرسشنامه گردآوری شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محققساخته بود که روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تأیید و پایایی آن نیز براساس روش آلفای کرونباخ 91/0 برآورد شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمارههای توصیفی (اندازههای گرایش مرکزی و شاخصهای پراکندگی)، و آمارههای استنباطی (آزمون فریدمن، تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت شامل مهارت، دانش، تواناییها، نگرشها و ارزشها و ویژگیهای شخصیتی است که به لحاظ اهمیت، بیشترین اهمیت مربوط به عامل مهارت و کمترین اهمیت مربوط به عامل ویژگیهای شخصیتی است. بنابراین برای تدوین محتوای برنامه آموزشی ارزشیابان و ممیزان کیفیت در آموزش عالی باید سرفصلهای دانش عمومی، دانش پایه، دانش حرفهای، مهارت ادراکی، مهارت ارتباطی، مهارت فنی، توانایی، نگرش و ارزشها و ویژگیهای شخصیتی را مدنظر قرار داد. براساس نتایج پژوهش الگوی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت آموزش عالی طراحی و ارائه شده است.
واژگان کلیدی: صلاحیت، ارزشیابان و ممیزان کیفیت، برنامه آموزشی، آموزش عالی.
مقدمه
در هزاره سوم که جهان به سمت محوریت دانش پیش میرود و به متخصصان و مدیران آشنا به علوم پیشرفته بیش از پیش احساس نیاز میشود، آموزش عالی نیز مسئولیت سنگینی در قبال اجتماع و جامعه جهانی دارد. بنابراین، لازمه رشد و توسعه اقتصادی در دنیای امروز توسعه مراکز تولید دانش و فناوری است که آموزش عالی یکی از مهمترین این مراکز است. در این میان، دانشگاه، به مثابه یک نهاد فرهنگی و اجتماعی، به موازات تغییرات اجتماعی و محیطی علاوه بر مسئلهیابی و پاسخگویی به مسائل و چالشهای متنوع و اجتماعی جامعه که از آن انتظار میرود، خود با مسائل و چالشهای فرهنگی و اجتماعی خاصی روبهروست. روشن است که اعتبار و حفظ شأن و جایگاه دیرین این نهاد ملی، در انجام درست، ارتقا و بهبود کیفیت کارکردهایش و در نتیجه، پاسخگویی علمی به مسائل و انتظارات مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی و کسب رضایت ذینفعان نهفته است (عارفی و خرسندی یامچی، 1391: 132). برای کسب رضایت ذینفعان نمیتوان سقف مشخصی برای کیفیت تعیین کرد. سقف کیفیت مبین میزان رضایت ذینفعان است که این امر ثابت نیست؛ چرا که هر روز نیاز و خواسته جامعه تغییر میکنند و انتظار میرود دانشگاه متناسب با تغییر نیاز جامعه حرکت کند (اسکات[3]، 2010). بنابراین در قلمرو آموزش عالی، توافق نظر در مورد معنای کیفیت وجود ندارد. منبع اصلی اختلاف ناشی از تقاوت در مبانی و بنیادهای فلسفی آن است. مهمترین دشواریهای تعریف کیفیت در آموزش عالی ناشی از مسائل فرهنگی و مسئله استقلال و آزادی علمی دانشگاهها و موضوع قدرت و کنترل در نظام دانشگاهی است. اگرچه مفهوم کیفیت در گذر زمان از تمرکز بر استقلال و آزادی علمی به سمت دیدگاههای تجاری و بازارمحور گرایش یافته است، مطالعات مختلفی مدعی هستند که به دلیل هدف آرمانی آموزش عالی به عنوان تولیدکننده، حافظ و نشر دانش، نمیتوان آن را مانند مراکز تجاری و صنعتی مدیریت کرد (هایرنینالستالو و پلتولا[4]، 2006؛ دی جرج[5]، 2005؛ پاوای[6]، 2005، نقل از آذر و همکاران، 1392: 141). مفهوم کیفیت در آموزش عالی مورد بحثهای زیادی قرار گرفته و اغلب به وسیله ذینفعان به منظور مشروعیت بخشیدن و توجیه چشمانداز یا علایقشان مورد استفاده قرار میگیرد. دلایلی برای مشکلات پیشرو در زمان تعریف کیفیت در آموزش عالی وجود دارد:
اما شاید اصلیترین دلیل را بتوان تجمیع و تراکم نظرات چندین گروه از ذینفعان دارای اهداف، انتظارات و علایق متفاوت و در یک مفهوم واحد تحت عنوان کیفیت دانست؛ و همین امر ارائه یک تعریف واحد از کیفیت را مشکل ساخته است. بنابراین کیفیت در آموزش عالی، یک فرایند پیچیده، چندبعدی (حسینی و همکاران، 1392) و ذینفعمحور است (هاروی و گرین[7]، 1993، نقل از جانگبلوت[8] و همکاران، 2015: 157) و به عنوان چشمانداز مطلوب معرفی میشود. دانشجویان، استادان، و والدین نیز از آموزش با کیفیت پرسش میکنند (کریستین[9]، 2015 : 224). به تبع مفهوم کیفیت شاید اصطلاحات همراه آن و از جمله تضمین کیفیت نیز یک مفهوم خنثی نیست. تضمین کیفیت آموزش عالی یک احساس عمومی مشترک در شرایط رقابتی دنیای امروز جهت کاهش عدم اطمینان میباشد (هاروی و ویلیامز[10]، 2010). تضمین کیفیت عبارت از فرایندها و سازوکارهای مرتبط به ارزیابی، تضمین، حفظ و/ ارتقاء کیفیت موسسات و برنامههای آموزش عالی است (پانزارو[11]، 2005، نقل از تودورسکوا[12]، 2014: 444). به عبارت دیگر، تضمین کیفیت مجموعهای از ابزارهای سیاستی است که از طریق آن رفتار سازمانی دانشگاهها به منظور تضمین بروندادها و پیامدهای نظاممند مورد انتظار و معین هماهنگ و ساماندهی میگردد (گیلیبرتو[13]، 2014: 201) و اغلب به عنوان بخشی از مدیریت کیفیت آموزش عالی در نظر گرفته میشود.
در مورد بهترین نحوه مدیریت و تضمین کیفیت آموزش عالی تاکنون اجماع جهانی صورت نگرفته و به تبع آن الگوها و رویکردهای مدیریت و تضمین کیفیت متنوعی در موسسات آموزش عالی پیشنهاد و اجرا شده است (بکت و بروگس[14]، 2008، نقل از محمدی و همکاران، 1393: 116) که شامل ارزیابی، اعتبارسنجی، نشانهگذاری و ممیزی است (شبکه اروپایی تضمین کیفیت در آموزش عالی 2003، نقل از محمدی و همکاران، 1393: 116).
بر این اساس، ارزشیابی و ممیزی به عنوان یکی از رویهها و فرآیندهایی که موسسه آموزش عالی را برای هدایت و توسعه کیفیت آموزش و فعالیتهای دیگر خود که مورد استفاده قرار میدهد، متمرکز میسازد (شورای ارزیابی آموزش عالی فنلاند،2007، نقل از محمدی، 1392: 2) و در تضمین کیفیت نظامهای دانشگاهی ایفای نقش میکند. ایفای نقش ارزشیابی و ممیزی کیفیت، هنگامی میتواند به تحقق ارزش مطلوب خود کمک کند که واجد شرایط زیر باشد:
- بر شرایط و اقتضاهای متغیر و متحول درونی و محیطی سیستم (آموزش عالی و موسسات آن) متمرکز باشد؛
- مدیریت و برنامهریزی راهبردی روشنی داشته باشد؛
- کل سیستم (افراد، گروهها و سازمان) را در بر گیرد؛
- نقشها و کارکردهای خود را با کیفیت مطلوبی به انجام برساند (آندرسن[15]، 2000، نقل از ترکزاده و همکاران، 1392: 206).
علاوه بر شرایط فوق، عواملی هستند که کارآمدی نظام ارزشیابی و تضمین کیفیت آموزشی را تحت تأثیر قرار میدهد که میتوان آنها را به عوامل درونی و عوامل بیرونی طبقهبندی کرد:
عوامل درونی
عوامل بیرونی
بهطور کلی، عوامل مختلفی چگونکی کاربرد ارزشیابی و ممیزی را تحت تاثیر قرار میدهد که میتواند در چهار طبقه تقسیم شود (الکین[17]، 1985، نقل از سایمون و همکاران، 2011):
- ویژگیهای ارزشیاب و ممیز: مانند تمایل همکاری با کاربران یا ذینفعان کلیدی، حساسیت سیاسی، و اعتبار
- ویژگیهای کاربر: مانند علاقه به ارزیابی، تمایل به تعهد زمان، انرژی، و موقعیت تاثیر
- ویژگیهای موقعیتی: مانند اندازه سازمان، جو سیاسی، و وجود اطلاعات مقایسهای
- ویژگیهای ارزیابی: مانند ماهیت و زمانبندی گزارش ارزیابی، مرتبط بودن اطلاعات ارزیابی، و کیفیت دادهها و اطلاعات.
افزون بر پیشبایستها و عوامل موثر، کمیته مشترک استانداردهای ارزیابی آموزشی مدعی است که ارزشیابی و ممیزی کیفیت آموزش عالی دارای استانداردهایی است، که تحقق انتظارات از آن منوط به حفظ و پایبندی به این استانداردهاست:
سودمندی: اطمینان از اینکه ارزیابی، نیازهای اطلاعات کاربردی کاربران موردنظر را ارائه خواهد کرد.
امکانپذیری: اطمینان از اینکه ارزیایی، واقعبینانه، دوراندیش، دیپلماتیک و با صرفه خواهد بود.
اختصاصی: اطمینان از اینکه ارزیایی، قانونی و اخلاقی ، و در ارتباط با رفاه آنهایی که در ارزیابی درگیر هستند، علاوه بر آنهایی که تحت تاثیر نتایج آن انجام خواهد شد.
دقت: اطمینان از اینکه ارزیایی اطلاعات فنی مناسب در خصوص ویژگیهایی که ارزش و شایستگی برنامههای ارزیابی شده را تعیین میکند، آشکار و انتقال خواهد داد (کمیته مشترک استانداردهای ارزیابی آموزشی، 1994، نقل از سایمون[18] و همکاران، 2011). تحقق این استانداردها به کیفیت عوامل ارزشیابی و ممیزی کیفیت آموزش عالی بستگی دارد؛ که مهمترین آن عامل انسانی است. عملکرد مطلوب عامل انسانی در قالب ارزشیاب و ممیز کیفیت آموزش عالی مستلزم برخورداری از شایستگیهایی است (ورثن[19]، 1999، نقل از به نقل از قره و همکاران، 2006).
شایستگیهای ارزشیابان و ممیزان یکی از پایههای اساسی طراحی حرفه ارزشیابی و ممیزی است (ویلکاس[20]، 2012: 4). به عبارتی، یک ارزشیابی و ممیزی زمانی نتایج قابل اتکایی فراهم میسازد که با استفاده از منابع اطلاعاتی مناسب بهطور صحیح و منطقی و طبق شاخصهای مناسب (نیکخواه، شریف، طالبی، 1390)، و توسط ارزشیابان و ممیزان حرفهای و شایسته، طراحی و اجرا گردد. به عبارت بهتر، کیفیت فرایند ارزشیابی و ممیزی وابسته به کیفیت عملکردی شبکه انسانی متولی امر است.
ضرورت تعیین و شناسایی شایستگیهای موردنیاز ارزشیابان و ممیزان یکی از چالشهای پژوهشگران و ارزشیابان حرفهای است (قره[21] و همکاران، 2006). برخی از کشورها نظام تعیین صلاحیت و نهادهای ارزشیابی راهاندازی کردهاند: انجمن ارزیابی کانادا[22] (CES)، انجمن ارزیابی ژاپن[23] (JES). انجمن ارزیابی توسعه بینالمللی[24] (IDEA)، گروه ارزیابی سازمان ملل[25] (UNDG)، انجمن ارزیابی اوتیروا نیوزلند[26] (ANZEA)، انجمن ارزیابی اروپایی[27] (EES)، و انجمن بینالمللی استانداردهای آموزشی، عملکردی و تربیتی[28] (IBSTPI). این مهم سبب تعیین و توسعه فهرست شایستگیهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت آموزش عالی و به تبع آن نگاه به ارزشیابی به عنوان یک حرفه و تخصص شده است.
با توجه به موارد فوقالذکر یکی از عوامل موثر بر چگونکی استفاده ارزشیابی و ممیزی، شایستگی ارزشیابان و ممیزان است. شایستگی اصطلاح چندمنظورهای است که در زمینههای علمی گوناگون با معانی مختلف مورد استفاده قرار میگیرد (مجاب[29] و همکاران، 2011: 438) و با مفاهیمی مانند صلاحیت و مهارت به کرار به جای هم استفاده میگردد، که ممکن است موجب ابهام و سردرگمی شود (چن[30] و همکاران، 2013). کلارک و ارمیت[31] (2010) نیز عنوان کردند که در ادبیات موجود، تعاریف مختلفی درباره شایستگی وجود دارد. همه تعاریف شبیه به هم هستند و در آنها بر نقشها و مسئولیتهای شغلی تأکید میشود. بهطور کلی، هرچند بر روی هیچ تعریفی از شایستگی اتفاقنظر وجود ندارد، پژوهشگران و سازمانها بهطور منظم درصددند که آن را به تصویر بکشند.
صلاحیت یک سازه ذهنی است که کیفیت شایسته بودن را توصیف میکند. آن استفاده مداوم و آگاهانه ارتباطات، دانش، مهارتهای فنی، احساسات، ارزشها، و بازخورد در فعالیتهای روزمره به نفع خود و جامعه است (اپستین و هاندرت[32]، 2002: 206). بررسی ادبیات آشکار میکند که صلاحیت اغلب شامل دانش، مهارتها، یا نگرشها (یا استعدادها یا گرایشها) است که شخص را قادر میسازد فعالیتهای شغلی مربوطه را انجام دهد یا براساس استانداردهای موردانتظار شخص یا گروه عمل کند (بسللیر[33] و همکاران، 2001؛ بیرد و اوسلند[34]، 2004؛ کونل[35] و همکاران، 2003؛ OECD، 2002؛ روئه[36]، 2002؛ اسپنسر و اسپنسر[37]، 1993؛ وینرت[38]، 2001). در مقابل، شایستگی یک مفهوم عینی است که شامل دانش ویژه، مهارت یا توانایی و یا نگرش منحصربه فرد است. آن در مورد کیفیت کفایت داشتن یا واجد شرایط بودن، چه به لحاظ جسمی چه به لحاظ فکری صحبت میکند (ویلکاس، 2014: 5).
صلاحیت به جنبههای شغلی که کارمند میتواند انجام دهد، اشاره میکند؛ شایستگی به عنوان رفتارهای یک کارمند که به منظور انجام اثربخش شغل مستلزم ابراز است، اطلاق میشود (چن و همکاران، 2013). پرنود بیان میکند که صلاحیت قدرت عمل توأم با اثربخشی در یک موقعیت، آمادهسازی و ترکیب در یک بازه زمانی واقعی و با یک روش مناسب و با استفاده از منابع فکری و هیجانی است (پرنود[39]، 2013: 45). بهطور خلاصه، صلاحیت براساس دانش، مهارتها، و نگرشها ساخته میشود که از طریق آموزش دانشگاهی و آموزش سازمانی کسب میشود و در طی عمل حرفهای متناسبسازی میشود (ویلکاس، 2012: 19). براساس این تعریف، دانش، مهارتها، و نگرشها میتواند برای تعیین چارچوب شایستگی/صلاحیتها استفاده شود. چارچوب شایستگی میتواند به عنوان استاندارد برای ارزیابی حرفهای در زمینههای مختلف در سازمانها مورد استفاده قرار گرفته و آموزش را از طریق خدمترسانی به عنوان یک ابزار اکتشافی و بازخوردی، شناسایی قلمرو وظایف ارزیابی و ارائه فهرست کاملی از ویژگیها و مهارتها که در ارزیابی درگیر هستند، تعالی بخشد. نهایتاً اینکه آن میتواند پژوهش در خصوص ارزیابی را ارئقاء دهد. بر این اساس، شناخت شایستگیهای مورد نیاز ارزشیابان و ممیزان کیفیت آموزش عالی میتواند یکی از گامهای موثر در اجرای یک ارزشیابی اثربخش باشد.
صاحبنظران حوزه ارزشیابی بهطور کامل بر فهرست شایستگیهای ارزشیابان و ممیزان که بتواند بر اساس رویکردهای فلسفی و عملی مورد استفاده قرار میگیرد، اجماع ندارند. در زمینه صلاحیت ارزشیابان و ممیزان، سندرز[40] (1979) چندین حیطه عمومی از شایستگیهای مهم برای ارزشیابان را چنین شمرده است: 1. توان توصیف و تشریح موضوع و زمینه ارزشیابی؛ 2. مفهومسازی مناسب اهداف و چهارچوب برای ارزشیابی، تشخیص و انتخاب سئوالات مناسب ارزشیابی، نیازهای اطلاعاتی و منابع اطلاعات؛ 3. انتخاب ابزارهای جمعآوری و تحلیل اطلاعات؛ 4. تعیین ارزش موضوع ارزشیابی؛ 5. انتقال برنامهها و نتایج بهصورت اثربخش به مخاطبان؛ 6. مدیریت ارزشیابی؛ 7. حفظ و رعایت معیارهای اخلاقی؛ 8. تنظیم و تعدیل عوامل بیرونی تأثیرگذار بر ارزشیابی؛ و 9. ارزشیابی ارزشیابی (فراارزشیابی) (فیتزپاتریک[41] و همکاران، 2004، نقل از محمدی، 1391: 24). زورزی و همکاران (2002) چارچوبی برای مطالعه ارزیابی در کشور کانادا بهکار بردند که براساس آن چارچوب، 49 شایستگی در 5 بعد بازخوردی، فنی، موقعیتی، مدیریتی، و بینفردی ارائه شده است (انجمن ارزیابی کانادا، 2009).
بررسی ضرورتهای ایفاء نقش ارزشیاب و ممیز و عملکرد آنان، شایستگیهای شناختی و رفتاری متمایزی را در ارزشیابان و ممیزان به اثبات رسانده است. در واقع، یکی از ابعاد کلیدی نظام صلاحیت حرفهای ارزشیابان/ممیزان، عوامل و ملاکهای صلاحیت حرفهای است. عملاً وقتی صحبت از هرگونه ارزشیابی و ممیزی کیفیت میشود، مستقیماً صلاحیت ارزشیابان و ممیزان مطرح میشود و این حاکی از اهمیت این موضوع در فرایند ارزشیابی و ممیزی است. بر اساس تجزیه و تحلیل تجربیات انجمنهای ارزشیابی و ممیزی آموزش عالی برخی کشورها و نیز پژوهشهای مهم و مرتبط در حوزه صلاحیتهای ارزشیابان و ممیزان مورد استفاده و بررسی آنها، مجموعه صلاحیتهای بیانشده استخراج و مورد تحلیل مقایسهای قرار گرفته است، که یافتههای آن در ادامه ارائه میشود:
جدول 1: صلاحیتهای ارزشیابان/ممیزان در انجمنهای ارزشیابی و پژوهشهای مورد مطالعه
صلاحیت بیانشده |
سال |
نهاد یا پژوهش مورد بررسی |
ردیف |
تحلیل زمینهای و تعهد، بررسی نظاممند ارزشیابی، مدیریت پروژه ارزشیابی و عملکرد حرفهای ارزشیابی، عملکرد تاملی و رشد حرفهای |
2014 |
انجمن ارزشیابی نیوزیلند |
1 |
دانش و ادراک زمینهای، اجرای اخلاقی، مهارتهای بینفردی، رهبری ارزشیابی، مهارت ارزشیابی (آموزشی، پژوهشی) اجرای ارزشیابی (برنامهریزی ارزشیابی، مدیریت ارزشیابی، نوشتن گزارش و ارتباطات و پیشرفت و بهبود) |
2012 |
انجمن ارزشیابی آفریقای جنوبی |
2 |
مبانی حرفه ای، نظام های بازبینی و نظارت، طرح و برنامه ریزی ارزشیابی، مدیریت ارزشیابی، اجرای ارزشیابی، ارتباط یافته های ارزشیابی، ترویج فرهنگ یادگیری از ارزیابی |
2012 |
انجمن بین المللی توسعه ی ارزشیابی |
3 |
دانش ارزیابی، تجربه ارزیابی، ویژگیها و نگرشها |
2010 |
چارچوب انجمن ارزیابی اروپا |
4 |
شایستگیهای دروندادمحور (دانش، مهارت، نگرش، توانایی، ویژگیهای فردی) ارزیابی و ممیزی |
2010 |
انجمن ارزیابی ژاپن |
5 |
توصیف ارزشیابی، پژوهش کاربردی، و دانش ارزیابی و ممیزی، توانایی ارزیابی |
2010 |
انجمن دانشگاه میشگان |
6 |
تئوری و تاریخچه ارزیابی، شایستگیهای روششناسی، دانش سازمانی و موضوعی، شایستگیهای فردی و اجتماعی، و تجربه ارزیابی |
2009 |
انجمن ارزیابی آلمان |
7 |
شایستگیهای مرتبط با کار (تحلیل و بهکارگیری اطلاعات، تصمیمگیری، برنامهریزی و تحویل کار)، شایستگیهای مرتبط با افراد (شامل کار با دیگران، ارتباط با دیگران و تاثیرگذاری) و شایستگیهای مرتبط با سازمان (آگاهیهای سازمانی، مدیریت تغییر و بهبود مستمر) |
2009 |
انجمن ارزشیابی انگلستان |
8 |
تمرین حرفهای، بررسی سیستماتیک، تحلیلهای موقعیتی، مدیریت پروژه، تمرین فکری، قابلیتهای بین فردی |
2006 |
قره |
9 |
دانش جامعی از حوزه آموزش عالی، تجربه ارزیابی/ ممیزی، دانش مدیریت کیفیت/ سیستمهای تضمین کیفیت، مشارکت در آموزش ارزشیابی/ممیزی |
2006 |
انجمن ارزیابی آموزش عالی فنلاند |
10 |
روشها و تحلیلهای کمی، روشها و تحلیلهای کیفی، گزارشنویسی، مهارتهای بینفردی، مهارتهای محتوایی، نظارت و مدیریت گروه، مدیریت دادهها، تئوری و روشهای ارزیابی و شایستگیهای فرهنگی |
2008 |
دوی[42] و همکاران |
11 |
شایستگی شناختی، شایستگی شغلی، شایستگی فردی و شایستگی ارزشها /اخلاقی |
2010 |
انجمن ارزیابی استرالیا |
12 |
تجربه حرفهای، بررسی سیستماتیک، تحلیلهای موقعیتی، مدیریت پروژه، اعمال بازخورد، صلاحیت بینفردی |
2001 |
کینگ[43] و همکاران |
13 |
طرحریزی برنامه، اجرا و ارزیابی؛ روابط عمومی، توسعه حرفهای و فردی، روابط کارکنان یا اعضای هیئت علمی، مهارتهای فردی، مسئولیت مدیریت، و سبکهای کار. |
2001 |
کوپر و گراهام[44] |
14 |
ادامه جدول 1: صلاحیتهای ارزشیابان/ممیزان در انجمنهای ارزشیابی و پژوهشهای مورد مطالعه
صلاحیت بیانشده |
سال |
نهاد یا پژوهش مورد بررسی |
ردیف |
مهارتهای پایه، مهارتهای تفکر، خصوصیات فردی |
2001 |
ورهیز[45] |
15 |
مهارت اعمال بازخورد، مهارت فنی، تجربه شغلی، تجربه مدیریت و مهارت بینفردی |
1999 |
انجمن ارزیابی کانادا |
16 |
مدیریت خود، برقراری ارتباط، سازماندهی نوآوری، مدیریت تغییر. |
1998 |
اورس و همکاران[46] |
17 |
توان توصیف و تشریح موضوع و زمینه ارزشیابی؛ مفهومسازی مناسب اهداف و چهارچوب برای ارزشیابی؛ انتخاب ابزارهای جمعآوری و تحلیل اطلاعات؛ تعیین ارزش موضوع ارزشیابی؛ انتقال برنامهها و نتایج بهصورت اثربخش به مخاطبان؛ مدیریت ارزشیابی؛ حفظ و رعایت معیارهای اخلاقی؛ تنظیم و تعدیل عوامل بیرونی تأثیرگذار بر ارزشیابی؛ فراارزشیابی |
1997 |
سندرز |
18 |
دانش، مهارتها و نگرشهای ضروری ارزیابی و ممیزی |
1995 |
ناگل اسمیت[47] |
19 |
ارتباطات، تفکر موثر، مدیریت سازمانی، طرحریزی برنامه، پژوهش و توسعه، دانش فنی، و توسعه انسانی و اجتماعی |
1994 |
گیبسون و هیلیسون[48] |
20 |
صلاحیتهای تحقیق نظاممند، صلاحیتهای مدیریتی، صلاحیت تحلیل موقعیت، صلاحیت بهرهگیری از بازخوردها، صلاحیتهای پایهای ارزشیابی و صلاحیتهای ارتباطی و اجتماعی |
1389 |
نامدار و همکارنش |
21 |
اکثر پژوهشهای مورد بررسی، کم و بیش صلاحیتهای اساسی ممیزان و ارزیابان نظام دانشگاهی را شامل دانش (عمومی، پایه، تخصصی)، مهارتها (فنی، بینفردی، ادراکی)، نگرشها و ویژگیهای فردی بیان نمودند، هر چند که در برخی از پژوهشها تجربه ارزشیابی نیز به عنوان صلاحیت اضافه شده است. بر این اساس میتوان شایستگی ارزشیاب و ممیز را به توانایی وی در تحقق اهداف معین و نیازها و انتظارات این حرفه به میزان لازم و کافی و با استفاده از مجموعهای یکپارچه از دانش و مهارت عمومی و تخصصی موردنیاز در نظام دانشگاهی و نگرش کیفیتمحوری بیان نمود. بعضی از پژوهشها تجربه مدیریتی، تکنیکهای مدیریت و تصمیمگیری، تحلیلهای موقعیتی، شایستگی شغلی و اعتبار، التزام شغلی و تعهد سازمانی را هم به عنوان صلاحیتهای ارزشیابان و ممیزان عنوان میکنند. مهمترین تفاوت بین پژوهشها تجربه مدیریتی و الزامات و تکنیکهای مدیریتی است. در بعضی از پژوهشها، صلاحیت مدیریتی (توانایی برقراری ارتباط، مدیریت گروه، تحلیل موقعیت سازمانی، اعمال بازخورد و ...) به عنوان یک بعد مهم صلاحیت ممیز و ارزشیاب بیان شده است، بر این اساس ممیز/ارزشیاب جهت انجام مطلوب مسئولیت خود بایستی این بعد مهم را داشته باشد یا کسب نماید.
یکی از مسائل و تنگناهای موجود در حوزه نهادینهشدن فرایند ارزشیابی و ممیزی کیفیت در آموزش عالی کشور و استقرار نظام مناسب مدیریت و راهبری آن را میتوان، فقدان توجه به این بعد مهم و راهبردی دانست. کیفیت و بهبود و ارتقاء آن به خودی خود ایجاد نمیشود و مستلزم برنامهریزی علمی و عملی است و یکی از وجوه مورد توجه در طراحی و استقرار ساختار مناسب آن بایستی انتخاب افراد شایسته و با صلاحیت در حوزه ارزشیابی و ممیزی کیفیت و آموزش مستمر آنها باشد. از اینرو به عنوان یکی از پایههای اصلی و ابعاد کلیدی ساختار مناسب این امر، موضوع صلاحیت یا شایستگی ارزشیابان و ممیزان مطرح میشود. بر این اساس بایستی به توصیف و تبیین جایگاه شایستگی یا صلاحیت ممیزان در نظام آموزش عالی و سایر ملزومات و پیامدهای تبعی آنها پرداخت؛ چرا که بنای موفقیت نظام دانشگاهی در استقرار سیستمهای مناسب ارزشیابی و ممیزی کیفیت و مدیریت آن به کیفیت عملکردی افراد و تکیه بر شایستگیهای این سرمایه انسانی که زمینهساز رشد و تعالی آنهاست، بستگی دارد. بنابراین با توجه به نقش و اهمیت ارزشیابان و ممیزان در ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام دانشگاهی، این پژوهش درصدد است تا ضمن شناسایی صلاحیتهای آنان برای موفقیت در تضمین کیفیت نظام آموزش عالی به طراحی الگوی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت بپردازد. به همین منظور پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به سوالهای زیر میباشد:
سوال اول: مولفههای تشکیلدهنده صلاحیتهای حرفهای ممیزان و ارزشیابان کیفیت نظامهای دانشگاهی و موسسات آموزش عالی کدامند؟
سوال دوم: نظام صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت در نظام آموزش عالی ایران چگونه باید باشد؟
سوال سوم: الگوی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت چگونه است؟
روش پژوهش
پژوهش حاضر از جهت هدف، از نوع کاربردی و از جنبه گردآوری دادهها از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارشناسان دفاتر نظارت و ارزیابی دانشگاهها، مدیران ستادی وزارت علوم و سازمان سنجش آموزش کشور، معاونین آموزشی دانشگاهها، و صاحبنظران این حوزه با برآورد احتمالی 487 نفر از 85 دانشگاه دولتی تابعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و سازمان سنجش آموزش کشور بود و از روش تمام شماری استفاده شده است. در نهایت بعد از سه بار پیگیری، 260 پرسشنامه گردآوری و داده و اطلاعات حاصله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محققساخته بود که روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تأیید و پایایی آن نیز براساس روش آلفای کرونباخ 91/0 برآورد شد که از مقدار استاندارد یعنی 7/0 بالاتر و بنابراین قابل قبول میباشد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمارههای توصیفی (اندازههای گرایش مرکزی وشاخصهای پراکندگی)، ضمن تشکیل جداول، به توصیف اطلاعات و نتایج حاصله اقدام شده است، در ادامه از آمار استنباطی (آزمون فریدمن، تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده شده است.
یافتههای پژوهش
سوال اول: مولفههای تشکیلدهنده صلاحیتهای حرفهای ممیزان و ارزشیابان کیفیت نظامهای دانشگاهی و موسسات آموزش عالی کدامند؟
با توجه به پاسخهای جامعه پژوهش، پنج عنوان عامل صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت به ترتیب اهمیت و اولویت معرفی شده است که بیشترین میانگین (اهمیت) مربوط به عامل مهارت و کمترین میانگین مربوط به عامل ویژگیهای شخصیتی است.
جدول 2: آمارههای توصیفی عوامل صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت
عامل/متغیر |
فراوانی |
میانگین |
انحراف استاندارد |
ضریب کجی |
حداقل |
حداکثر |
مهارت |
260 |
446/6 |
838/0 |
063/2- |
2 |
7 |
دانش |
260 |
319/6 |
947/0 |
968/1- |
1 |
7 |
تواناییها |
257 |
256/6 |
886/0 |
444/1- |
2 |
7 |
نگرشها و ارزشها |
260 |
103/6 |
017/1 |
229/1- |
2 |
7 |
ویژگیهای شخصیتی |
256 |
730/5 |
134/1 |
688/0- |
2 |
7 |
نتایج آزمون فریدمن از دیدگاه کل جامعه نیز نشان میدهد بین عوامل صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت از نظر اولویت با مقدار خی دو 121/98 در سطح معناداری 05/0 = α تفاوت معناداری وجود دارد و در رتبههای متفاوت قرار دارند. در اولویتبندی اولیه براساس نتایج رتبهبندی انجام شده، عامل مهارت با میانگین 42/3 قرار دارد، و عامل دانش با میانگین 21/3 در رتبه دوم، عامل تواناییها با میانگین 10/3 در رتبه سوم، عامل نگرشها و ارزشها با میانگین 90/2 در رتبه چهارم، عامل ویژگیهای شخصیتی با میانگین 37/2 در آخرین رتبه (پنجم) قرار دارد.
جدول 3: نتایج آزمون فریدمن در خصوص ترتیب عوامل صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت
عامل / متغیر |
میانگین رتبه |
درجه اهمیت |
مهارت |
42/3 |
1 |
دانش |
21/3 |
2 |
تواناییها |
10/3 |
3 |
نگرش و ارزشها |
90/2 |
4 |
ویژگیهای شخصیتی |
37/2 |
5 |
خی دو |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
121/98 |
4 |
000/0 |
مقایسه عوامل پنجگانه از دید هر یک از زیرجامعههای پژوهش بر اساس آمارههای توصیفی (جدول 4) نشان داد که از دیدگاه مدیران و کارشاسان دفاتر نظارت و ارزیابی و مدیران ستادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بیشترین میانگین (بیشترین اهمیت) مربوط به عامل "مهارت" و کمترین میانگین (کمترین اهمیت) مربوط به عامل "ویژگیهای شخصیتی" است. از دیدگاه معاونین آموزشی بیشترین میانگین مربوط به عامل دانش و کمترین میانگین مربوط به عامل ویژگیهای شخصیتی است. از دیدگاه صاحبنظران، عوامل دانش و مهارت از اهمیت برابر برخوردارند و عامل ویژگیهای شخصیتی در بین عوامل دارای کمترین اهمیت است. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که عامل ویژگیهای شخصیتی از دید همه زیرجامعهها از کمترین اهمیت برخوردار است. مدیران دفاتر نظارت و ارزیابی، کارشاسان ارزشیابی و مدیران ستاد، عامل مهارت را با اهمیت ترین عامل ارزیابی میکنند، که با دیدگاه معاونین آموزشی و صاحبنظران متفاوت است.
جدول 4: مقایسه عوامل پنجگانه از دید هر یک از زیرجامعههای پژوهش بر اساس آمارههای توصیفی
ردیف |
زیرجامعههای پژوهش |
عوامل صلاحیت |
||||
مهارت |
دانش |
نگرشها و ارزشها |
توانایی |
ویژگیهای شخصیتی |
||
1 |
مدیران دفاتر نظارت و ارزیابی |
387/6 |
265/6 |
102/6 |
187/6 |
729/5 |
2 |
کارشناسان ارزشیابی |
482/6 |
279/6 |
083/6 |
260/6 |
716/5 |
3 |
مدیران ستاد |
500/6 |
409/6 |
909/5 |
045/6 |
454/5 |
4 |
معاونان آموزشی |
277/6 |
388/6 |
166/6 |
361/6 |
777/5 |
5 |
صاحبنظران |
700/6 |
700/6 |
600/6 |
666/6 |
444/6 |
با توجه به پاسخهای جامعه پژوهش، به شرح جدول 5، برای عامل مهارت سه زیرمولفه معرفی شده است که بیشترین میانگین (اهمیت) مربوط به مولفه مهارتهای ادراکی و کمترین میانگین مربوط به مولفه مهارتهای فنی است. برای عامل دانش سه زیرمولفه معرفی شده است که بیشترین مربوط به مولفه دانش تخصصی و کمترین میانگین مربوط به مولفه دانش عمومی است. برای عامل توانایی سه زیرمولفه معرفی شده است که بیشترین میانگین مربوط به مولفه تجربه و کمترین میانگین مربوط به مولفه تحصیلات است. برای عامل نگرش و ارزشها سه زیرمولفه معرفی شده است که بیشترین میانگین مربوط به ملاک ارزشهای اخلاقی و اصول حرفهای و کمترین میانگین مربوط به مولفه جهتگیری مثبت نسبت به بحث ارزشیابی و ممیزی نظام آموزش عالی است. برای عامل ویژگیهای شخصیتی سه زیرمولفه معرفی شده است که بیشترین میانگین مربوط به مولفه خود-استقلالی، و کمترین میانگین مربوط به مولفه خودپاسخگویی است.
جدول 5. وضعیت مولفههای عوامل صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت
انحراف معیار |
میانگین |
فراوانی |
مولفه |
عامل |
ردیف |
7042/0 |
453/6 |
260 |
ادراکی |
مهارت |
1 |
8082/0 |
326/6 |
260 |
ارتباطی |
||
9500/0 |
111/6 |
260 |
فنی |
||
8243/0 |
5615/6 |
260 |
حرفهای |
دانش |
2 |
9058/0 |
7808/5 |
260 |
پایه |
||
9896/0 |
5174/5 |
259 |
عمومی |
||
7565/0 |
446/6 |
260 |
تجربه |
توانایی |
3 |
7735/0 |
303/6 |
260 |
توانایی ذهنی |
||
9834/0 |
819/5 |
260 |
تحصیلات |
||
8085/0 |
457/6 |
258 |
ارزشهای اخلاقی و اصول حرفهای |
نگرش و ارزشها |
4 |
8345/0 |
383/6 |
258 |
تعهد |
||
9042/0 |
196/6 |
259 |
جهتگیری مثبت |
||
088/1 |
961/5 |
259 |
خوداستقلالی |
ویژگیهای شخصیتی |
5
|
010/1 |
918/5 |
259 |
رهبری |
||
002/1 |
876/5 |
258 |
خودشکوفایی |
||
074/1 |
867/5 |
257 |
خودپاسخگویی |
برای تعیین و تشخیص مناسب بودن دادهها برای تحلیل عاملی از آماره KMO استفاده میشود. مقادیر این آماره در جدول 4-4 آماده است. هر چه مقدار ضریب فوق به عدد یک نزدیک تر باشد بهتر است. درحالیکه مقادیر کوچک KMO بیانگر آن است که همبستگی بین زوج متغیرها نمیتواند توسط متغیرهای دیگر تبیین شود و لذا ممکن است کاربرد تحلیل عاملی متغیرها قابلتوجیه نباشد. جهت تبیین تناسب مقادیر KMO از جدول 6 استفاده شده است:
جدول 6. آماره KMO و نتایج آزمون کرویت بارتلت
ضریب کفایت نمونهگیری 911/0 |
||
آزمون کرویت بارتلت
|
مقدار تقریبی مجذور کا |
740/5895 |
درجه آزادی |
1081 |
|
سطح معناداری |
001/0 |
لذا با توجه به مقدار محاسبهشده برای دادههای این تحلیل، 911/0 در رده عالی قرار میگیرد. آماره دیگر جدول 6 نیز برای اطمینان از مناسب بودن دادهها برای تحلیلی عاملی، آزمون کرویت بارتلت است که در جدول مقدار آن برابر 740/5895 با درجه آزادی 1081 و نیز مقدار معنیداری کمتر از 01/0 شده است که بیانگر این مفهوم است که بین متغیرها همبستگی معنیداری وجود دارد. بنابراین با انجام این آزمونها و معنیدار شدن آنها، امکان انجام روش تحلیل عاملی در این تحقیق احراز گردیده است. با فراهم شدن زمینه انجام تحلیل عاملی و با هدف بررسی میزان تناسب ملاکهای استخراج شده برای هر عامل و اطمینان از جایگاه هر ملاک در عامل مربوطه، از روش تحلیل عاملی و با روش عناصر اصلی و چرخش متمایل از نوع واریماکس استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی برای تفکیک مفاهیم زیربنایی هریک از عاملها براساس درصد واریانس تبیینشده در جدول شماره 7 ارائه شده است:
جدول 7. تعداد دسته ملاکهای استخراج شدهی هر عامل و واریانس تبیینشده
ردیف |
عامل ها |
تعداد دسته ملاک |
درصد واریانس تبین شده |
درصد واریانس تبیین شده تجمعی |
تعداد ملاک ها |
1 |
دانش |
دسته اول |
615/3 |
498/62 |
2 |
دسته دوم |
012/11 |
220/26 |
9 |
||
2 |
مهارت
|
دسته اول |
142/5 |
739/49 |
4 |
دسته دوم |
228/5 |
597/44 |
2 |
||
دسته سوم |
176/4 |
882/58 |
5 |
||
3 |
تواناییها
|
دسته اول |
559/7 |
779/33 |
4 |
دسته دوم |
967/4 |
706/54 |
2 |
||
4 |
نگرش و ارزشها |
دسته اول |
590/5 |
369/39 |
3 |
5 |
ویژگیهای شخصیتی |
دسته اول |
959/2 |
457/65 |
2 |
دسته دوم |
208/15 |
208/15 |
14 |
نتایج جدول فوق بیانگر آن است که با وجود اینکه برخی ملاکهای عوامل در دو دسته قرار گرفتهاند اما با توجه به اینکه درصد واریانس تبیینشده تجمعی برای هر دسته ملاکها بیشتر از پنجاه درصد است، میتوان عنوان کرد که دستهبندی مناسبی بر روی ملاکها انجام شده است.
سوال دوم: نظام صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت در نظام آموزش عالی ایران چگونه باید باشد؟
پاسخ به این سوال از دو بعد قابل بررسی است؛ بعد نهاد متولی نظام صلاحیت حرفهای و مأموریت، اهداف، ساختار، منابع مالی و اطلاعاتی و نحوه و چگونگی رابطه آن با زیرنظامهای آموزش عالی؛ و بعد محتوایی نظام صلاحیت حرفهای؛ که تأکید این پژوهش بر بعد دوم است. به عبارت بهتر این سوال به بررسی این مولفه میپردازد که محتوای نظام صلاحیت حرفهای چگونه باید باشد. البته این دو بعد لازم و ملزوم یکدیگرند و ساختار و بعد سختافزاری نهاد متولی قطعاً بر محتوای نظام صلاحیت حرفهای تأثیر میگذارد. براساس نتایج حاصل از بررسی و تحلیل پیشینه و ادبیات مورد بررسی، ارزشیابی و ممیزی کیفیت نظام آموزش عالی در حوزههای مورد بررسی دارای نهاد متولی مشخصی است که این نهاد متولی، مسئولیت ارزشیابی کیفیت آموزش عالی و به تبع آن مسئولیت مهم گزینش و جذب و آموزش ارزشیابان و ممیزان نظام دانشگاهی را بر عهده دارد؛ چرا که کیفیت فرایند ارزشیابی و ممیزی کیفیت وابسته به کیفیت عملکردی شبکه انسانی متولی امر است. بر این اساس، نظام آموزش عالی ایران نیز میبایست دارای یک نهاد متولی این مهم باشد. در این میان، یکی از وجوه مورد توجه در طراحی و استقرار ساختار مناسب آن بایستی انتخاب افراد شایسته و با صلاحیت در حوزه ارزشیابی و ممیزی کیفیت و آموزش مستمر آنها باشد. بنابراین، پس از محقق شدن نهاد متولی، گام بعدی گزینش و جذب افراد شایسته به عنوان کارشناسان و متخصصان ارزشیابی است. برای چگونگی گزینش اولیه افراد شایسته از جامعه پژوهش نظرسنجی شده است که نتایج آن در زیر ارائه میشود:
جدول 8. آمارههای توصیفی ملاکهای مولفه خودشکوفایی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت
حداقل سال تجربه |
فراوانی |
درصد |
درصد معتبر |
درصد تراکمی |
3-1 |
56 |
6/21 |
2/22 |
2/22 |
5-3 |
76 |
2/29 |
1/30 |
3/52 |
5 سال و بیشتر |
120 |
2/46 |
7/47 |
100 |
کل |
252 |
97 |
100 |
|
بیپاسخ |
8 |
3 |
|
|
با توجه به دادههای جدول 8، 6/21 درصد از نمونه آماری حداقل سال تجربه برای فعالیت در حوزه ارزشیابی و ممیزی را بین 1 تا 3 سال، 2/29 درصد بین 3 تا 5 سال، 8/18 درصد 3 سال، 2/46 درصد 5 سال و بیشتر بیان کردهاند. 3 درصد نیز پاسخ ندادهاند.
جدول 9. آمارههای توصیفی ملاکهای مولفه خودشکوفایی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت
حداقل سال تجربه |
فراوانی |
درصد |
درصد معتبر |
درصد تراکمی |
کارشناسی |
54 |
8/20 |
3/21 |
3/21 |
کارشناسی ارشد |
126 |
5/48 |
6/49 |
9/70 |
دکتری |
47 |
1/18 |
5/18 |
4/89 |
فرقی نمیکند |
27 |
4/10 |
6/10 |
100 |
کل |
254 |
7/97 |
100 |
|
بیپاسخ |
6 |
3/2 |
|
|
با توجه به دادههای جدول 9، 8/20 درصد از نمونه آماری حداقل مدرک تحصیلی برای فعالیت در حوزه ارزشیابی و ممیزی را کارشناسی، 5/48 درصد حداقل مدرک تحصیلی را کارشناسی ارشد، 1/18 درصد حداقل مدرک تحصیلی را دکتری بیان کردهاند. از نظر 4/10 درصد از نمونه آماری مدرک تحصیلی فرقی نمیکند. 3/2 درصد نیز پاسخ ندادهاند.
جدول 10. آمارههای توصیفی ملاکهای مولفه خودشکوفایی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت
حداقل سال تجربه |
فراوانی |
درصد |
درصد معتبر |
درصد تراکمی |
بلی |
208 |
80 |
2/82 |
2/82 |
خیر |
45 |
3/17 |
8/17 |
100 |
کل |
253 |
3/97 |
100 |
|
بیپاسخ |
7 |
7/2 |
|
|
با توجه به دادههای جدول 10، 80 درصد از نمونه آماری معتقدند رشته تحصیلی ارزشیابان و ممیزان کیفیت نظام آموزش عالی بر اثربخشی ارزشیابی و ممیزی تأثیر دارد و 3/17 درصد از نمونه آماری معتقدند که تأثیر ندارد. 7/2 درصد نیز پاسخ ندادهاند.
4. محتوای آموزشی
پس از گزینش و جذب، گام مهم و بعدی، آموزش نیروی انسانی است. نکته قابل توجه در خصوص آموزش ارزشیابان و ممیزان عبارت است از این است که برنامه آموزشی منجر به ایجاد و یا ارتقاء صلاحیتهای موردنیاز بایستی از چه محتوا و ویژگیهایی برخوردار باشد؟ براساس نتایج پژوهش، محتوای برنامه آموزشی ارزشیابان و ممیزان کیفیت در آموزش عالی بایستی شامل سرفصلهای مشخصی باشد. این سرفصلها در جدول زیر ارائه شده است.
جدول 11. محتوای آموزشی ارزشیابان و ممیزان کیفیت در آموزش عالی
عنوان دوره |
حوزه |
ردیف |
- شناخت نظام آموزش عالی: مفاهیم، چالشها و راهبردها - مدیریت و برنامهریزی راهبردی در نظام آموزش عالی |
دانش عمومی
|
1
|
- روشهای پژوهشی، آماری و نرم افزاری |
دانش پایه |
|
- مفهوم، فلسفه و ضرورت ارزیابی کیفیت در موسسات آموزش عالی و دانشگاهها - مفهوم کیفیت و تضمین کیفیت در موسسات آموزش عالی و دانشگاهها - رویکردها و مکانیسمهای تضمین کیفیت در موسسات آموزش عالی و دانشگاهها - مفهوم و اصول مدیریت کیفیت فراگیر در موسسات آموزش عالی و دانشگاهها - مفهوم نشانهگذاری در نظام آموزش عالی در موسسات آموزش عالی و دانشگاهها - مفهوم و الگوهای ارزشیابی و سنجش کیفیت در موسسات آموزش عالی و دانشگاهها - مفهوم اعتبارسنجی در موسسات آموزش عالی و دانشگاهها - مفهوم، ضرورت و مراحل ارزیابی درونی - مفهوم، ضرورت و مراحل ارزیابی بیرونی - مفهوم، اصول و فرایند ممیزی کیفیت - اصول و فنون مستندسازی و گزارشنویسی، تحلیل و تفسیر مستندات |
دانش حرفهای |
|
- برنامهریزی در نظام آموزش عالی - فنون بهکارگیری فناوری اطلاعات - فنون ارتباطات اثربخش - کار تیمی در نظام دانشگاهی - خلاقیت و توسعه ایده و بهکارگیری روشهای ابتکاری و نوآوری در ارزشیابی و ممیزی کیفیت آموزش عالی - ضرورت نگرش و تفکر سیستمی در ارزشیابی و ممیزی کیفیت آموزش عالی - ضرورت دیدگاه و تفکر راهبردی در ارزشیابی و ممیزی کیفیت آموزش عالی - راهبردهای حل مسئله و ارزشیابی و ممیزی کیفیت آموزش عالی - موقعیت محوری و کل نگری در ارزشیابی و ممیزی کیفیت آموزش عالی |
مهارت |
2 |
- اصول و فنون تشخیص، تحلیل، تفسیر و قضاوت و جمعبندی و نتیجهگیری در خصوص مسائل و مباحث نظام آموزش عالی با تأکید بر کیفیت |
توانایی |
3 |
- نگرش و تعهد به ارزشیابی و ممیزی کیفیت نظام آموزش عالی - الزامات ارزشهای اخلاقی و اصول حرفهای در ارزشیابی و ممیزی نظام آموزش عالی |
نگرش و ارزشها |
4 |
- اصول و فنون تحولگرایی - اصول و فنون تاثیرگذاری بر دیگران - اصول و فنون انعطافپذیری - لزوم هدفمندی در ارزشیابی و ممیزی نظام آموزش عالی - اعتماد به نفس - ثبات هیجانی - خود-آگاهی - واقعگرایی - مدیریت بر خود - اصول و فنون مثبتاندیشی - الزامات و اصول پاسخگویی - الزامات یادگیری مادامالعمر در جامعه داناییمحور - اصول و فنون ریسکپذیری - اصول و فنون خود-باوری - اصول آمادگی برای کار |
ویژگیهای شخصیتی |
5 |
براساس یافتههای حاصل پنج حوزه اصلی تشکیلدهنده سرفصلهای برنامه آموزشی جهت بالندگی کارشناسان شامل دانش عمومی، دانش پایه، دانش حرفهای، مهارت، توانایی، نگرشها و ارزشها و ویژگیهای شخصیتی است که در یک دستهبندی کلیتر میتوان آنها را در چهار حوزه دانش، مهارت، نگرش و رفتار دستهبندی کرد.
سوال سوم: الگوی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت چگونه است؟
با توجه به نتایج تحلیلهای کیفی و کمی انجام شده، عوامل تشکیلدهنده صلاحیت حرفهای شناسایی شدند و ملاکها و نشانگرهای مربوط به هر عامل نیز تفکیک شد. این عوامل و ملاکها و نشانگرهای مربوط در قالب شکل 1 ارائه میشود:
ملاکها |
1. دانش |
عوامل |
1-1. عمومی |
1-3. حرفهای |
1-2. پایه |
2. مهارت |
3. نگرش و ارزشها |
4. توانایی |
5. ویژگیهای شخصیتی |
2-3. ادراکی |
2-2. ارتباطی |
2-1. فنی |
1. شناخت نظام آموزش عالی، 2. مدیریت و برنامهریزی راهبردی، 3. روشهای پژوهشی، آماری و نرم افزاری، 4. زبان، 5. دانش تضمین کیفیت، 6. دانش سنجش و ارزیابی کیفیت، 7. دانش اعتبارسنجی، 8. دانش مدیریت کیفیت، 9. دانش نشانهگذاری (محکزنی)، 10. دانش ممیزی کیفیت، 11. دانش مستندسازی و گزارش نویسی، 12. دانش ارزیابی و مدیریت عملکرد |
4-1. ذهنی |
4-2. تجربه |
1. برنامهریزی، 2. بهکارگیری فناوری اطلاعات، 3. بهکارگیری فنون ارزیابی و ممیزی، 4. توانایی ارتباطی، 5. قابلیت کار تیمی/گروهی، 6. خلاقیت، ابتکار و نوآوری، 7. تفکر سیستمی، 8. دیدگاه راهبردی، 9. شناسایی و حل مسئله، 10. کل نگری |
4-3. تحصیلات |
5-1. رهبری |
5-4. خودشکوفایی |
1.جهت گیری مثبت نسبت به بحث ارزشیابی و ممیزی نظام آموزش عالی، 2. تعهد به کیفیت نظام آموزش عالی، 3. ارزشهای اخلاقی و اصول حرفهای
|
5-3. خودپاسخگویی |
5-2. خوداستقلالی
|
مولفهها |
1.تشخیص، 2. تحلیل، 3. تفسیر و قضاوت، 4. جمعبندی و نتیجهگیری، 5. سابقه انجام ارزیابی و ممیزی، 6. سابقه پژوهش در حوزه ارزیابی و ممیزی
|
1. تحولگرایی، 2. تاثیرگذاری بر دیگران، 3. قابلیت انعطاف، 4. هدفمندی، 5. اعتماد به نفس، 6. ثبات هیجانی، 7. خودآگاهی، 8. واقعگرا، 9. مدیریت بر خود، مثبتاندیشی، 10. پاسخگویی، 11. یادگیری مادامالعمر، 12. ریسکپذیری، 13. خودباوری، 14. آمادگی برای کار، 15. آمادگی برای خود-انعکاسی . |
الگوی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت |
شکل 1. الگوی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت آموزش عالی
بحث و نتیجهگیری
آموزش عالی موتور محرک توسعه ملی است. بخاطر این، دولتها نیاز دارند تا آموزش عالی را بهبود بخشند و آن را در سطح عالی نگه دارند. بهبود کیفیت موسسات آموزش عالی عامل مهمی در رقابت ملی و بینالمللی است. کیفیت مطلوب، رقابتپذیری جامعه و جذابیت بینالمللی آموزش ارائه شده در کشور را ارتقاء میدهد. انجام ارزشیابی و ممیزی میتواند به عنوان گام ضروری برای بهبود و ارتقاء و دستیابی به کیفیت مطلوب باشد، که این حوزه معلول عوامل متعددی است که شاید مهمترین آن را بتوان شبکه انسانی متولی آن دانست. به عبارت بهتر این سوال مطرح است که ممیزان و ارزشیابان چگونه میتوانند ارزشیابی و ممیزی اثربخشی داشته باشند و به بهبود و تضمین کیفیت نظام دانشگاهی کمک نمایند؟ پاسخ به این سوال مستلزم داشتن دیدگاه و نگاهی تخصصی و حرفهای درباره ممیزان و ارزشیابان نظام دانشگاهی است. بسیاری از اقدامات برای موفقیت نظام تضمین کیفیت نظام دانشگاهی حیاتی است؛ شایستگی ممیزان و ارزشیابان، تعیین و آموزش آنها یکی از این اقدامات مهم است. چه ارزشیاب و ممیز درونی و چه ارزشیاب و ممیز بیرونی استفاده شود، انتخاب درست ارزشیاب و ممیز میتواند تأثیر بسزایی بر بازنمایی کیفیت و بهبود و تعالی آن داشته باشد.
ارزشیابان و ممیزان و برنامه آموزشی آنها، مهمترین عامل صحت نتایج نهاد ارزشیابی و ممیزی و از عوامل کلیدی موفقیت نظام ارزشیابی محسوب میشوند. چرا که فرایند نهاد ارزشیابی و ممیزی مستلزم استفاده از ارزشیابان و ممیزان جهت انجام فرایند ارزیابی است و بهوضوح نقش ارزشیاب و ممیز به عنوان عامل کلیدی دیده میشود. در واقع، ارزشیابان و ممیزان بهمنظور انجام یک ارزیابی اثربخش و گزارش نتایج آن، نیاز به شایستگیهایی دارند. شایستگی ارزشیابان و ممیزان اساساً مبتنی بر تحصیلات، آموزش و تجربه است و با کاربرد دانش تخصصی و مهارتها براساس نگرش مناسب و استفاده در عمل اندازهگیری میشود. رویکردهای شایستگیمحور به آموزش، سنجش، و توسعه حرفهای به طور فزایندهای به عنوان استراتژی اساسی برای بهبود اثربخشی ارزشیابان و ممیزان که ارزیابی کیفیت نظام دانشگاهی را انجام می دهند، منظور شده است. براین اساس، شناخت شایستگیهای مورد نیاز ارزشیابان و ممیزان کیفیت آموزش عالی میتواند یکی از گامهای موثر در اجرای یک آموزش اثربخش باشد.
یافتههای سوال اول نشان داد عوامل مهارت، دانش، تواناییها، نگرشها و ارزشها و ویژگیهای شخصیتی، پنج مولفه اصلی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت هستند که بیشترین اهمیت مربوط به عامل مهارت و کمترین اهمیت مربوط به عامل ویژگیهای شخصیتی است. همچنین یافتهها نشان داد عامل مهارت دارای مولفههای ادراکی، ارتباطی و فنی، عامل دانش دارای مولفههای دانش حرفهای، پایه و عمومی، عامل توانایی دارای مولفههای تجربه، توانایی ذهنی و تحصیلات، عامل نگرش و ارزشها دارای مولفههای ارزشهای اخلاقی و اصول حرفهای، تعهد و جهتگیری مثبت نسبت به بحث ارزشیابی و ممیزی نظام آموزش عالی، عامل ویژگیهای شخصیتی دارای مولفههای خود-استقلالی، رهبری، خود-شکوفایی و خود-پاسخگویی است. نتایج بهدست آمده از سوال اول با نتایج سایر پژوهشها در برخی از مولفههای صلاحیت حرفهای همخوانی دارد. به عنوان مثال در خصوص مولفه دانش با نتایج انجمن ارزشیابی آفریقای جنوبی (2012)، چارچوب انجمن ارزیابی اروپا (2012)، انجمن ارزیابی ژاپن (2012)، انجمن ارزیابی آلمان (2009)، در خصوص مولفه مهارت با نتایج دوی[49] و همکاران (2008)، ورهیز (2001)، در خصوص مولفه تواناییها با نتایج انجمن دانشگاه میشگان (2010) و انجمن ارزیابی ژاپن (2010)، در خصوص مولفه نگرش با نتایج چارچوب انجمن ارزیابی اروپا (2012)، انجمن ارزیابی ژاپن (2010) و ناگل اسمیت (1995) و در خصوص مولفه ویژگیهای شخصیتی با نتایج ورهیز (2001) و انجمن ارزشیابی انگلستان (2009) همخوانی دارد.
یافتههای تحلیل عاملی اکتشافی (سوال دوم) نشان داد مقدار شاخص کفایت نمونهبرداری برای عوامل صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت برابر با 991/0 است که نشاندهنده کفایت نمونهگیری است. همچنین میزان مجذور کای کرویت بارتلت 740/5895 بود که با درجه آزادی 1081 در سطح 01/0 معنادار است. ارزش ویژه 10 ملاک بزرگتر از 1 به دست آمد. این 10 ملاک در مجموع 457/65 درصد کل واریانس بین 45 ملاک مورد مطالعه را تبیین میکنند. همچنین یافتهها بیانگر این موضوع است که مجموع 45 ملاک اصلی عوامل صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت را میتوان ذیل چهار سطح (مولفه) و به شرح "دانش عمومی، دانش حرفهای، مهارت فنی و آماری، مهارت ارتباطی، مهارت ادراکی، توانایی ذهنی، تجربه، نگرشها و ارزشها، رهبری و خودشکوفایی" دستهبندی نمود. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که میزان سال تجربه، رشته تحصیلی و تناسب رشته تحصیلی با نظام ارزشیابی و ممیزی بر اثربخشی و کارآمدی ارزشیابی و ممیزی موثر هستند. بنابراین، برای گزینش اولیه افراد شایسته میبایست این موارد مدنظر قرار گیرد. در خصوص اینکه برنامه آموزشی منجر به ایجاد و یا ارتقاء صلاحیتهای موردنیاز بایستی از چه محتوا و ویژگیهایی برخوردار باشد. نتایج پژوهش نشان داد محتوای برنامه آموزشی ارزشیابان و ممیزان کیفیت در آموزش عالی بایستی شامل سرفصلهای دانش عمومی (شناخت نظام آموزش عالی: مفاهیم، چالشها و راهبردها، مدیریت و برنامهریزی راهبردی در نظام آموزش عالی)، دانش پایه (روشهای پژوهشی، آماری و نرم افزاری)، دانش حرفهای (مفهوم، فلسفه و ضرورت ارزیابی کیفیت در موسسات آموزش عالی و دانشگاهها، مفهوم کیفیت و تضمین کیفیت در موسسات آموزش عالی و دانشگاهها و ...)؛ مهارت (برنامهریزی در نظام آموزش عالی، فنون بهکارگیری فناوری اطلاعات و ...)؛ توانایی (اصول و فنون تشخیص، تحلیل، تفسیر و قضاوت و جمعبندی و نتیجهگیری در خصوص مسائل و مباحث نظام آموزش عالی با تأکید بر کیفیت)؛ نگرش و ارزشها (نگرش و تعهد به ارزشیابی و ممیزی کیفیت نظام آموزش عالی، الزامات ارزشهای اخلاقی و اصول حرفهای در ارزشیابی و ممیزی نظام آموزش عالی)؛ ویژگیهای شخصیتی (اصول و فنون تحولگرایی، لزوم هدفمندی در ارزشیابی و ممیزی نظام آموزش عالی) باشد. نتایج بررسی در نهادهای ارزشیابی و پژوهشهای مورد بررسی، (برای مثال: انجمن ارزشیابی نیوزیلند (2014)، انجمن ارزشیابی آفریقای جنوبی (2012)، چارچوب انجمن ارزیابی اروپا (2010)، دوی و همکاران (2008) حاکی از آن است که در اکثر موارد صلاحیتهای اساسی ارزشیابان و ممیزان نظام دانشگاهی را شامل دانش (عمومی، پایه، تخصصی)، مهارتها (فنی، بینفردی، ادراکی)، نگرشها و ویژگیهای فردی بیان نمودند، در برخی از پژوهشهای مورد بررسی (برای مثال: انجمن ارزیابی استرالیا (2002)، کینک و همکاران (2001)، تجربه ارزشیابی، تجربه مدیریتی، تکنیکهای مدیریت و تصمیمگیری، تحلیلهای موقعیتی، شایستگی شغلی و اعتبار، التزام شغلی و تعهد سازمانی را هم به عنوان صلاحیتهای ارزشیابان و ممیزان عنوان کردنند که هماهنگ با یافتههای پژوهش حاضر است.
یکی از هدفهای پژوهش (سوال سوم) طراحی الگوی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت در نظام آموزش عالی بود. نتایج تحلیلهای کیفی و کمی انجام شده حاکی از آن بود که مهارت، دانش، تواناییها، نگرشها و ارزشها و ویژگیهای شخصیتی مولفههای تشکیلدهنده الگوی صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت در نظام آموزش عالی است. درک و بهکارگیری و طراحی صلاحیتها و شایستگیهای ممیزان و ارزشیابان، از پیشبایستهای یک نظام تضمین کیفیت است. ایجاد و توسعه نظام صلاحیت حرفهای ممیزان و ارزشیابان کیفیت در آموزش عالی براساس رویکرد شایستگی، در واقع توسعه الگوهای شایستگی و نظام صلاحیت است. علاوه بر شایستگیهای عمومی، شایستگیهای تخصصی نیز مورد نیاز است. منظور از شایستگی دانش، مهارت، نگرش و انگیزش لازم جهت انجام موفقیتآموز وظایف و امور محوله است. برای تدوین و طراحی برنامههای ایجاد و توسعه نظام ممیزی و ارزشیابی مبتنی بر شایستگی باید سه مرحله اساسی را طی نمود: تهیه مدل شایستگی، شناسایی نیازهای آموزشی و برنامهریزی برنامههای توسعهای. در گام اول هدف، تدوین مدل شایستگی برای ممیزان و ارزشیابان کیفیت در نظام دانشگاهی است که بتوان در گام بعد با ارزیابی ممیزان و ارزشیابان کیفیت بر اساس آن به نیازهای آموزشی و برنامههای مناسب و جامع بهسازی و توسعهای دست یافت. بهطور کلی، چارچوب شایستگی ارزشیابان و ممیزان میتواند برای موارد زیر استفاده شود:
- سنجش فردی: به ارزیابان و ممیزان کمک میکند دانش، توانش و نگرش خود را ارزیابی و نیازهای آموزشی خود را تعیین کنند.
- آموزش: به نهادهای ارزیابی کمک میکند برنامههای آموزشی مقدماتی و حرفهای را تدوین و توسعه دهند.
- بهکارگماری نیروی جدید: به نهادهای ارزیابی کمک میکند ویژگیهای شغلی را برای جذب ارزیابان و ممیزان مدنظر قرار دهند.
- سنجش حقوق و مزایا: به نهادهای ارزیابی کمک میکند برمبنای چارچوب قابل مقایسه حقوق و مزایا را طبقهبندی و ترازبندی نماید.
- ارتقاء کیفیت ارزیابی و کاربرد آن: نهاد ارزیابی را در تحقق هدف اصلی حوزه یعنی انجام ارزیابی و بهشیوهای کارا و اثربخش را کمک میکند. هدف از چارچوب ارائهشده روشننمودن شایستگیهای کلیدی مورد نیاز برای ارتقاء کیفیت ارزشیابیها و ممیزیها است.
در راستای یافتههای این پژوهش، میتوان برای اجرا و سیاستگذاری درباره طراحی نظام صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت در آموزش عالی، موارد زیر را در قالب پیش بایستهای ساختاری، منابع انسانی، و آموزشی ارائه نمود.
1-بسته اجرایی شامل عوامل، مولفهها، ملاکها و الزامات آن با تمام جزئیات مورد بررسی در این پژوهش، مبنا و اساس هرگونه فعالیت و تصمیمگیری در سطوح سیاستگذاری و اجرایی در خصوص ارزشیابان و ممیزان کیفیت در وزارت متبوع و به تبع آن نظام دانشگاهی کشور قرار گیرد.
2- تشکیل نهاد متولی نظام صلاحیت حرفهای ارزشیابان و ممیزان کیفیت در آموزش عالی در سطوح:
2-1- کلان آموزش عالی با ویژگیهایی شامل: نهادی مستقل خارج از بدنه ستاد وزارت، دارای سازمان اجرایی مناسب بهمنظور تصمیمگیری و سیاستگذاری، آموزش ارزشیابان و ممیزان و انجام سایر امور موردنیاز
2-2- درون دانشگاهها زیر نظر ساختار متولی ارزشیابی؛ به منظور آموزش ارزشیابان و ممیزان جهت مدیریت و تضمین کیفیت اثربخش دانشگاهها
3 - قوانین و آئیننامههای حمایتی مربوطه توسط نهاد متولی با همکاری دانشگاهها تدوین و توسط نهادهای ذی صلاح در سطح کلان به منظور تبیین جایگاه آموزش ارزشیابان و ممیزان کیفیت در مدیریت و تضمین کیفیت دانشگاهها در جهت افزایش ضمانت اجرا و با تاکید بر نقش ارزشیاب و ممیزی در مدیریت و تضمین کیفیت ابلاغ گردد.
4 -یکی از شرایط احراز صلاحیت برای ارتقاء ارزشیاب و ممیز، احراز سطوحی از مطلوبیت بر اساس مجموعه مذکور قلمداد شود.
5-منابع مالی در سطح ستاد مرکز برای فعالیتهای حوزه سیاستگذاری و راهبری مرکزی آموزش ارزشیابان و ممیزان کیفیت آموزش عالی تدارک دیده شود.
6- بودجه مجزایی برای انجام فعالیتهای آموزش ارزشیابان و ممیزان کیفیت آموزش عالی در بودجه سالیانه دانشگاه مشخص و مصوب گردد.
7-آییننامه آموزشی ارزشیابان و ممیزان کیفیت آموزش عالی تدوین و به دانشگاهها ابلاغ شود.
8- محتوای آموزشی مورد نیاز ارزشیابی و ممیزی کیفیت براساس الگوی ارائه شده در دو سطح ستاد و صف، طراحی شود.
9- جذب و آموزش کارشناس آشنا با روشهای مدیریت و تضمین کیفیت در سطوح مختلف دانشگاه براساس مجموعه پیشنهادی مورد توجه قرار گیرد.
10- در کنار توجه به موارد مذکور، لازم است الگوی پیشنهادی از بعد مجموعه عوامل، مولفهها، ملاکها و الزامات صلاحیت ارزشیابان و ممیزان کیفیت در قالب یک کار گروه متشکل از افراد صاحبنظر (از حوزههای علمی، سیاستگذاری و اجرایی) در این حوزه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
منابع
- آذر، عادل، غلامرضایی، داود؛ داناییفرد، حسن؛ خدادحسینی و حمید (1392). تحلیل چالش کیفیت آموزش عالی در برنامه پنجم توسعه. راهبرد فرهنگ، شماره بیست و یکم، 171-139.
- ترکزاده، جعفر، محمدی، مهدی و محترم، معصومه (1392). بررسی اثربخشی طرح های ارزیابی درونی اجرا شده در گرو ه های آموزشی دانشگاه شیراز. فصلنامه مطالعات اندازهگیری و ارزشیابی آموزشی، سال سوم، شماره 4، 201-169.
- حسینی، معصومه؛ فراهانی، ابوالفضل و قره، محمدعلی (1392). طراحی الگوی تضمین کیفیت آموزش تربیت بدنی در نظام آموزش از راه دور. پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی؛ 2 (2): 135-119.
- عارفی، محبوبه و خرسندی یامچی، اکبر (1391). ارزیابی درونی ضرورت پاسخگویی دانشگاهها (مطالعه موردی گروه مهندسی الکترونیک دانشگاه شهید بهشتی). فصلنامه آموزش مهندسی ایران، شماره 53، 153-131.
- کریمیان، حیدر؛ نادری، عزت الله؛ عطاران، محمد و صالحی، کیوان. (1390). ارزیابی درونی رهیافت مناسب برای بهبود کیفیت نظام آموزش عالی؛ مطالعه موردی. دوماهنامه علمی- پژوهشی راهبردهای آموزش در علوم پزشکی. ۴ (۲) :۸۳-۷۷.
- محمدی، رضا. (1392). طراحی الگوی ممیزی کیفیت و امکانسنجی اجرای آن در نظام دانشگاهی ایران. پایاننامه دکتری، دانشگاه شهید بهشتی.
- محمدی، رضا، عارفی، محبوبه، بازرگان، عباس و اسحاقی، فاخته (1393). طراحی الگوی مطلوب ممیزی کیفیت آموزش عالی ایران. فصلنامه مطالعات اندازهگیری و ارزشیابی آموزشی، سال چهارم، شماره 5، 153-115.
- محمدی، رضا؛ فتحآبادی، جلیل؛ یادگارزاده، غلامرضا؛ میرزامحمدی، محمدحسن و پرند، کورش (1391). ارزشیابی کیفیت در آموزش عالی: مفاهیم، اصول، روشها، معیارها. چاپ چهارم؛ تهران: مرکز انتشارات سازمان سنجش آموزش کشور.
- نامدار، راضیه؛ پزشکیراد، غلامرضا، حیدری، محمد و زمانی، ناصر (1389). بررسی صلاحیت حرفهای تحقیقمداریمورد نیاز ارزشیابان وزارت جهاد کشاورزی. مجله تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران. 3(41)، 313-321.
- نیکخواه، محمد؛ شریف، مصطفی و طالبی، هوشنگ (1390). بررسی وضعیت موجود و ممکن کاربرد شاخص های ارزشیابی از دروندادهای برنامه درسی دوره تحصیلات تکمیلی دانشگاه های اصفهان، صنعتی اصفهان و شهرکرد. رویکردهای نوین آموزشی، (13)، 75-102.
- Ajprua, Haruthai. Wongwanichb, Suwimon. Khaiklengc, Piyapong. (2014). Design of Educational Quality Assurance System for Driving Policy of Educational Reform in Thailand: Theory-based Evaluation Procedia - Social and Behavioral Sciences, 116, 1416 – 1422.
- Australasian Evaluation Society (2010). Evaluators Professional Learning Competency Framework. Retrieved May 23, 2014, from http://www.aes.asn.au
- Bassellier, G., Reich, B. H., & Benbasat, I. (2001). Information technology competence of business managers: A definition and research model. Journal of Management Information Systems, 17(4), 159–182.
- Bird, A., & Osland, J. (2004). Global competencies: An introduction. In H. Lane, M. Maznevksi, M. E. Mendenhall, & J. McNett (Eds.), Handbook for global managers, (pp. 57-80). Malden, MA: Blackwell.
- Canadian Evaluation Society (2009).Competency for Canadian Evaluation Practice. Retrieved May 24, 2014, from http://www.evaluationcanada.ca
- Canadian Evaluation society. (1999). Essential skills series. Retrieved June 20 2008, from http://www.evaluationcanada.ca.
- Chan, I. Y. S., Liu, A. M. M., Cao, S., & Fellows, R. (2013). Competency and empowerment of project managers in China. In Proceedings of the 29th Annual ARCOM Conference, (pp. 383- 392). Reading, UK: Association of Researchers in Construction Management (ARCOM).
- Connell, M. W., Sheridan, K., & Gardner, H. (2003). On abilities and domains. In The psychology of abilities, competencies, and expertise, ed. R.J. Sternberg and E. L. Grigorenko, 126–155. Cambridge, UK: Cambridge University Press, http://dx.doi.org/10.1017/ CBO9780511615801.007
- Cooper, A. W., & Graham, D. L. (2001). Competencies needed to be successful county agents and county supervisors. Journal of Extension, 39(1), from http://joe.org/joe/2001february/rb3.html.
- Cristian Cabalin. (2015). Mediatizing higher education policies: discourses about quality education in the media, Critical Studies in Education, 56:2, 224-240.
- Dewey, Jennifer D., Montrosse, Bianca E., Schröter, Daniela C. Sullins, Carolyn D., Mattox, John R. (2008). Evaluator Competencies What’s Taught Versus What’s Sought. American Journal of Evaluation, Volume 29 Number 3, 268-287.
- Epstein, R. M., & Hundert, E. M. (2002). Defining and assessing professional competence. Journal of the American Medical Association, 287(2), 226–235. http://dx.doi.org/10.1001/jama.287.2.226.
- European Evaluation Society. (2010). RESULTS OF A SOCIETY WIDE CONSULTATION ON A PROPOSED EVALUATION COMPETENCIES FRAMEWORKFOR EUROPE, The EES survey, http://www.europeanevaluation.org.
- Evers, F. T., Rush, J. C., & Berdrow, I. (1998). The bases of competence: Skills for lifelong learning and employability. San Francisco: Jossey Bass.
- Finnish Higher Education Evaluation Council. (2006). Audits of Quality Assurance Systems of Finnish Higher Education Institutions. Audit Manual for 2005–2007. PUBLICATIONS OF THE FINNISH HIGHER EDUCATION EVALUATION COUNCIL.
- Ghere, G., King, J. A., Stevahn, L., & Minnema, J. (2006). A professional development unit for reflecting on program evaluator competencies. American Journal of Evaluation, 27, 108-123.
- Giliberto Capano. (2014). the re-regulation of the Italian university system through quality assurance. A mechanistic perspective Policy and Society, 33, 199–213.
- Harvey, L. and Williams, J. (2010). Fifteen Years of Quality in Higher Education (Part Two). Journal of Quality in Higher Education; 16 (2): 81-113
- International Development Evaluation Association (2012). Competencies for Development Evaluation Evaluators, Managers, and Commissioners. Retrieved May 26, 2014, from http://www.ideas-int.org/
- Jungblut, Jens. Vukasovic, Martina and Stensaker.,Bjørn. (2015) Student perspectives on quality in higher education, European Journal of Higher Education, 5:2, 157-180.
- King, J. A., Stevahn, L., Ghere, G., & Minnema, J. (2001). Toward a taxonomy of essential evaluatorcompetencies. American Journal of Evaluation, 222, 229-247.
- Nagelsmith, L. (1995). Competence: An evolving concept. Journal of Continuing Education in Nursing, 26(6), 245–248.
- New Zealand Evaluation Association (2014). Evaluator Competencies. Retrieved Aprill 26, 2014, from http://www.anzea.org.nz/
- OECD. (2002). Definition and selection of competencies (DeSeCo): Theoretical and conceptual foundations. Strategy paper JT00132752 Retrieved from http://www.deseco.admin.ch/bfs/deseco/en/index/02.
- Perrenoud, P. (2013). Desenvolver competências ou ensinar saberes? An escola que prepara para a vida [Developing competencies or teaching knowledge? The school that prepares for life] (L. S. Pereira, Trans). Porto Alegre, RS: Editora Penso.
- Roe, R. A. (2002). What makes a competent psychologist? European Psychologist. 7(3), 192–202. http://dx.doi.org/10.1027//1016-9040.7.3.192
- Scott, Petter. (2010). UK Higher education in twenty first century; a changing picture, quality matters series. London, QAA.
- Simone van Vugt, Seerp Wigboldus, Bob Williams and Jim Woodhill. (2011). making evaluations matter: A practical guide for evaluators. Centre for Development Innovation, Wageningen University & Research centre, Wageningen, The Netherlands.
- Spencer, L. M., & Spencer, S. M. (1993). Competence at work: Models for superior performance. New York, NY: Wiley.
- Todorescua, Liliana-Luminiţa., Iuliana, Lampăc. Greculescub, Anca. (2014). Implementation of Quality Assurance in Romanian Technical Higher Education – Objective set by the Bologna Process. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 122, 443 – 447.
- United Kingdom Evaluation Society (2009). DFID Core Competency Framework. Retrieved May 29, 2014, from http://www.evaluation.org.uk/
- Voorhees, R. A. (2001). Measuring what matters: Competency-based learning models in higher education. San Francisco: Jossey-Bass.
- Weinert, F. E. (2001). Concept of competence: A conceptual clarification. In D. S. Rychen & L. H. Salganik (Eds.), Defining and selecting key competencies (pp. 45–66). Kirkland, WA: Hogrefe & Huber.
- Wilcox, Y. (2014). A Professional Grounding and History of the Development and Formal Use of Evaluator Competencies. Canadian Journal of Program Evaluation, 28(3), 1-28.
- Wilcox, Yuanjing. (2012). An Initial Study to Develop Instruments and Validate the Essential Competencies for Program Evaluators. ECPE. A DISSERTATION SUBMITTED TO THE FACULTY OF THE GRADUATE SCHOOL OF THE UNIVERSITY OF MINNESOTA. 1-160.
- Zorzi, R., Perrin, B., McGuire, M., Long, B., & Lee, L. (2002). Defining the benefits, outputs, and knowledge elements of program evaluation. Canadian Journal of Program Evaluation, 17(3), 143-150.
[1] استادیار مرکز تحقیقات.ارزشیابی.اعتبارسنجی و تضمین کیفیت سازمان سنجش آموزش کشور remohamadi@yahoo.cam (نویسنده مسئول)
[2] دانشجوی دکتری a.khorsandi1983@gmail.com
[3] . Scott
[4] . Hyper Nynalstalv and Pltola
[5] . DiGeorge
[6] . Poway
[7] . Harvey and Green
[8] . Jungblut
[9] . Cristian
[10] . Harvey and Williams
[11] . Panzaro
[12] . Todorescua
[13] . Giliberto
[14] . Beckett and Burrougs
[15] . Anderson
[16] . Ajprua
[17] . Elkin
[18] . Simone
[19] . Vorthen
[20] . Wilcox
[21] . Ghere
[22] . Canadian Evaluation Society
[23] . Japanese Evaluation Society
[24] . International Development Evaluation Association
[25] . United Nations Evaluation Group
[26]. Aotearoa New Zealand Evaluation Association
[27] . European Evaluation Society
[28]. International Board of Standards for Training, Performance, and Instruction
[29]. Mojab
[30] . Chan
[31] . Clarke and Armit
[32]. Epstein & Hundert
[33] . Bassellier
[34] . Bird & Osland
[35] . Connell
[36] . Roe
[37] . Spencer & Spencer
[38] . Weinert
[39] . Perrenoud
[40] . Sanders
[41] . Fitzpatrick
[42] . Dewey
[43] . King
[44] . Cooper & Graham
[45]. Voorhees
[46] . Evers
[47] . Nagelsmith
[48] . Gibson and Hylson
[49] . Dewey