بررسی نقش نظام آموزش از دور در ایجاد سرمایه اجتماعی و ارائه الگوی مناسب جهت ارتقاء آن در آموزش عالی کشور

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور آستارا

2 گروه علوم تربیتی دانشگاه تربیت معلم تهران

3 دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور تهران

چکیده

این پژوهش به منظور شناسایی نقش نظام آموزش از دور در ایجاد سرمایه اجتماعی و ارائه الگوی مناسب جهت ارتقاء آن در آموزش عالی کشور انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی– همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور کشور در سال تحصیلی 90-91 تشکیل می دهند. روش نمونه گیری از نوع خوشه‌ای چند مرحله‌ای با توزیع نسبتی است. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی- مورگان، با در نظر گرفتن خطای 5%= α، 280 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد که 249 پرسشنامه قابل تحلیل بود. جهت جمع آوری داده‌ها از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پرسشنامه اول برای سنجش مؤلفه‌های نظام آموزش از دور و پرسشنامه دوم برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی تدوین گردید. روایی محتوایی پرسشنامه‌ها را صاحب نظران تأیید کردند. پایایی پرسشنامه مربوط به مؤلفه‌های نظام آموزش از دور با استفاده از آلفای کرونباخ 87% و برای پرسشنامه سرمایه اجتماعی 95% برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده علاوه بر از آماره های توصیفی، از آماره های استنباطی آزمون تفاوت میانگین‌ها، تحلیل واریانس یک طرفه، همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، تحلیل سیر و معادله ساختاری استفاده گردید. نتایج نشان داد سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی نظام آموزش از دور از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و عملکرد نظام آموزش از دور مناسب نمی‌باشدوفضای تعاملی، ارتباطی در شکل گیری سرمایه اجتماعی از توان تبیینی بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها دارد.

کلیدواژه‌ها


اصطلاح سرمایه اجتماعی[1] اساساً در دهه ی 1990 مفهوم مهمی شده و در رشته‌های علوم اجتماعی مورد توجه زیادی قرار گرفت و در اسناد و گفتمان این رشته‌ها وارد شده و عده زیادی از جامعه شناسان، علمای سیاست و اقتصاد دانان برای یافتن پاسخ های سؤال‌های متعددی که در رشته‌های خود با آن مواجه بودند، به سرمایه اجتماعی متوسل شدند. تحلیل گران سرمایه اجتماعی اساساً به اهمیت روابط به عنوان منبعی برای اقدام اجتماعی توافق دارند(جاکوبز[2]، 1965). اما در تعریف دقیق سرمایه اجتماعی اتفاق نظر ندارند. برخی حوزه این مفهوم را تنها به ساختار شبکه های ارتباطی محدود می کنند. برخی دیگر آن را یکی از اشکال سرمایه دانستند که تحت شرایط خاصی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی است(بوردیو[3]، 1986). پوتنام[4](2000) سرمایه اجتماعی را مجموعه‌ای از مفاهیمی مانند اعتماد[5]، هنجارها[6] و شبکه[7]ها می‌دانند که ارتباط و شراکت بهینه بین اعضای یک اجتماع پدید می آورد. از نظر فوکویاما[8](1999) سرمایه اجتماعی مجموعه‌ای از هنجارها و ارزش‌های غیر رسمی است که اعضای گروه در آن سهیم می باشند.. ازنظر ناهاپیت و گوشال[9](1998) سرمایه اجتماعی ارتباط با دوستان، همکلاسان و تماس های عمومی نزدیکتری است که از طریق آن افراد فرصت‌هایی را برای استفاده از سرمایه عالی و انسانی خود به دست می‌آورند.

پوتنام(2000)معتقداست سرمایه اجتماعی به طور مثبت به توانایی سازمان مربوط است و موجب مسؤولیت نسبت به کارکنان، انعطاف پذیری، اداره کار گروهی و توسعه ی سرمایه فکری می‌شود و هرجا سرمایه اجتماعی بیشتری وجود دارد می‌توان انتظار داشت سطح بالاتری از عملکرد تحقق یابد. ناهاپیت و گوشال(1998) سرمایه اجتماعی را برای ترویج دانش در سازمان ضروری می‌دانند و اعتقاد دارند سرمایه اجتماعی منبع مهمی است که موجب می‌شود افراد باهم کار کنند و وقتی یکدیگر را می شناسند و درک می کنند به همدیگر اعتماد و احساس نزدیکی کنند. در نتیجه کارآمدتر و اثر بخش باشند. آنان عقیده دارند سازمان هایی که دارای سطح بالایی از سرمایه اجتماعی اند احتمالاً از رقبایی که سطح پایین‌تری از سرمایه اجتماعی دارند، موفق ترند. یکی از سازمان های اصلی ایجاد، توسعه و ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی در سطح جامعه دانشگاه و نظام آموزش عالی می‌باشد. از نظر پوتنام(2000) عدم توسعه آموزش عالی در مسیر ایجاد، تولید و افزایش کیفیت سرمایه اجتماعی جامعه به عدم اثربخشی و ناکارآیی نهاد آموزش عالی در پیشبرد برنامه‌های توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور منجر خواهد شد. دستیابی به توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در هر کشوری، نیازمند آموزش عالی پویا و کاراست. اگر نظام آموزش عالی و دانشگاه‌ها بتوانند وظایف بنیادی خود را در زمینه دانش آفرینی، پرورش نیروی انسانی و پیشبرد برنامه‌های توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به خوب انجام دهند، می‌توان چشم داشت که کشور در راستای توسعه پایدار پیشرفت کند(مرجایی، 1383). با توجه به اینکه این موضوع مورد توجه جامعه علمی کشور است بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران جهت شناخت بهتر آنها و برنامه‌ریزی مناسب برای آنها ضروری به نظر می‌رسد. از سوی دیگر ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه برای حل مسائل افزایش عده متقاضیان ورود به آموزش عالی و پاسخ به نیازهای ناشی از تحولات علم و فن آوری، نظام آموزش از راه دور را در آموزش عالی دایر کرده است. این نوع آموزش جدید، موانع توسعه آموزش در نظام آموزش سنتی را از میان برداشته و با افزایش کارایی و هم‌زمان موجب کاهش هزینه های آموزشی شده است(رضوی، 1385). با وجود این، فرض بر این است که در نظام آموزش از دور مجارای ارتباطی اساتید و فراگیران بسیار محدود، منقطع و کند است و اطلاعات به موقع، دقیق و مستقیم مبادله نمی‌شود.

 مجارای ارتباطی اساتید و فراگیران بسیار محدود، منقطع و کند است و اطلاعات به موقع، دقیق و مستقیم مبادله نمی‌شود. هرچند این ضعف ارتباطی با برخی مشکلات از جمله بالا بودن تعداد فراگیران، نبود زیر ساخت کافی فناوری و وجود اساتید و دانشجویان غیرحرفه ای پیوند دارد ولی تا حدی ناشی از ضعف عوامل انگیزشی، عدم علاقه و صمیمیت، فقدان حمایت، عدم درک یکدیگر و یا عدم اعتماد می‌باشد. دراین زمینه لتیائو[10](2009) معتقد است در نظام آموزش از دور ضعیف بودن ارتباطات و تعاملات اعضاء منجر به ایجاد واژگونی و تقلیل در میزان سرمایه اجتماعی می‌شود. گاسکل[11](2009) هم اذعان می‌دارد که ارتباطات غیرمستقیم و پیوندهای ضعیف در نظام آموزش از دور بسترساز مناسبی است که میزان مشارکت واعتمادرادربین اعضاءتقلیل دهد. مان یولا [12](2009) در تحقیق خود نتیجه می‌گیرد مبادله اطلاعات و مشارکت علمی اساتید و دانشجویان از طریق پست الکترونیک و وب گردی در نظام آموزش از دور به علت پایین بودن میزان اعتماد پایین تر از حد متوسط بوده است. استیونسون[13](2006) معتقد است که نارضایتی از مدیریت فنی و پشتیبانی درآموزش از دور، تعامل و ارتباط را کم می‌کند و شرایط مطلوب برای یادگیری مستقل را فراهم نمی‌سازد. همچنین لاپان و همکاران[14](2002) معتقدند نامطلوب بودن خدمات پشتیبانی درنظام آموزش از دور باعث عدم همکاری و عامل اصلی ایجاد شکاف بین یاد دهنده و یادگیرنده است. نتایج بدست آمده از تحقیق معینی کیا(1390)نیز نشان می‌دهد عدم حضور دائمی اساتید و مدعو بودن اغلب آنان در آموزش از دور باعث کم شدن بعد همدلی و همراهی وعدم درک نیازهای همدیگر اعضا شده و تعامل و تعهد را در بین آنها تا حد زیادی تقلیل داده است. تصور می‌شود فقدان این عوامل به نوبه خود به ایجاد و گسترش برخی مشکلات دیگر دامن می زند و این فرآیند دیر یا زود اساسی ترین کارکردهای نظام آموزش از دور را به چالش خواهد کشید(قانعی راد، 1384). به طوری که این نظام آموزشی در مسیر رشد کمی و کیفی خود بدون توجه به مؤلفه‌های فرهنگی و توسعه سرمایه اجتماعی و بدون داشتن برنامه‌های کوتاه مدت و بلند مدت در زمینه ارتقاء شاخص‌های سرمایه اجتماعی قادر به بلوغ و رشد علمی و توسعه متوازن نخواهد شد. بدین جهت اجرای چنین پژوهشی موجب می‌شود وضعیت سرمایه اجتماعی، نظام آموزش از دور و عوامل مؤثر در ارتقاء آن روشن شود تا بر اساس آن مدیران بتوانند با برنامه‌ریزی مناسب از توان‌مندی‌های اعضا استفاده کنند و با بهره گیری از برنامه‌های آموزشی و پرورشی مناسب توانایی‌های آنان را افزایش و به توان‌مندی تبدیل کنند و عوامل مخل همکاری و همدلی را از بین ببرند. در نهایت مدلی را که بتوان سرمایه اجتماعی را در آموزش عالی با بیشترین کارایی و کارآمدی ارتقا دهد، طراحی و ارائه می‌شود.

چارچوب نظری تحقیق

نظریات مورد مطالعه با وجود تنوع در چند زمینه کلی با همدیگر اشتراک دارند. با توجه به این نظریات می‌توان نظام آموزش از دور را به عنوان یک ساختار اجتماعی و مجموعه‌ای از روابط کارگزاران دانش و به ویژه اساتید و دانشجویان، در موقعیت‌های محلی تجزیه و تحلیل کرد. در این نظام از فناوری الکترونیکی جهت آموزش و برقراری تعامل استفاده می‌شود. استفاده از این فناوری باعث مبادله اندیشه ها و دانش می‌گردد و زمینه مشارکت دانشجویان و اساتید را افزایش می‌دهد. انعطاف پذیری در استفاده از فناوری الکترونیکی، انواع جدیدی از میدان های تعامل را بین افراد ناشناخته به وجود می آورد و صرف نظر از موقعیت‌ها، مبادله توانایی‌های افراد را برای ارتباط با همدیگر فراهم می‌سازد. ولمن[15](2001) معتقد است فناوری الکترونیکی با ایجاد اشکال نو تعامل و افزایش شبکه اجتماعی و با غلبه بر محدودیت های مکان و زمان به ایجاد سرمایه اجتماعی منجر می‌گردد. هوسمن[16](2004) اذعان می دارند در نظام آموزش از دور فناوری الکترونیکی با تسهیل جریان اطلاعات، زمینه مشارکت دانشجویان و اساتید را افزایش می‌دهد، ژائو[17](2005) معتقداست استفاده از فناوری الکترونیکی در نظام آموزشی پیوندهای اجتماعی دانشجویان را گسترش می‌سازد و صرف نظر از موقعیت‌ها، مبادله توانایی‌های افراد را برای ارتباط با همدیگر فراهم می‌سازد. تعاملات بین کارگزاران دانش در نظام آموزش از دور علاوه بر کسب سرمایه فرهنگی، پیامدهای عاطفی- انگیزشی زیادی را برای شرکت کنندگان در این روابط به همراه دارد. ایجاد همدلی، صمیمیت، احترام متقابل و اعتماد از مهم‌ترین این پیامدهاست که به نوبه خود به رضایت مندی از جنبه‌های مختلف تجربه ی مشارکت در تعاملات و فعالیت‌های آموزشی می‌انجامد. تعاملات اجتماعی و ارتباط حضوری و غیرحضوری در محیط نظام آموزش از دور می‌تواند بر رشد شخصی، عملکرد اجتماعی و تحصیلی اثر مثبت داشته باشد و احساس خود اثر بخشی را افزایش دهد و این احساس نیز به نوبه خود بر تلاش علمی و پژوهشی دانشجویان و اساتید اثر می‌گذارد. به طوریکهگاماس [18](2007) اذعان می دارد افزایش تعامل در نظام آموزش از دور منجر به ارتقاء فعالیت مشترک همکاران، استفاده مشترک از منابع و منافع و تبادل و مبادله اطلاعات و دانش در بین اعضای هیأت علمی و دانشجویان می‌گردد. بوزمن[19](2001) معتقد است مساعد بودن فضای تعاملی و ارتباطی در نظام آموزش از دور در بین دانشجویان و اساتید نقش اساسی در توسعه مشارکت علمی دارد و پاتنام[20](2000) معتقد است که اعتماد، صمیمیت و همدلی محصول تعاملات و پیوندهای اجتماعی است. بندورا[21](2000)، موی، هنکین واگلی[22](2005) همکاری و مشارکت در فعالیت‌های علمی، صمیمیت، همدلی در بین همکاران و احترام به ارزش‌ها را عامل اصلی برای افزایش توان‌مندی اعضای هیأت علمی و دانشجویان می‌دانند. نحوه ی مدیریت رفتارسازمانی، آموزشی و خدماتی یکی دیگر از مؤلفه‌های تأثیر گذار در گسترش مشارکت علمی و ایجاد سرمایه اجتماعی در نظام آموزش از دور است وقتی مدیریت دانشگاهی از وضعیت مطلوبی برخوردار باشد احتمال استقرار و توسعه یک رابطه فعال بین اساتید و دانشجویان افزایش می‌یابد و انگیزه لازم برای گسترش همکاری و مشارکت علمی در دانشگاه رشد می‌یابد. به نظر استیونسون(2006) نارضایتی از مدیریت دانشگاهی تعامل و ارتباط را در محیط آموزشی کم می‌کند و رمزدن[23](1988) اذعان می دارد مدیران دانشگاهی با تجلیل و قدرشناسی، مدیریت مشارکتی و احترام به ارزش‌ها می‌توانند به بهترین شیوه زمینه مشارکت و همکاری علمی را در دانشگاه افزایش دهند و فاورو[24](2003) معتقداست رضایت از مدیریت دانشگاهی توان‌مندی دانشجویان و اعضای هیأت علمی را در فعالیت آموزشی و پژوهشی ارتقاء می‌دهد. به طوریکه مدیران با ارزش گذاری به اندیشه های نو و بدیع در دانشگاه می‌توانند انگیزه لازم را در تولید دانش افزایش دهند. این دریافت های نظری مبنای تدوین مدل تحلیل پژوهش حاضر را فراهم ساخته است.(نمودار1)

فناوری اطلاعاتی

فناوری ارتباطی

فرصت های ایجادی

سرمایه اجتماعی

مشارکت علمی

شبکه اجتماعی

ارزش‌های اجتماعی فرهنگی

آگاهی و شناخت

توانمندسازی

اعتماد

نظام آموزش از دور

مدیریت دانشگاهی

فضای ارتباطی و ساختاری

فناوری‌های الکترونیکی

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار(1): مدل تحلیل تحقیق

مواد و روش‌ها

روش پژوهش کمی، توصیفی– همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور کشور در سال تحصیلی 90-91 تشکیل می دهندکه تعدادشان 2012نفرمی‌باشد. روش نمونه گیری از نوع خوشه‌ای چند مرحله‌ای باتوزیع نسبتی است. به همین منظوراز بین استان‌های برخوردار، استان تهران و فارس، از بین استان‌های نیمه برخوردار استان گیلان وایلام وازبیناستان‌های محروم، استاناردبیل انتخاب وازبین استان‌های انتخابی، نیز دانشگاه مرکز استان و به طور تصادفی یک مرکز یا واحد غیر از مرکز استان انتخاب شد. از دانشگاه‌های پیام نور تهران، گیلان، اردبیل، فارس وایلام به ترتیب 71، 61، 47، 33 و37نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی- مورگان، با در نظر گرفتن خطای 5%= α انتخاب گردید. بر این اساس از بین اعضای هیئت علمی 280 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد که 249 پرسشنامه قابل تحلیل بود. جهت جمع آوری داده‌ها از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پرسشنامه اول برای سنجش مؤلفه‌های نظام آموزش از دورطراحی گردید. شاخص‌های این پرسشنامه شامل‌ مدیریت فنی و پشتیبانی، مدیریت رفتار سازمانی، کارکرد فناوری ارتباطی، کارکرد فناوری اطلاعاتی، کیفیت ارتباط باهمکاران وکیفیت ارتباط با فراگیر می‌باشد. پرسشنامه دوم برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی تدوین گردید. شاخص‌های این پرسشنامه شامل اعتماد اجتماعی، مشارکت علمی، شبکه اجتماعی، ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی، توان‌مندی‌سازی و آگاهی و شناخت می‌باشد. گویه‌های دو پرسشنامه از بررسی متون و نظریه‌های ارائه شده استخراج گردید. روایی محتوایی پرسشنامه‌ها را صاحب نظران تأیید کردند و برای برآورد روایی سازه از تحلیل عاملی استفاده گردید نتایج نشان داد روایی عامل‌های استخراج شده در هر دو پرسشنامه مطلوب می‌باشد. پایایی پرسشنامه مربوط به مؤلفه‌های نظام آموزش از دور با استفاده از آلفای کرونباخ 87% محاسبه گردید. و برای پرسشنامه سرمایه اجتماعی آلفایکرونباخ 95% برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده علاوه بر از آماره‌های توصیفی، از آماره‌های استنباطی آزمون تفاوت میانگین‌ها، تحلیل واریانس یک طرفه، رگرسیون چندگانه، تحلیل مسیر و معادله ساختاری استفاده گردید.

اندازه گیری متغیرها

- متغیر وابسته:به منظور عملیاتی کردن سرمایه ی اجتماعی از نظریات ناهاپیت و گوشال(1998)، فوکویاما(1997) پاتنام(2000) استفاده شد. شاخص‌هایی که به عنوان معرف های سرمایه ی اجتماعی در نظر گرفته شدهاند عبارتنداز:مشارکت علمی، شبکه ی اجتماعی، اعتماداجتماعی، توان‌مندسازی، آگاهی و شناخت وارزش‌های اجتماعی، فرهنگی.

- مشارکت علمی:برای سنجش این شاخص ازمیزان تعاملات و روابط متقابل در محیط‌های مجازی و واقعی، ارتباط با مراکز علمی و فرهنگی، تبادل و اشتراک اطلاعات و فعالیت‌های علمی با دیگران و انجام کار گروهی استفاده شد.

- شبکه اجتماعی: برای سنجش این شاخص ازمیزان پیوندهای اجتماعی در محیط‌های مجازی و واقعی، پیگیری احوال و اوضاع، ملاقات با افراد دارای علایق مشترک، حمایت‌های عاطفی، مالی و اطلاعاتی استفاده شد.

- اعتماد: جهت گیری مفهومی گویه‌ها بر میزان صداقت، صراحت، اطمینان، تمایلات همکاری جویانه در محیط‌های مجازی و واقعی تاکید دارد.

- توان‌مندسازی:برای سنجش این شاخص ازمیزان میزان توانایی تصمیم گیری در نحوه انجام کار، دقیق بودن در فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی، تسلط و شایستگی در انجام کارهااستفاده شد.

- آگاهی و شناخت:این مفهوم بر میزان توجه بر محیط و مسائل آن، در جریان قرار گرفتن اخبار، دنبال کردن رویدادهای علمی و آشنایی با مقررات آموزشی دانشگاه متمرکز می‌باشد.

- ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی:جهت گیری مفهومی گویه‌ها بر میزان احترام به ارزش‌ها و هنجارها، شرکت در مراسم مختلف دانشگاهی، همیاری، پرورش وجدان جمعی و وفاق در ارزش‌ها تمرکز دارد.

-متغیرهای مستقل:برای سنجش نظامآموزش از دور از سه معرف مدیریت دانشگاهی، فضای تعاملی-ارتباطی و فناوری الکترونیکی استفاده شد.

- مدیریت دانشگاهی:برای سنجش این شاخص از دو متغیرمدیریت رفتار سازمانی و مدیریت فنی و پشتیبانی استفاده شد.

- مدیریت رفتار سازمانی: این مفهوم بر میزان توجه مسولین به ارزش‌ها و عواطف، درک نیازها، حمایت‌های عاطفی، فکری و اطلاعاتی، قدردانی و تجلیل، آرامش و امنیت و ایجاد انگیزه در تمرکز دارد.

- مدیریت فنی و پشتیبانی:منظور میزان التزام در خصوص ارائه منظم ابزارهای ارتباطی هم‌زمان و ناهم‌زمان، کارایی سیستم های الکترونیکی و سامانه های چندرسانه ای، دسترس پذیر بودن امکانات آموزشی و سهولت ارائه محتوای درخواست شده می‌باشد.

- فضای تعاملی-ارتباطی:این شاخص بر میزان توافق در برقراری ارتباط متقابل دانشجو با دیگر دانشجویان و اعضای هیأت علمی، ارتباط اعضای هیأت علمی با دانشجو و همکاران در فضای مجازی و واقعی، انتقال تجارب و ارزش‌های شخصی اعضای هیأت علمی به دانشجویان، دسترس بودن اعضای هیأت علمی و مسؤولان دانشگاه، و همکاری مسؤولان دانشگاه با دانشجویان و داشتن رابطه خوب و صمیمی در دانشگاه تمرکز دارد.

- فناوری الکترونیکی:برای سنجش این شاخص از دو متغیر فناوری اطلاعاتی و ارتباطی استفاده شد.

- فناوری اطلاعاتی:منظورمیزان توانایی و مهارت در مدیریت فایل ها، واژه پردازها، نرم افزارهای گرافیکی، موتورهای جستجوگر، شناخت اجزا و ایجاد محتوای الکترونیکی می‌باشد.

- فناوری ارتباطی:منظورمیزان استفاده از سیستم های ارتباطی در برقراری ارتباط و مبادله اطلاعاتی و علمی با دیگران است.

یافته‌ها

الف)یافته‌های توصیفی

فراوانی افراد نمونه مورد مطالعه در دانشگاه‌های پیام نور تهران، گیلان، اردبیل، فارس وایلام به ترتیب 71، 61، 47، 33 و37 می‌باشد. پاسخ‌گویان مرد با 183 نفر، 5/73 درصد کل پاسخ‌گویان را شامل می‌شوند و زنان با 33 نفر، 5/26 درصد کل جامعه آماری را تشکیل می‌دهند. بیشترین فراوانی مربوط به اعضای هیأت علمی دارای مرتبه علمی مربی است که 174 نفر بوده استادیاری با 71 نفر و دانشیاری با 4 نفر، تنها 6/1 درصد پاسخ‌گویان را تشکیل می‌دهند. فراوانی اعضای هیأت علمی دارای سابقه شغلی تا 10 سال 224 نفر بوده و 90 درصد کل پاسخ‌گویان مورد مطالعه را تشکیل می‌دهند. سابقه شغلی بین 11 تا 20 سال با 20 نفر فراوانی 8 درصد پاسخ‌گویان و21 سالبه بالا با 5 فراوانی، 2 درصد پاسخ‌گویان را شامل می‌شوند.

در خصوص میزان سرمایه اجتماعی جدول(1)نشان می‌دهد با میانگین 71/125 و انحراف معیار 74/49 با توجه به حداقل 85 و حداکثر 297 که میزان سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی متوسط به پایین بوده و در وضعیت خوبی قرار ندارد. همینطور میانگین ابعادسرمایه ی اجتماعی نیز با توجه به آماره های محاسبه شده، متوسط و متوسط به پایین بوده وفقط در بعدآگاهی و شناخت وضعیت اعضای هیأت علمی خوب بوده است.

جدول(1): اطلاعات و آماره‌های مربوط به ابعاد سرمایه ی اجتماعی

انحراف معیار

میانگین

حداکثر

حداقل

تعداد مشاهدات

متغیرها

22/10

91/22

59

21

249

مشارکت علمی

94/6

39/13

40

14

249

شبکه اجتماعی

95/11

85/24

65

22

249

اعتماد سازی

61/6

51/20

35

11

249

توان‌مند سازی

81/12

49/40

75

31

249

ارزش‌های اجتماعی، فرهنگی

51/4

03/19

25

10

249

آگاهی و شناخت

74/49

71/125

297

119

249

سرمایه اجتماعی

در جدول(2)، با نگاهی به اطلاعات و آماره‌های مربوطه می‌توان گفت پاسخ‌گویان نگرش مساعدی نسبت به کارکرد نظام آموزش از دور راندارند. به‌طوری‌که میانگین اکثر متغیرها، متوسط و متوسط به پایین است وفقط میانگین کیفیت ارتباط اساتید با فراگیربالاتراز متوسط است.

جدول(2): اطلاعات و آماره‌های مربوط به مؤلفه‌های آموزش از دور

انحراف معیار

میانگین

حداکثر

حداقل

تعداد مشاهدات

متغیرها

17/8

11/37

71

30

249

نگرش به مدیریت فنی و پشتیبانی

23/3

12/12

35

15

249

نگرش به مدیریت رفتار سازمانی

98/2

73/8

19

5

249

نگرش به کارکرد فناوری ارتباطی

79/3

23/11

44

22

249

نگرش به کارکرد فناوری اطلاعاتی

24/4

23/17

40

13

249

فضای تعاملی- ارتباط با همکاران

79/2

13/20

35

17

249

فضای تعاملی- ارتباط با فراگیر

ب)تحلیل دومتغیری داده‌ها

نتیجه آزمون t نشان می‌دهد که بین میزان سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی زن و مرد تفاوت معنی‌داری وجود ندارد(377/0=p). میانگین سرمایه اجتماعی برای زنان 36/222 و برای مردان 04/216 می‌باشد. همچنین آزمون تفاوت میانگین نشان می‌دهد که بین میزان سرمایه اجتماعی بر حسب مدارک تحصیلی، تفاوت معنی‌دار نیست(08/0=p). نتیجه به دست آمده از آنالیز واریانس نشان می‌دهد که تفاوت‌های معنی‌داری بین میزان سرمایه اجتماعی پاسخ‌گویان دارای مراتب علمی مختلف وجود دارد و تفاوت مشاهده شده با 49/14=F و 000/0 = P معنی‌دار بوده است. میانگین سرمایه اجتماعی مربیان، 28/228، استادیاران 80/192 و دانشیاران 50/200 می‌باشد. نتایج آزمون LSD نیز نشان داد که تفاوت موجود بین مربیان و استادیاران معنی دار است.

درمورد سرمایه ی اجتماعی وگروه‌های آموزشی نتایج نشان داد تفاوت معنی‌داری بین این دو متغیر وجوددارد(003/0=P). به‌طوری‌که میانگین سرمایه اجتماعی برای پاسخ‌گویان گروه آموزشی علوم انسانی92/253، علوم پایه 15/207 و گروه فنی و مهندسی48/207 می‌باشد. نتایج آزمون LSD نیز نشان داد که میانگین سرمایه اجتماعی گروه آموزشی علوم انسانی، 44/46 مقدار بیشتر از گروه آموزشی فنی و مهندسی است و این تفاوت بین گروه‌های آموزشی علوم انسانی و علوم پایه به لحاظ آماری معنی دار است. آزمون fنشان داد میزان سرمایه اجتماعی در بین واحدهای دانشگاهی متفاوت است(001/0=P). به‌طوری‌که میانگین سرمایه اجتماعی واحد دانشگاهی ایلام، 67/230، واحد دانشگاهی گیلان 27/220، تهران 17/201، شیراز 11/210 و اردبیل 62/215 می‌باشد.

ج)تحلیل رگرسیونی متغیرهای مستقل روی سرمایه ی اجتماعی

در این قسمت از تحلیل مجموعه‌ای از متغیرهای مستقل با استفاده از روش گام به گام وارد معادله رگرسیون گردید که نهایتاً در گام ششم، شش متغیر نگرش به مدیریت رفتار سازمانی، نگرش به کارکرد فناوری ارتباطی، نگرش به کارکرد فناوری اطلاعاتی، مدیریت فنی و پشتیبانی، کیفیت ارتباط با همکاران و کیفیت ارتباط با فراگیر وارد معادله رگرسیون گردیده و توانستند به میزان 45/0(R2) واریانس متغیر وابسته یعنی سرمایه اجتماعی را تبیین نمایند. در واقع می‌توان گفت که سرمایه اجتماعی از این شش متغیردرنظام آموزش ازدور تأثیرپذیر است. نتایج آنالیز واریانس نیز با 000/0=P و 159/102=F معنی‌داری متغیرهای وارد شده به معادله رگرسیون را تأیید نمود. جدول(3) منعکس کننده متغیرهای وارد شده به معادله رگرسیون است.

جدول(3): متغیرهای وارد شده به معادله رگرسیون

متغیرهای مستقل

ضرایب Beta

t

Sig

کیفیت ارتباط با همکاران

62/0

25/4

000/0

نگرش به مدیریت رفتارسازمانی

42/0

71/3

000/0

کیفیت ارتباط با فراگیر

28/0

033/3

000/0

مدیریت فنی و پشتیبانی

15/0

81/2

000/

نگرش به کارکرد فناوری اطلاعاتی

13/0

70/2

000/

نگرش به کارکرد فناوری ارتباطی

11/0

55/2

000/0

نتایج تحلیل واریانس

F

ُsig

15/102

000/0

 

ضریب تعیین R2

45/0

ضریب تعیین تعدیل شده

43/.

البته باید توجه داشت حضور برخی متغیرها در مدل اگرچه ممکن است رابطه مستقیم قابل توجهی با متغیر وابسته در پی نداشته باشد لکن اثر غیرمستقیم آنها امکان دارد قابل ملاحظه باشد. دراینجا به منظور تفکیک و بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل ازروش تحلیل مسیر استفاده شده است.

همان‌طوری که در نمودار(1) مشاهده می‌شود، درتحلیل مسیر بیشترین اثر تعیین‌کنندگی مستقیم مسیرها بر روی سرمایه اجتماعی به ترتیب مربوط به متغیرهای مدیریت رفتار سازمانی، فضای تعاملی- ارتباطی، کارکرد فناوری ارتباطی، مدیریت فنی و پشتیبانی و در دانشگاه به ترتیب با ضرایب مسیر 70/0، 199/0، 127/0و 093/0 می‌باشد و تنها اثر علی این متغیرها بر روی متغیر سرمایه اجتماعی معنی‌دار می‌باشد. متغیر کارکرد فناوری اطلاعاتی با ضریب علی کم اثر، معنی‌دار نیست. بنابراین با افزایش مقادیر متغیرهای مستقل ذکر شده، از نظر پاسخ‌گویان، میزان سرمایه اجتماعی افزایش می یابد. همچنین تأثیر مدیریت رفتار سازمانی بر گسترش فضای تعاملی با ضریب 519/0 بیشترین اثر علی مستقیم را در بین متغیرهای مرتبط داراست. ضمن این‌که کارکرد فناوری ارتباطی با ضریب تأثیر 358/0 در اولویت بعدی تأثیرگذاری بر گسترش فضای تعاملی قرار دارد. در این میان اثر علی کارکرد فناوری اطلاعاتی در گسترش فضای تعاملی معنی دار نیست. اثر غیرمستقیم نگرش به مدیریت فنی و پشتیبانی بر سرمایه اجتماعی از طریق مسیرهای مختلف، 097/0 می‌باشد. بنابراین مجموع اثرات علی مستقیم و غیرمستقیم نگرش به مدیریت فنی و پشتیبانی بر سرمایه اجتماعی 190/0(093/0+097/0) می‌باشد. اثر غیرمستقیم نگرش به مدیریت رفتار سازمانی بر سرمایه اجتماعی 048/0 بوده و مجموع اثرات علی مستقیم و غیرمستقیم این متغیر بر سرمایه اجتماعی 748/0 می‌باشد. همینطور اثر غیرمسقیم کارکرد فناوری ارتباطی بر سرمایه اجتماعی 033/0 و مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم 160/0 می‌باشد. نهایتاً اثر غیر مستقیم فناوری اطلاعاتی بر سرمایه اجتماعی 007/0 و مجموع اثرات مستقیم و غیر مستقیم، 159/0 می‌باشد(نمودار1).

مدیریت رفتارسازمانی X1

فضای تعاملی ارتباطی X5

سرمایه اجتماعیX6

 

مدیریت فنی و پشتیبانی X2

فناوری اطلاعاتی X4

 

 

فناوری ارتباطی X3

 
 
 
 
 
 
 
 

(نمودار2): ضرایب علی بین مسیرها

الگوسازی معادلات ساختاری          

مدل بسط یافته در این تحلیل از 4 متغیر مکنون تشکیل گردیده است. آزمون نیکویی برازش ساختاری نظری عنوان شده با داده‌های مشاهده‌پذیر حاکی از برازش قوی مدل با داده‌ها است. نیکویی برازش مدل نشان دهنده‌ی آن است که تفاوت بین مدل با داده‌ها معنی‌دار نیست و مدل بیشترین مطابقت را با داده‌ها دارد که در این مدل چنین است. یکی از شاخص‌های مهمی که برای آزمون نیکویی برازش مدل محاسبه شده است، برازش [25]GFI است. این شاخص هرچه به یک نزدیک تر باشد، بیانگر برازش بهتر مدل است که در این مدل این شاخص 89/0 است. بنابر این می‌توان گفت که مدل دارای برازش نسبتاً خوبی است. شاخص دیگر AGFI[26] است. این شاخص شکل تعدیل یافته ی GFI است. شاخص مذکور تا حدی نسبت به حجم نمونه و درجات آزادی مدل، معیار(GFI) را تعدیل می‌کند. میزان این شاخص هم 80/0 است. شاخص دیگری که محاسبه شده، شاخص PGFI است. این شاخص یک نوع شاخص GFI است با این تفاوت که در این شاخص میزان سادگی مدل نیز مدنظر قرار می‌گیرد. شاخص PGFI محاسبه شده در این مدل 78/0 است و از سادگی نسبی حکایت می‌کند. ضمن این‌که ضریب استاندارد شده ی RMR[27] با 07/0 از عملکرد ضعیف باقی مانده ها در مدل حکایت دارد و برازش خوب مدل را تأیید می‌نماید. در رابطه با معرف های اندازه گیرنده می‌توان گفت که همه معرف ها اندازه گیرنده های نسبتاً خوبی برای اندازه گیری متغیرهای پنهان می باشند، البته برخی از متغیرها دارای خطاهای اندازه گیری غیرقابل اغماضی می باشند. در رابطه با مسیرهای علی بین متغیرهای مکنون می‌توان گفت که اثر علی فضای ساختاری بر سرمایه اجتماعی 58/0 و دارای بیشترین اثر در مقایسه با متغیرهای مکنون دیگر می‌باشد. اثر علی توان مدیریتی دانشگاه بر ایجاد فضای ساختاری مناسب 46/0 می‌باشد. اثر علی توان مدیریتی دانشگاه بر سرمایه اجتماعی 50/0 است. اثر علی کارکرد فناوری الکترونیکی بر سرمایه اجتماعی 26/0 است اثر علی کارکرد فناوری الکترونیکی بر ایجاد فضای ساختاری مناسب 34/0 می‌باشدو در نهایت اثر علی کارکرد فناوری الکترونیکی بر توان مدیریتی دانشگاه 22/0 می‌باشد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که همه فرضیات مطرح شده در ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق به لحاظ تجربی و مطابقت مدل با داده‌ها مورد تأیید می‌باشد و آزمون های نیکویی برازش نیز بر این ادعا صحه گذاشت.

 

نمودار(3):الگوسازی مدل معادله ساختار

نتیجه‌گیری

یافته‌های حاصل نشان داد سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی نظام آموزش از دور در کل از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. به نظر می رسد در نظام آموزش از دور به دلیل محدود بودن مجاری ارتباطی شاخص‌های سرمایه اجتماعی دارای نارسایی هایی است به‌طوری که لتیائو(2009) معتقد است در نظام آموزش از دور ضعیف بودن ارتباطات و تعاملات اعضاء منجر به ایجاد واژگونی و تقلیل در میزان سرمایه اجتماعی می‌شود. گاسکل(2009) هم اذعان می‌دارد که ارتباطات غیرمستقیم و پیوندهای ضعیف در نظام آموزش از دور بسترساز مناسبی است که میزان مشارکت و اعتماد را در بین اعضاء تقلیل دهد.

نتایج نشان دادازنظر هیأت علمی عملکرد آموزش از دور در ایجاد فضای تعاملی و ارتباطی، کارکرد فناوری اطلاعاتی و مدیریت فنی و پشتیبانی و مدیریت رفتار سازمانی نامطلوب می‌باشد.

همچنین نتایج بدست آمده از تحلیل مسیر و لیزرل نشان داد ابعاد فضای ارتباطی- تعاملی، نحوه مدیریت دانشگاهی وفناوری الکترونیکی پیش بینی کننده های مؤثری بر سرمایه اجتماعی می‌باشد و هر سه مؤلفه ی نظام آموزش از دور اثر علی معنی داری بر روی سرمایه اجتماعی دارد دراین ارتباط صاحب نظرانی چون لیتائو(2009) واستیونسون(2006) اذعان می دارند مساعد بودن فضای تعامل و ارتباط درنظام آموزشی باعث افزایش سرمایه اجتماعی می‌گرددو پژوهش گاماس(2007)نیز نشان می‌دهد افزایش تعامل در نظام آموزش از دور منجر به ارتقاء فعالیت مشترک همکاران، استفاده مشترک از منابع و منافع و تبادل و مبادله اطلاعات و دانش در بین اعضای هیأت علمی می‌گردد. راسین و های لند[28](2003) در پژوهش خود نشان دادند که مدیران دانشگاهی با درک نیازها و آرزوهای دانشجویان و اعضای هیأت علمی و از طریق هم دلی و هم اندیشی، ارزش گذاری به اندیشه‌های نو و بدیع آنان توانستند در بین اعضای هیأت علمی و دانشجویان احساس تعهد و پایبندی نسبت به تحقق اهداف دانشگاه ایجاد کنند و میزان سرمایه اجتماعی را در دانشگاه افزایش دهند. و ولمن(2001) در پژوهش خود نشان داد فناوری الکترونیکی با ایجاد اشکال نو تعامل و افزایش شبکه اجتماعی، فراهم آوردن ملاقات برای افراد دارای علایق مشترک و غلبه بر محدودیت‌های مکان و زمان، ترویج گفتگوی آزاد و دموکراتیک و تقویت اقدام دسته جمعی به ایجاد سرمایه اجتماعی می‌انجامد.

 در ارتباط با فرضیه اصلی، نقش نظام آموزش از دور و تأثیر آن بر سرمایه اجتماعی، مدل پیشنهادی ارائه شده مبین آن است که مجموع متغیرهای مستقلی که در مدل با مسیرهای علی چندگانه مشخص شده است، به خوبی نقش نظام آموزش از دور را در شکل گیری سرمایه اجتماعی می رساند. بنابراین مدل پیشنهادی که از مبانی نظری اخذ شده و پیشتوانه نظری دارد، برای ارتقاء سرمایه اجتماعی در نظام آموزش از دور پیشنهاد می‌شود. در مجموع در مدل پیشنهادی، فضای تعاملی، ارتباطی از توان تبیینی بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها دارد، بنابراین در نظام آموزش از دور برای تقویت کیفیت فضای تعاملی به لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری تدابیری اتخاذ گردد. ضمن این‌که تقویت دو شاخص دیگر یعنی ارتقاء فناوری ارتباطی و اطلاعاتی و مدیریت رفتار سازمانی و فنی و پشتیبانی نیز می‌تواند موجب تقویت سرمایه اجتماعی سازمانی شود. همچنین تقویت این شاخص‌ها، می‌تواند به میزان قوی تری موجب ایجاد فضای تعاملی مطلوبی گردد.

جمع بندی

نتایج بدست آمده ازاین تحقیق می‌تواند نارسا های موجود درایجاد انگیزه برای خلق و توسعه دانش، خلق سرمایه ی فکری، تبادل و اشتراک دانش و گسترش فضای تعامل وارتباط را دربین اعضای هیأت علمی شناسایی ودر اختیار مسولین آموزش عالی قرار دهد و آنها را در طراحی ساختار مناسب برای نظام آموزش از دور و بوجود آوردن فضای محرک، مستعد و خلاق یاری رساند وهمچنین با تدوین یک الگوی منسجم سرمایه ی اجتماعی منجر به ارتقاء واثربخشی ی کیفیت برنامه‌های آموزشی وایجاد مزیت رقابتی در ساختار نظام آموزش از دور می‌شود. با توجه به نتایج این پژوهش در الگوی ارتباطی و ساختاری نظام آموزش از دور مشکل وجود دارد به‌طوری که فضای ارتباطی و ساختاری نظام آموزش از دور به گونه‌ای است که در آن امکان ارتباطات مناسب، سریع و روان بین دانشجویان واعضای هیأت علمی وجود ندارد این عامل می‌تواند در بین اعضاء احساس تعلق و اعتماد متقابل را پایین بیاورد و زمینه همکاری و مشارکت را مختل سازد به همین جهت برای افزایش مشارکت و همکاری و اعتماد در فضای دانشگاه پیشنهاد می‌شود در الگوی ارتباطی و ساختاری نظام آموزش از دور بازنگری اساسی شود به‌طوری که با یک ساختار منعطف و پویا، فعالیت‌های گروهی با ساز و کارهای مناسب مورد تشویق قرار گیرد این کار را می‌توان از طریق برقراری بیشتر جلسات گروهی، ترغیب به اشتراک گذاشتن تجربیات و اندیشه‌ها، برقراری ارتباطات شفاف و ترغیب افراد به تماس بیشتر با یکدیگر از طریق برگزاری برنامه‌های دسته جمعی، کاهش بوروکراسی، تقویت زیر ساختارهای الکترونیکی و امکان دسترسی بیشتر اعضا به فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی انجام داد. با توجه به این‌که سرمایه ی اجتماعی یکی از مؤلفه‌های بسیار مهم در ارتقاء کیفیت دانشگاهی است از منظر این‌که چه عواملی باعث ایجاد سرمایه ی اجتماعی در نظام آموزش از دور می‌شود تحقیقی صورت نگرفته لذا موضوع این پژوهش بدیع و تازه است و امید آن میرود تا که به غنای تحقیقات در این زمینه بیافزاید.



1. Social capital

2. Jacobs

3. Bourdieu

4. Putnam

5. Trust

6. Norm

7. Network

8.Fkuyama

9. Nahapiet&Ghoshal

[10]. Littau

[11]. Gaskell

[12]. Manuela

[13]. Stevenson

[14]. Lapan

[15].Wellman

[16]. Huysman

[17]. Zhao

[18]. Gumus

[19]. Bozeman

[20]. Patnam

[21]. Bandura

[22]. Moye&Henkin&Egley

[23]. Ramsden

[24]. Favero

[25]. Goodness of fit in

[26]. adjusted Goodness of fit index

[27]. root mean square residual

[28]. Rossin& Hyland

رضوی، توحید(1385). آنالیز، طرّاحی و پیاده­سازی سیستم خدمات آموزشی دانشگاه مجازی، پایان­نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز.
قانعی­راد، محمّد­امین.(1384). نقش تعاملات دانشجویان و اساتید در تکوین سرمایه­ی اجتماعی دانشگاهی، مجله جامعه­شناسی ایران، دوره­ی هفتم، شماره1.
مرجانی، هادی.(1383). آموزش عالی: کانون توسعه سرمایه­ی اجتماعی، مجموعه مقالات همایش آموزش عالی و توسعه پایدار، تهران، مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، انجمنآموزش عالی ایران.
معینی­کیا، مهدی(1390). مطالعه رابطه‌ مستقیم و غیرمستقیم کیفیّت خدمات پشتیبانی یادگیری از طریق راهبردهای انگیزش برای یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان آموزش از دور، پایان‌نامه دکتری، مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام­نور تهران.
Bandura، A. (2000). "CultIvate Self-Efficacy for Personal and Organizational Effectivess". Hand book of Principles of Organization Behavior". Oxford،  uk: Blachwell.
Bourdieu، P. (1986). The Forms of Social Capital،  in: Richardson، j. g.(ED) Handbook of Teory and Research for the Sociology of Education،  Greenwood،  New York.
Bozeman، B. (2002). A Churn Model of Scientific Knowledge Value Collective; Research  Policy 31.
Favero،  M. (2003). Faculty-Administrator Relationships as Integral to High-Performing Governance Systems: New Frameworks for Study. American Behavioral Scientist. Vol, 46, No 7.
Fukuyama، F. (1999). Social Capital and Civil Society. Paper Presented at Conference on Seeond Generation Reform،  International Monetary Fund،  8-9 November 1999،  Washington،  DC،  USA. Retrieved from http://www. imf. org/external/pubs/ft/seminar/1999/reforms/fukuyama. htm.
Gaskel . A. (2009). Student satisfaction and retention:are they connected?Open Learning:The Journal of open distance and e-Learning. ،24(3)، doi:101080/02680510903201524.
Gumus،  M. (2007). The Effect of Knowledge Management practice،  Vol. 8،  No. 2.
Huysman، M. (2004). "IT to Support Knowledge in Communities: Toward a Social Capital Analysi"،  Journal of Information Technology، Vol. 21،  No. 3.
Jacobs، J. (1965). The Death and Life of Great American cities. In Nahapiet CC Goshtal Summon Social Capital،  Intellectual Capital،  and the Organizational Advantage. Academy of Management Review،  23.
Lapan، R. (2002). Empowering students to Become Self-regulated Learners. Professional School Counseling، 5(4)
Littau، J. (2009). The Virtual Social Capital of Online Communities: Media Use and Motivation as Predictors of Online and Offline Engagement via Six Measures of Community Strength. A Dissertation Presented to the Faculty of the Graduate School at the University of Missouri.
Manuela، T. I. (2009). Virtual Communities in School and Stools to Promote Social Capital with High School Students، American Journal of Computer and Education.
Moyem. J & HenkinA. B & EgleyR. J. (2005). "Teacher-principal relationships exploring linkages between empowerment and interpersonal trust". Journal of Educational Administration. Vo, l3. No 3.
Nahapiet، J. & Ghoshal، S. (1998). "Social Capital،  intellectual Tal and the Organization Advantage". Academy of Management Review،  Vole 23. No(20).
Putnam، R. (2000). Bowling Alone: The Collapse and Revival of American Community،  New York،  London،  SimonSchuster.
Ramsden، P. (1988). Improving Learning: New Perspectives. London،  UK: Kogan.
Rossin، D., & Hyland،  T. (2003). Group Work-Based Learning within Higher Education: An Integral Ingredient for the Personal and Social Development of Students. Mentoring &Tutoring. 11(2).
Stevenson،  K.(2006). Working with student expectations of tutor support in distance education: testing an expectation-led quality assurabce model. Open Learning: The Journal of Open and Distance Learning، 21(2)، 139-152. Odi:10. 1080/02680510600713169.
Wellman، B. (2001). "Does the Internet Increase،  Decrease،  or Supplement Social Capital?" American Behavioral Scientist، Vol. 45(3).
Zhao، S. (2005). "Do Internet Users Have More Social Ties?" Paper Presented at the Annual Meeting of the American Sociological Association، Marriott Hotel، Loews Philadelphia Hotel، Philadelphia، PA،  Aug 12،  2005. Available At: http://www. allacademic.