سنجش درجه توسعه یافتگی و محرومیت مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی با هدف سنجش درجه توسعه یافتگی و محرومیت مناطق 24
گانه آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی انجام گرفته است. از مدل های تاپسیس، آنتروپی و ضریب
پراکندگی برای رتب هبندی و از رو شهای تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر، شبک ههای عصبی و تحلیل
برای تجزیه و تحلیل داد هها استفاده شده است. یافته ها نشان SPSS واریانس با بهره گیری از نرم افزار
داد که از 24 منطقه ی آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی، منطقه ی بوکان و ارومیه - ناحیه 1 به
عنوان مناطق برخوردار شناخته شده اند، 7 منطقه به عنوان مناطق نیمه برخوردار و 15 منطقه به عنوان
مناطق محروم محسوب می شوند. استفاده از مدل ضریب پراکندگی نشان م یدهد که بیشترین میزان
0 در نشانگ رهای / 0 در نشانگرهای امکانات فیزیکی و کمترین میزان نابرابری با 51 / نابرابری با 91
پیشرفت تحصیلی بوده است. بر اساس نتایج تحلیل مسیر، نشانگرهای امکانات اقتصادی و امکانات
فیزیکی به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بر توسعه مناطق آموزش و پرورش داشته اند. در روش
5 درصد بیشترین / شبکه های عصبی امکانات معلمان با میزان 100 درصد و پیشرفت تحصیلی با میزان 6
و کمترین اهمیت را در توسعه مناطق آموزش و پرورش داشت هاند.

کلیدواژه‌ها


آموزش مبنای توسعه است و سرمایه های انسانی 1 در دنیای امروز ارزشی گرانبهاتر از

ثروتهای طبیعی و زیر زمینی پیدا کرده اند، این از آن روست که انسانهای دانا و توانا سرمایه

های حقیقی و واقعی هر کشور را تشکیل می دهند، چرا که منبع پایدار هر جامعه، نیروی

.(6 ؛ انسانی آن است که از لحاظ فکری، عاطفی و اجتماعی تربیت شده باشد ( فلاحی، 1388

پایه تربیت و آموزش و به فعل درآوردن استعدادهای جوانان از طریق آموزش و پرورش با

کیفیت و برخوردار صورت می پذیرد. بنابراین می بایست قسمت عمده ای از سرمایه گذاری

کشورها معطوف آموزش نیروی انسانی شود زیرا که با بالا رفتن توان نیروی انسانی از طریق

آموزشی شاهد رشد و توسعه چشمگیر کشور در همه زمینه ها خواهیم بود. شناخت فرایند

توسعه تنها از راه بررسی متغیرهایی حاصل می شود که علت تفاوت و نابرابری اند. هر جا که

نابرابری های آموزشی به حد اعلای خود برسد آهنگ توسعه نیز کاهش پیدا خواهد کرد. اما

گسترش همگن و برابر مراکز آموزشی بزرگ ترین عامل مهم در جهت توسعه مناطق خواهد

.(2 ؛ گردید (موسوی و حسنی، 1390

با توجه به اینکه هدف اصلی توسعه حذف نابرابری هاست، بهترین مفهوم توسعه، رشد

همراه با عدالت اجتماعی است بنابراین هدف کلی برنامه ریزی منطقه ای و یا توسعه اقتصادی،

برقراری عدالت اجتماعی و توزیع رفاه و ثروت بین افراد جامعه می باشد . عدم توازن در بین

مناطق در جریان توسعه، موجب ایجاد شکاف و تشدید نابرابری منطقه ای می شود که خود

مانعی در مسیر توسعه است (محمدی و همکاران، 1391 ). چنان که دگرگونی در متغیرهای

اجتماعی و فرهنگی با پیدایش نابرابری های جغرافیایی در کشورها مناطق و نواحی همراه بوده

12 ). برای شناخت توسعه یافتگی، نیمه توسعه یافتگی و ؛ است (اقبالی و همکاران، 1381

محرومیت به لحاظ اجتماعی، فرهنگی در استان ها، شهرستان ها، مناطق و نواحی کشور، نیاز به

بررسی و تعیین تعدادی متغیر و سپس نشانگر های انتخابی است؛ تا از طریق بررسی و انجام

محاسبات علمی، جایگاه سلسله مراتبی آن ها و سطح بندی توسعه مکا ن ها مشخص گردد

4). از آنجا که توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... در زمان و مکان های ؛ (موسوی، 1387

مختلف یکسان صورت نگرفته است؛ به نظر می رسد، میان مناطق ایران به لحاظ برخورداری از

8). که توجه به ؛ نشانگر های آموزشی عدم تعادل و تفاوت وجود دارد(سرور و موسوی، 1390

گسترش امکانات آموزشی، فضاهای آموزشی و تسهیلات آموزشی در جهت دستیابی به وضعیت

7). انجام مطالعاتی در زمینه نابرابری در ؛ مطلوب ضروری به نظر می رسد (موسوی، 1387

1. Human Capital.

دوفصلنامه مطالعات برنام هریزی آموزشی / دوره چهارم/ شماره 7 / بهار و تابستان 1394

85

آموزش با استفاده از جمع آوری داده های واقعی و تحلیل منظم آنها سبب می شود

1.موقعیت فعلی شاخص ها یی که نتایج کلیدی و مهم را درباره مناطق و گروههای اجتماعی

مختلف منعکس می کنند 2. روندهای گذشته در سرمایه گذاری و نتایج و 3. شکافهایی که باید

پر شوند، مشخص شود. این کار کمک خواهد کرد تا نوع دروندادها و بروندادهای حاصل برای

مناطق و گروههای مختلف شناسایی شود و توجه برنامه ریزان و مدیران آموزشی را به اتخاذ

سیاست ها و برنامه های جهت رفع کمبودها جلب خواهد کرد (جینگران و سانکار، 2009 ). در

این ارتباط مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی از این قاعده مستثنی نیست. به نظر

می رسد بعضی از مناطق آموزش و پرورش این استان از توان ها و قابلیت های لازم بی بهره اند و

شکافی عمیق میان مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی به لحاظ شاخص های

برخورداری وجود داشته باشد. بدین ترتیب پژوهش حاضر می کوش د با انتخاب شاخص های

مختلف در امور مناطق آموزش و پرورش استان وضعیت موجود مناطق را شناسائی نماید و با

استفاده از تکنیک ها و مدل های رایج برنامه ریزی به رتبه بندی آن ها مبادرت نماید. تا بتواند با

شناخت کمبودها و امکانات در مناطق مختلف استان، مدیران و برنامه ریزان امور آموزش و

پرورش استان راهکارها و استراتژی های مناسبی در جهت رفع این کمبود اتخاذ کنند.

درباره رابطه آموزش و پرورش با توسعه اقتصادی چندین دیدگاه وجود دارد که با نگاهی

به ادبیات اقتصادی م یتوان جایگاه آموزش را نزد اندیشمندان اقتصاد روشن ساخت . آدام

اسمیت اسکاتلندی در اثر پرآوازه ی خود "ثروت ملل" بر این باور است که اگر چه دستیابی به

دانش نیازمند هزینه هایی است ، اما هزینه ها سویه ای سرمایه ای (و نه مصرفی ) دارد. وی

می افزاید به هر اندازه که سطح آموزش و کارشناسی تر و پیشرفته تر شود ، بازده اقتصادی

سرمایه گذاری در آن بیشتر خواهد بود. جان استوارت میل 1 نیز بر این باور است که آموزش

فرزندان کارگران آنان را دگرگون می سازد، توان تولید و درآمد آنها را افزایش می دهد و کمک

می کند تا مردم آگاهانه داوری کنند، درست تصمیم بگیرند و برای فرزندان خود آیند ه ای بهتر

21 ). کوزنتس 2 دریافت که برای کاربرد بهتر و م ؤثرتر از ؛ را بسازند (عمادزاده، 1382

فن آوری های نو و توسعه ی درونی آن، باید شرایط ایدوئولوژیک و نهادی با دانشانسانی سازگار

75 ). بومن و اندرسون 3 نقش آموزش و پرورش را در رشد و ؛ شود (متوسلی و آهنچیان، 1381

توسعه بررسی کردند. آنان با برآورد همبستگی سطوح مختلف آموزشی و میزان سواد آموختگی

1. Mill, John Stuart

2. Kuzentes

3. Bowman and Anderson

سنجش درجه توسعه یافتگی و محرومیت مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی

86

با درآمد سرانه در بیش از بیست کشور دریافتند که گسترش آمورش و پرورش در کشورهایی

که نخستین گام های توسعه را بر می دارند، نمی تواند به تنهایی ضامن رشد اقتصادی و پیگیری

آن باشد؛ بلکه توسعه آموزش و پروش به گونه ای که به پرورش نیروی انسانی دانش آموخته و

کارشناس بیانجامد، در گام های بعدی که جامعه نیازمند آن باشد، می تواند در رشد اقتصادی

جامعه مؤثر افتد (بومن و اندرسون، 1973 ). کاسر 1 دریافت که رمز کامیابی برخی از کشورهای

بررسی شده را که رشد اقتصادی و توسعه صنعتی خوبی داشته اند، باید در بکارگیری درست

سیاست های آموزشی و انتظارهایی که جامعه در زمان های مختلف به اقتض ای نیازهای

؛ اقتصادی و صنعتی خود از نظام آموزش و پرورش داشته است، جستجو کرد (آقازاده، 1382

230 ). نگره پردازان دیگر بر این باوراند که افراد نو نم یشوند مگر آن که در نهادهای نوین -229

شرکت جویند که آموزش (مدرسه ه ا) و صنعت (کارخانه ه ا) نخستین آنها است (ساها، و

85 ). بنابراین سواد و سرمایه انسانی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ؛ فیجرلیند، 1380

اهمیت به سزایی داشته و ارتباط مستقیمی میان سطوح بالای توسعه اقتصادی کشورها وجود

دارد.

مروری بر ادبیات تحقیق نشان می دهد که در ارتباط با موضوع پژوهش حاضر تحقیقات

چندی در ایران و سایر کشورها انجام شده است است از جمله؛ برزویان ( 1376 ) به رتبه بندی و

تعیین جایگاه مناطق 19 گانه شهر تهران از نظر معیارهای توسعه آموزشی و ارائه پیشنهادات

عملی در جهت محرومیت زدایی و ایجاد تعادل منطقه ای پرداخته است که برای مشخص نمودن

جایگاه مناطق آموزش و پرورش تهران از 61 نشانگر در قالب چهار بخش امکانات فیزیکی

مدارس، امکانات آموزشی، اقتصادی آموزشی و پیشرفت تحصیلی نموده است. زیاری ( 1383 ) با

استفاده از 33 نشانگر آموزشی مناطق آموزش و پرورش استان یزد را از طریق مدل تحلیل

عاملی رتبه بندی کرده است. قائد رحمتی و همکاران( 1389 ) دریافتند که بین مناطق آموزشی

استان مازندران تفاوت وجود دارد. نسترن و فتاحی ( 1388 ) شهرستانهای استان

گلستان را از نظر نشانگرهای توسعه یافتگی با استفاده از روش تحلیل عاملی سطح بندی

نموده اند. در این مطالعه برای شناسایی ابعاد توسعهدر شهرستان های استان گلستان با

استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط 9 دستهشاخص گوناگون در قالب 38 شاخص

جمعیتی ،اقتصادی ، صنعتی و بهداشتی ، کالبدی، فرهنگی، آموزشی، زیربنایی، کشاورزی،

معدن و درمانی مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج آن با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی

1. Kaser

دوفصلنامه مطالعات برنام هریزی آموزشی / دوره چهارم/ شماره 7 / بهار و تابستان 1394

87

ارزیابی شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده عدم توزیع هماهنگ امکانات و

خدمات در شهرستان های این استان می باشد.

یزدانی و همکاران ( 1392 ) در تحقیقی با استفاده از 34 شاخص آموزشی به رتبه بندی

مناطق آموزشی استان اردبیل از نظر توسعه آموزشی اقدام کرده اند و نتایج تحقیق آنان حاکی

از نابرابری مناطق در توسعه آموزشی می باشد. نظم فر و علی بخشی ( 1393 ) در تحقیقی به

سنجش نابرابری فضایی های استان خوزستان بر اساس 18 شاخص از شاخص نابرابری های

آموزشی پرداختند. یافته های پژوهش مبین آن است که شهرستانهای استان خوزستان به

لحاظ برخورداری از نظر شاخص های آمورشی یکسان و برابر نیستند و تفاوت آشکار و

محسوسی در میزان برخورداری از امکانات و فضاهای آموزشی در بین شهرستانها وجو د دارد

ایزدی ( 1382 ) در تحقیقی تحت عنوان بررسی الگوی توزیع بهینه منابع مالی غیر پرستلی

آموزش وپرورش مازندران " به رتبه بندی مناطق با استفاده از روش تاکسونومی عددی

پرداخته است و مناطق برخوردار، نیمه برخوردار و غیربرخوردار استان مازندران را مشخص

کرده است. . در سایر کشورها مطالعه ای در مورد توسعه نشانگر ها توسط مابی و لیتل 1 در سال

1972 در انگلستان انجام گرفته است. این مطالعه تلاشی است که وزارت آموزش و پرورش

لندن برای توسعه شاخصی انجام داده خصوصاً برای مدارسی که محتاج کمک های خاصی

بودند، صورت پذیرفته است. آنها 10 متغیر به شکل اجزاء تشکیل دهنده نشانگر ها شامل؛ طبقه

اجتماعی، بعد خانواده، تراکم جمعیت در اطاق، فشار مسکن، درصدی از دان شآموزان که در

مدرسه از غذای مجانی استفاده م یکنند، غیبت دانش آموزان، مهاجرت، عملکرد معلم، عملکرد

دانش آموز (جانسون، 1981 ) تعریف کرده اند. وزارت آموزش و پرورش اندونزی نیز در یک

تحقیق رفتاری چند نشانگر پیشرفت را که به صورت تجربی بدست آورده برای بررسی نرخ

کیفیت مدارس در نظر گرفته است. این تحقیق که در سال 1974 انجام گرفته از اطلاعات

2000 مدرسه استفاده کرده است. نشانگر های بکار برده شده تحت چهار عامل خلاصه شده

است که عامل اول منابع مالی و نیروی انسانی در مدرسه، فاکتور دوم: کیفیت و کمیت منابع

قابل دسترس در مدرسه را بیان می کند، فاکتور سوم: بیان کننده مدارس با محیط خوب

می باشد. فاکتور چهارم: مدارس را که معلمانش در آموزش گرفتاری زیاد ندارند و تمایل دارند

که فقط در کلاسهای کوچک تدریس کنند. در مطالعه دیگری جیمز، ان. جانسون در کتاب

خاطر نشان می سازد که فاکتور آنالیز اصلی ترین راه « شاخص های سیستم آموزش و پرورش »

1. Mabey & Little

سنجش درجه توسعه یافتگی و محرومیت مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی

88

جهت توسعه شاخص ها به وسیله روش های تجربی است. در گزارش جهانی آموزش و پرورش

1993 ) در نشستی جهت اصلاح کشورهای برتر توسط طبقه بندی استاندارد بین المللی آموزش )

و پرورش 44 شاخص بیان گردیده است که به چند شاخص از جمله؛ نرخ تکرار، طول سال های

تحصیل، ضریب پوشش، ضریب کارایی، نسبت معلم به دان شآموز، نرخ ارتقاء، درصد

و GNP دانش آموزان دختر، مخارج دولتی بر روی آموزش و پرورش به عنوان درصدی از

مخارج دولت، درصد درآمد معلمان از کل مخارج جاری، درصد خدمات آموزشی از کل مخارج

هر نفر اشاره می گردد. در استان GNP جاری، مخارج جاری به ازای هر دانش آموز در قبال

آذربایجان غربی 24 منطقه آموزش و پرورش وجود دارد که بدون شک تفاوت در درجه و یا

سطح به لحاظ نشانگر ها به بالقوه تبدیل نشود. اگر به شناسائی و سطح بندی مناطق آموزش و

پرورش استان آذربایجان غربی توجه نشود ب یشک تربیت، خلاقیت، شکوفایی استعدادهای افراد

جامعه میسر نخواهد گشت. چه بسا با این پژوهش و مشخص کردن مناطق محروم و میزان

تفاوت ها مسیر توسعه هموار خواهد گردید و عدالت اجتماعی هم به نوعی تأمین گردد. بنابراین

پژوهش حاضر چون در مسیر بررسی شاخص های توسعه یافتگی، نیمه توسعه یافتگی و

محرومیت قرار دارد و از سوئی برای اولین بار در سطح مناطق آموزش و پرورش استان

آذربایجان غربی انجام می شود حائز اهمیت فراوانی بوده و ضرورت آن محرز است، چون بدون

بررسی و شناخت وضعیت مناطق نمی توان به چاره کار و حل مشکلی پرداخت. بنابراین به

جهت شناخت وضعیت، حل مشکل و ارائه راهبردهای اساسی، این پژوهش حائز اهمیت فراوانی

است. بنابراین برای برقراری یک توسعه هماهنگ و رفع نارسایی و کاستیهای موجود در وضع

آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی شناخت مناطق و تعیین معیاری برای اندازه گیری

میزان برخورداری مناطق آموزشی امری لازم و ضروری است. در مطالعه حاضر مناطق 24 گانه

آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی در سال 1390 مورد

اسماعیل سرخ، جعفر. ( 1386 ). نابرابریهای آموزشی و نابرابریهای فضایی در بعد قومی و منطقهای
(مطالعة موردی دورة ابتدایی استان آذربایجانغربی در سال تحصیلی 81 1380 ). فصلنامة تعلیم و
.(3) تربیت. 23
اقبالی، علیرضا؛ شیبانی، عبدالحمید و الخاص ویسی. ( 1384 ). رتبه بندی مراکز منطقه هفت
.50-61 ، دانشگاه پیام نور، فصلنامه پیک نور علوم انسانی، 2
اقبالی، علیرضا؛ گسکری، ریحانه و احمد رستمی. ( 1384 ). رتبه بندی دانشکده های اقتصادی
.69-89 ، دانشگاه های ایران، مجله تحقیقات اقتصادی، دانشگاه تهران، 70
آتشک، محمد. ( 1391 ). ارزشیابی عدالت جنسیتی در نظام آموزشی ایران. زن در توسعه و سیاست،
.151-127 ،(4)10
آتشک، محمد. ( 1386 ). بررسی کارآیی داخلی نظام آموزش عمومی استانهای کشور و عوامل
مؤثر بر آن در سال تحصیلی 84 1383 ، پایاننامة کارشناسیارشد، دانشکدة روانشناسی و
علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی.
آقازاده، احمد. ( 1382 ). روش شناسی و تاریخ تحول دان شآموزش و پرورش تطبیقی و بین الملل،
تهران: انتشارات نسل نیاکان.
آهنجیان، محمدرضا. ( 1386 ). فرصتهای آموزشی و نابرابریهای منطقهای در مدارس مناطق
مرزی و غیرمرزی استان خراسان رضوی، مجلة علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید
.27-44 ،(4) چمران اهواز، 3
ایزدی، صمد. ( 1382 ). بررسی الگوی توزیع بهینه منابع مالی غیر پرستلی آموزش و پرورش
مازندران، طرح پژوهشی آموزش و پرورش استان مازندران.
برزویان، صمد. ( 1376 ). رتبه بندی مناطق آموزش و پرورش تهران و ارائه پیشنهادات عملی
جهت محرومیت زدایی، تهران: شورای تحقیقات آموزش و پرورش استان تهران.
حسینزاده، فتحالله. ( 1372 ) . بررسی نابرابریهای دستیابی به فرصتهای آموزشی بین مناطق
1. 373 طرح پژوهشی اداره - ادارة کل آموزش و پرورش استان بوشهر در سال تحصیلی 1372
کل آموزش و پرورش بوشهر.
خدابخش، افراسیاب. ( 1371 ). مقایسة میزان نابرابری آموزشی بین مناطق آموزشی استان
گیلان در دورة متوسطة سالهای تحصیلی 67 1366 و 71 ، 1370 پایاننامة کارشناسی-
ارشد، دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی.
دوفصلنامه مطالعات برنام هریزی آموزشی / دوره سوم/ شماره 7 / بهار و تابستان 1394
101
داشخانه، فاطمه. ( 1380 ). بررسی عوامل مؤثر در نابرابریهای آموزشی در دورة آموزش
،(4) عمومی به منظور ارائة مدلی نظری برای آموزش دختران، فصلنامة تعلیم و تربیت، 17
.45-84
زیاری، کرامت اله. ( 1383 ). سنجش درجه توسعه یافتگی و محرومیت مناطق آموزش و پرورش
استان یزد، اداره کل آموزش و پرورش استان یزد.
سالنامه