Document Type : research article
Authors
دانشجوی دکتری
Abstract
Keywords
مقدمه
طرح گسترده مفاهیمی چون توسعه پایدار و پایداری در ادبیات دانشگاهی و همچنین اسناد ملی و بینالمللی و تلاش برای تبیین و توضیح چنین مفاهیمی در در نقد مدلهای توسعه اقتصادی که پیامدهای انسانی، اجتماعی و زیست محیطی جبران ناپذیری در پی داشته است (حمزه رباطی و همکاران، 1397)، مبین اهتمام سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزش عالی بر باز تعریف نمودن الگوها و مدل های توسعه دانشگاهی و همچنین سیاستهای آموزشی، پژوهشی و حتی عمرانی دانشگاهها و مؤسسات دانشگاهی میباشد. تردیدی نیست که در سالهای اخیر تمرکز برنامه های راهبردی دانشگاهها و مؤسسات علمی و پژوهشی بر توسعه پایدار، الگوهای دانشگاهی نوین نظیر دانشگاه سبز و تأکید بر شاخصها و پارامترهایی که پایداری دانشگاهی برجسته میسازند، بر اهمیت این بازاندیشی دلالت دارد. مع الوصف آنچه مایه نگرانی است این است که مباحث و مسائل اخیر در مؤسسات آموزش عالی کشورهای توسعه یافته بیشتر بر نگرانی های مربوط به تاثیر کلی اقتصاد و جامعه بر محیط زیست متمرکز شده است. بنابراین بیشتر اطلاعات و طرحهای استراتژیک به حفاظت از محیط زیست مربوط میشود؛ در حالی که جمع آوری و تدوین شاخص هایی برای اندازه گیری چنین عوامل پایداری، بسیار اهمیت دارد (وانگ و چینگ[6]، 2105). در چنین چارچوب گسترده ای، نتایج پژوهش بلیزینگر[7] (2018) نشان می دهد که در سال های اخیر، آموزش عالی با سه تغییر عمده پارادایمی "توسعه یادگیری مادام العمر[8] به عنوان یک حق انسانی"، "دموکراتیز کردن دانش[9]" و "توسعه جامعه جهانی دانش[10]" مواجه شده است که وابسته به یکدیگر بوده و همدیگر را تقویت میکنند. بر اساس تعریفی که در گزارش بروتلند با عنوان "آینده مشترک ما[11]" آمده است : توسعه پایدار توسعه ای است که نیازهای زمان حال را بدون اینکه توانایی نسل های آینده را در تامین نیازهایشان به مخاطره اندازد، فراهم کند (سرویس و همکاران،2012). با این حال در عصر دانش که نقش توسعه علمی در پیشرفت جوامع انکار ناپذیر است (لیچ[12]،2011) و جامعه بشدت به دانش و فناوری نیازمند میباشد، دانشگاهها به عنوان موجودیت ها و ارگانیسم های اعتباری نظام اجتماعی، دارای اهمیت و نقش ممتازی شده اند. تعهدات کارکردی در قبال پیشرفت های فکری، فرهنگی و اقتصادی جامعه و بهبود اوضاع و شرایط محلی و ملی، حاکی از ارزش و جایگاه نظام دانشگاهی و آموزش عالی است. دانشگاه ها برای پاسخ به نیازهای جدید در هزار سوم متعهد به گسترش ظرفیت قضاوت، نوآوری، تفکر انتقادی، سواد معنادار و در عین حال پرورش حس نوع دوستی، همکاری و خدمت رسانی به خلق هستند، که با چالش ها و مسائلی همچون: 1- پژواک چند صدایی (سکولاریسم، معنویت گرایی و پدیده جهانی سازی)، 2-درک فراپیچیدگی،3- تغییر نگرش، روش، معیار و شاخص ها،4- کهنگی مفاهیم و روش های کاربست پژوهش5- تبدیل محتوای برنامه درسی رسمی به میان رشته ای و فرارشته ای 6- مسئله چند فرهنگی[13] و ظهور فرهنگ سازمانی جدید(مولکولی، مجازی و دیجیتالی) آموزش عالی مواجه است. براین اساس دانشگاهها نمی توانند بر اساس قوانین پارادایم نیوتنی (سازمانهای ایستا و غیرقابل انعطاف) به برنامه ریزی بلندمدت، کنترل دقیق و پیش بینی شرایط بپردازند و یا ساختارها و فرایندهای ثابت داشته باشند. بنابراین لازم است ساختارها، فرایندها، ابزارها و مهارتهای نوینی در این دنیای متغیّر داشته باشند. امّا چه مدلها، ابزارها و مهارتهای نوینی می تواند به ماندگاری و پویایی دانشگاهها کمک کنند؟(باربارا[14]، 2011).
در این راستا نتایج آینده پژوهی های مراکز و متخصصان برجسته آموزش عالی و مرور تاریخ سرنوشت وسرگذشت دانشگاه های دنیا و سیر تحولات نظام دانشگاهی در یک قرن اخیر، همه نشان از ضرورت تغییر و تحولات نظام دانشگاهی و انطباق فعال آن با شرایط محیطی و جامعه دارد. بی توجهی به ضرورت، روند و پیامدهای تغییر می تواند برای نظام دانشگاهی، جامعه و پایداری توسعه دانشگاه و توسعه پایدار ملی زیانبار باشد. کوبلر[15]،2013). بر این اساس در محیطهای آموزشی اصطلاح آموزش عالی پایدار و دانشگاه پایدار مطرح شد. به عقیده فقیهیمانی[16](2012) عناصر بنیادی مفهوم آموزش عالی پایدار عبارت اند از: 1. صورتبندی مفاهیم اساسی از قبیل کیفیت زندگی و شادی انسان همسو و هماهنگ با هر فرهنگ خاص؛2. صورتبندی مجدد مفهوم توسعه برای تمرکز بر تأمین نیازها و پیگیری همه شهروندان جهان بر اساس برابری اجتماعی، عدالت، تکثرگرایی اجتماعی و تعادل بین انسانها و محیط زیست؛ 3. نظم جدید اقتصاد جهانی مبتنی بر برابری، نبود استثمار، صلح و خلع سلاح؛ 4. تأکید و تمرکز بر مسائل زیست محیطی و اجتماعی در مقیاس جهانی؛ 5. در نظر گرفتن نسلهای آینده؛ 6. تغییر در نظامهای ارزشی، نگرشهای زندگی و در روابط بین انسانها و طبیعت و بین انسانها. دانشگاه به عنوان مرجع علمی ، آموزشی و تحقیقاتی نقش مشروعیت بخشی به فرآیند ایجاد توسعه پایدار در جامعه جهانی ، ملی و محلی را دارد. دانشگاه باید دارای ویژگی هایی باشد تا بتواند این مرجعیت را به نحو مطلوب به سر منزل مقصود برساند . دانشگاهی که این ویژگی ها را داشته باشد، دانشگاهی پایدار است مقوله دانشگاه پایدار برخاسته از پارادایم توسعه پایدار و ناظر بر توسعه متوازن اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی جوامع است. می توان گفت که دانشگاه پایدار دانشگاهی است که فلسفه آن مبتنی برعقلانیت جوهری و تفکر سیستمی است و با بهره گیری از رویکرد میان رشته ای در آموزش و پژوهش،به صورت فراکنشی به شناسایی و حل مشکلات مبتلا به جوامع بشری اقدام میکند و مقصد نهایی آن تحقق توسعه پایدار برای نسلهای کنونی و آینده است. لذا، می توان نظام آموزش عالی را که در چارچوب پارادایم توسعه پایدار حرکت می کند، آموزش عالی پایدار نامگذاری کرد(ملکی نیا و همکاران، 1393). باید توجه داشت که آموزش عالی پایدار مأموریتها و وظایف خود در خصوص تحقق توسعه پایدار را از طریق دانشگاهها عملیاتی می سازد. از این منظر، نظام آموزش عالی نیازمند دانشگاههایی است که از نظر ساختار سازمانی، سرمایه انسانی، فرایندهای آموزشی و پژوهشی و غیره زمینه ساز تحقق آموزش عالی پایدار به طور خاص و توسعه پایدار به طور عام باشند؛ به دانشگاهی که دارای چنین ویژگیهایی باشد، دانشگاه پایدار گفته می شود(یولثیف[17]، 2011).
آنچه در این اثنا جای تأمل دارد این است که الگوواره غالب بر جامعه جهانی، الگوواره رشد است و تمام رویکردهای اقتصادی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است و اینکه نظام های آموزش عالی و رویکردهای آن نیز از این قاعده مستثنا نیستند. لذا طبیعی است که پژوهش ها و آموزش ها، به ویژه در دانشگاهها بیشتر به سمت افزایش در دانش و تخصص در یک حوزه خاص و اغلب به منظور افزایش رشد اقتصادی شکل گرفته باشند( تئودورینو[18]، ۲۰۱۳). فراستخواه (1392) ابعاد تحولی و استراتژیهای ذیربط در نظام آموزش عالی در هزاره سوم را در 8 هشت بعد تحولات ساختاری – کارکردی در علم، تحولات کلان پاردایمی، تحولات فناوری اطلاعات و ارتباطات، تحولات انتظارات بیرونی از علم، تحولات ناشی از کشش تقاضا، عامل جهانی شدن، تحولات نهادی و عامل فناوری دسته بندی کرده است. در آموزش نیز ساختارها، فرایندها، روشهای تدریس، محتوای آموزشی، شیوه های ارزیابی و ... نیز متناسب با آن هدف به وجود آمده اند(موچوزوکی و فدایوا[19]، 2010 ). به پنداشت جونز، سلبی و استرلینگ(2010)، برنامه های یادگیری باید در برگیرنده کاوش و شناسایی محیط دانشگاهی، مشارکت های اجتماعی و انجام فعالیت های نواورانه در این زمینه و همچنین نیاز است طرح های عملیاتی و سیاست گذاری دانشگاه، مفهوم کامل و فراگیر تری از پایداری را در بر می گیرد و با قرار دادن محیط دانشگاه بسان پایه کار خود، نکاتی همچون سلامت، عدالت اجتماعی و دیگر موارد را با یکدیگر در آمیزد و یکپارچه سازد. به سخن دیگر، دانشگاه پایدار فرایند یادگیری است که ظرفیت و توانایی بازکاوی، گفت و گو، پیشنهاد راه حل های گوناگون برای مساله و توانایی برگزیدن راه حل درست را در یادگیرندگان توسعه می دهد(مرک و برمن[20]، 2015). ساحات میان رشته ای مفهوم ساختار دانشگاه پایدار، در سه سطح موضوعات، نظام مسائل و راه حلها قابل طرح است. ساحت موضوع در این مفهوم برآمده از طرح چند رشته دانشگاهی مختلف و حاصل ترکیب آنان است؛ به نحوی که ضمن استفاده از هر کدام از آنها، موضوع هیچکدام از رشته های پایه، موضوع مفهوم ساختار دانشگاه پایدار نیست؛ چرا که در مفروضات علم مدیریت، کار کردن با دیگران و از اهداف نظریه های سازمان، شناخت پیچیدگیهای آن است، ضمن اینکه موضوع رشتۀ برنامه ریزی در آموزش عالی، شناخت روشهای برنامه ریزی با تکیه بر مدلهای توسعه است(نوروزی و همکاران، 1393). در ساحت نظام مسائل، ساختار دانشگاه پایدار در پی کشف، شناخت و غلبه بر مسائل جاری و آیندة نظام آموزش عالی است و به همین علت هر چقدر که بر پیچیدگی وضع موجود و ابهام آینده افزوده می شود، نظام مسائلی که ساختاری منعطف تر را در دانشگاه ها می طلبند نیز بیشتر می شود. مهمترین مسئلۀ پیش روی ساختار دانشگاهها را باید در توانمندی آنها در شناخت سرعت تغییرات محیط و داشتن سرعتی متناسب با آن دانست (سیلوا و تکسیرا[21]، 2008).
فرر و بالاس (2008 )در بیان ویژگیهای دانشگاه پایدار موارد زیر را عنوان کرده اند:
تأکید ویژه و تمرکز اصلی بر آموزش تحولی[22] به جای آموزش انتقالی[23] صرف، به منظور آماده سازی دانشجویان برای شناسایی چالش های توسعه پایدار. به جای یک طرفه بودن فرایند یادگیری، آموزش تحولی باید تعاملی تر و یادگیرنده-محور همراه با تأکید شدید بر توانایی تفکر انتقادی باشد؛
تأکید بسیار بر انجام پژوهش ها و آموزش های میان رشته ای و فرارشته ای؛
جهت گیری آموزش و پژوهش به حل مسائل اجتماعی و در نتیجه، توانمندسازی دانشجویان برای ایجاد تعامل با پیچیدگیهای مسائل واقعی و نا اطمینانی های و چالش های مرتبط با آینده؛
ایجاد و استقرار شبکه هایی از تخصص های متنوع در سطح دانشگاه به منظور تسهیم کارآمد و معنادار
مدیریت و چشم اندازی که تغییر مورد نیاز را از طریق تعیین مناسب مسئولیتها و پاداش ها اعمال کند؛
نتایج پژوهش اوانا و رودیکا [24](2015) در خصوص عومل تاثیر گذار بر پایداری دانشگاه و روابط بین آنها، حاکی از آن بود فعالیت ها و عوامل محیطی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان تاثیر گذار است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که در شرایط کنونی و با توجه به سرعت تغییرات و حرکت جامعه به سمت توسعه همه جانبه و به تبع آن آموزش عالی با ثبات و پایدار تحت تاثیر عوامل اساسی و بنیادی از قبیل مشارکت تمام افراد درگیر و شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار دارد. ازاینرو برای اینکه آموزش عالی به اهداف و رسالتهای اساسی خود برسد نیازمند به کارگیری سبک های مدیریت سیستمی و راهبردی است که بتواند انسجام و بقای خودرا محفوظ کند. نتایج پژوهش آمرال و نلسون[25](2015) در خصوص بررسی دانشگاه پایدار حاکی از آن بود سیاستگذاران آموزش عالی باید الزامات و شرایط محیطی، علی و زمینه ای مناسب و سازنده برای تحقق کارکردهای آموزشی و پژوهشی را به کار برند تا بتوانند به وظایف و پویای خود جامه عمل بپوشانند و این امر نیازمند تفکر راهبردی ، سیستمی و پایدار در خصوص تمام بافت آموزش عالی است . همچنین نظام دانشگاهی باید به وسیله راهبردهای پیشنهادی با محیط های علمی و اجتماعی به طور مستمر سازگار شده و با جامعه در حال تغییر، دائما در تعادل پویا باشند.
تئودرنو[26] در پژوهش خود با عنوان استراتژی های پایدار دانشگاهی در سال 2013 بیان کرد که تحقق توسعه پایدار مستلزم تغییر در شیوه اندیشیدن و رفتار مردمان یک جامعه است و در نتیجه، گذار به الگوهای سبک زندگی، مصرف و تولید پایدار است. آموزش و یادگیری در همه سطوح و در همه زمینه های اجتماعی می توانند این تغییر اساسی را به ارمغان بیاورند. بنابراین دانشگاه پایدار از طریق تلفیق اصول و مفاهیم مرتبط با توسعه پایدار در برنامه های آموزشی و درسی، قادر به تغییر اساسی در شیوه های اندیشیدن و الگوهای رفتاری جامعه در خصوص تحقق توسعه پایدار خواهد بود. لیندا و باجراچروا [27](2013) در پژوهش خود با عنوان دانشکده پایدار و تعهد و دگیری در جامعه به این نتیجه دست یافتند که آگاهی های عمومی در زمینه مسائل پایداری بهبود یافته است و این امر باعث مشارکت و درگیر بودن افراد و مسئولیت مسائل و چالش های کنونی بود. و برای اثرات بیشتر نیازمند مکانیسم های سازگار و پایدار در مواجه با چالش ها و تغییرات هزاره سوم هستیم.
در میان موضوعات روز و مهم که میبایست مورد عنایت خاص سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزش عالی قرار بگیرد و در پرتو آن در متن و محتوای برنامه و رشته های های دانشگاهی در مقاطع مختلف می بایست تغییر و اصلاح لازم صورت بگیرد، مفهوم پایداری و تحقق شاخصهای آن در نظام دانشگاهی کشور است. بیش تر پژوهش های انجام شده، در زمینه پیاده سازی پایداری در بعد زیست محیطی در نظام آموزش عالی انجام شده است. و تمرکز اصلی بر نگرانی های زیست محیطی بوده است. و اکثر دانشجویان و مدیران موسسات آموزشی از مفهوم دانشگاه پایدار آگاهی چندانی ندارند و فقط بر عملیات فیزیکی دانشگاه سبز تاکید دارند و درک آنها از پایداری ، بیشتر بر پایداری زیست محیطی متمرکز است. همچنین با توجه به رویکردهای حاکم بر نظام آموزش عالی و دید سیاستگذاران و مدیران ارشد تصمیم گیر در حوزه آموزش عالی به مسائل این حوزه، نشان دهند نگاه تک بعدی و تجاری و یا تک نسلی به دانشگاه است. این در حالی است که با توجه به ویژگی های ذاتی، دلیل گرا و علت گرای نظام آموزشی و همچنین کنش و همگرایی مسائل علمی و اجتماعی جامعه به هم، نمی توان نگاه تک بعدی به دانشگاه داشت. آگاهی و شناختن مسائل مربوط به پایداری و درک درست از آن برای رفتن به سمت دانشگاه پایدار نیازمند دید سیستمی، متوازن و یکپارچه ای در همه ابعاد کارکردی نظام آموزش عالی است. برای این منظور در بررسی حاضر برای پرداختن به مساله پایداری در آموزش عالی و ابعاد مختلف آن از رویکرد سیستمی استفاده شده است. در این رویکرد، بر کلیت سیستم تاکید می شود و این اعتقاد وجود دارد که آموزش عالی ترکیبی از خرده سیستم های به هم وابسته است که این خرده سیستم ها و ارتباطات شان باید برای رسیدن به آموزش عالی پایدار با هم مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، با توجه به ضرورت تبیین شاخص های دانشگاه پایدار در کشور و نیز با توجه به اینکه نظام آموزش عالی کشور سالهاست دغدغه دستیابی به پایداری را دارد و در تلاش است که بستر مناسبی را در راستای اهداف پایداری به و دانشگاه پایدار فراهم کند، این پژوهش درصدد است چارچوبی برای کاربست پایداری در سطح دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی متناسب با شرایط و بافت نظام آموزش عالی کشور ارائه دهد. اکثر پژوهش های صورت گرفته به نظام آموزش عالی نگاهی صنعتی، تولیدی، تجارتی و فنی به آن است. بنابراین با توجه به ویژگی ها و خصوصیات منحصر به فرد نظام آموزش عالی در عصر دانایی، محقق در این پژوهش در صدد نگاه جامع، فراکنشی و به نوعی انتقادی نسبت به کارکردهای دلیل گرا و علت گرای نظام آموزش عالی به صورت یک سیستم منسجم در جهت سازوکارهای دانشگاه پایدار و رسالت های همه جانبه و ذاتی خود باشد. موضوع دانشگاه پایدار در نظام آموزش عالی کشور از مفاهیم نسبتا جدیدی است که در چارچوب طراحی و تبیین مدل توسعه با رویکرد راهبردی قرار گرفته است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه و پارامترهای شاخص پایداری دانشگاه در نظام آموزش عالی ایران و ارائه یک مدل مفهومی جامع برای تحقق دانشگاه پایدار در نظام آموزش عالی کشور تلاشی است که در سایه نتایج آن انتظار می رود سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزش عالی کشور نسبت به بازبینی اساسی در سیاستها، اهداف و برنامههای اموزش عالی کشور اهتمام نمایند.
سوالات پژوهش
ردیف |
رشته تحصیلی |
درجه علمی |
پست سازمانی |
محل خدمت |
مصاحبه شونده شماره 1 |
مدیریت آموزش عالی |
دانشیار |
مدیر گروه |
موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی |
مصاحبه شونده شماره 2 |
مدیریت آموزشی |
استاد |
هیأت علمی |
دانشگاه تهران |
مصاحبه شونده شماره 3 |
مدیریت آموزشی |
استادیار |
رئیس دانشگاه |
دانشگاه فرهنگیان |
مصاحبه شونده شماره 4 |
برنامه ریزی توسعه آموزش عالی |
دانشجوی دکترا |
هیات علمی |
پژوهشگاه |
مصاحبه شونده شماره 4 |
شیمی |
استاد |
هیات علمی |
دانشگاه رازی |
مصاحبه شونده شماره 5 |
عمران |
دانشیار |
رئیس دانشگاه |
دانشگاه صنعتی |
مصاحبه شونده شماره 7 |
مدیریت آموزش عالی |
استادیار |
پژوهشگر |
جهاد دانشگاهی |
مصاحبه شونده شماره 8 |
حقوق |
دانشیار |
هیات علمی |
دانشگاه بو علی |
مصاحبه شونده شماره 9 |
اقتصاد |
استادیار |
هیأت علمی |
دانشگاه تهران |
مصاحبه شونده شماره 10 |
برنامه ریزی درسی |
دانشیار |
هیأت علمی |
دانشگاه علامه طباطبایی |
مصاحبه شونده شماره 11 |
مدیریت آموزشی |
دانشیار |
معاون |
وزارت علوم(هیات علمی دانشگاه بهشتی) |
مصاحبه شونده شماره 12 |
مدیریت آموزش عالی |
دانشیار |
هیأت علمی |
مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزشعالی |
مصاحبه شونده شماره 13 |
برنامه ریزی آموزش عالی |
استادیار |
هیأت علمی |
مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزشعالی |
مصاحبه شونده شماره 14 |
مکانیک |
استاد |
رئیس دانشگاه |
دانشگاه رازی |
مصاحبه شونده شماره 15 |
پزشکی |
استاد |
رئیس دانشگاه |
دانشگاه علوم پزشکی |
مصاحبه شونده شماره 16 |
برنامه ریزی آموزشی |
دانشیار |
مدیر گروه |
وزارت علوم(هیات علمی دانشگاه اصفهان) |
مصاحبه شونده شماره 17 |
مکانیک |
استاد |
معاون پژوهشی |
دانشگاه رازی |
روش پژوهش:
این پژوهش از دیدگاه هدف، پژوهش توسعه ای است. چرا که پژوهشگر با توجه هدف خود به دنبال واکاوی دیدگاه سیاستگذاران، صاحبنظران و برنامه ریزان آموزش عالی در حیطه پایداری دانشگاه و الگویی برای آن است. با توجه به رویکرد و راهبرد انتخاب شده، این پژوهش از نظر طرح، جزء تحقیقات کیفی و مطالعات موردی با رویکرد اکتشافی است بوده و از آنجا که هدف این تحقیق مطالعه زمینه ها و شاخص های مرتبط با دانشگاه پایدار در نظام آموزش عالی ایران است، پژوهشگر در صدد زمینه یابی درباره موقعیت نامعین است. برای این منظور داده های کیفی گردآوری می شود تا مفاهیم گوناگون پدیده، شناسایی و امکان تبیین الگوی مفهومی پژوهش فراهم شود. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختار مند گردآوری شد. جامعه پژوهش در این بخش، در برگیرنده صاحبنظران، سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزش عالی که دارای تألیفات ،سوابق پژوهشی و اجرایی مرتبط با این حوزه بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و با 17 نفر از صاحبنظران حوزه آموزش عالی مصاحبه شد. در جدول(2) ویژگی های مصاحبه شوندگان آورده شده است. در پژوهش حاضر در راستای اعتبار بخشی یافته های کیفی از دو راهبرد تحلیل و بازبینی توسط مشارکت کنندگان در پژوهش و بازبینی توسط همکاران استفاده شد. در روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان، پژوهشگر در پایان مصاحبه برداشت کلی خود از مصاحبه شونده را بیان می کرد تا از طریق تایید یا اصلاح توسط مصاحبه شونده، از درستی مطالب بیان شده اطمینان یابد. روش دیگر برای افزایش یافته های کیفی، بازبینی توسط همکاران و اساتید راهنما بود که از تجربه و صلاحیت لازم در این زمینه برخوردار بودند. بدین منظور پژوهشگر پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها، نتایج آنان را در اختیار برخی از همکاران خود قرار داد تا نظر تخصصی و کارشناسی خود را در زمینه تحلیل داده ها ارائه دهند.
ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. دلیل استفاده از این نوع مصاحبه آن بود که پژوهشگر علاوه بر امکان تبادل اندیشه، می تواند مصاحبه را برای دست یابی به اهداف پژوهش هدایت کند. پژوهشگر قبل از شروع فرایند مصاحبه، خلاصه ای از طرح پژوهش، به همراه اهداف و سوال های مصاحبه را جهت مطالعه و آمادگی اولیه برای مصاحبه شوندگان از طریق ایمیل ارسال کرد و در ابتدای جلسه مصاحبه نیز، پژوهشگر در مورد طرح پژوهش به صورت مختصر توضیح و سپس نسبت به طرح سوالات مصاحبه و انجام فرایند مصاحبه اقدام کرد. بدین صورت که در ابتدای فرایند مصاحبه، سوال های کلی در ارتباط با مفهوم پایداری، ویژگی های و مفاهیم دانشگاه پایدار، رهیافت های بین المللی همسو با دانشگاه پایدار و چرایی و چیستی آن ، پرسیده شد. همچنین به منظور ثبت داده های کیفی و تمرکز بیشتر مصاحبه کننده بر فرایند مصاحبه، و با کسب اجازه از مصاحبه شوندگان، فرایند مصاحبه ها تماما توسط دستگاه، ضبط گردید. برای بازکاوی داده های به دست آمده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با صاحب نظران، از روش کدگذاری نظام مند: 1- مرور داده ها و مطالعه دقیق آنها2- تدوین و سازماندهی داده ها3- طبقه بندی داده ها4- کد گذاری باز 5- کد گذاری محوری استفاده شد. این فرایند از بررسی گزاره های کلامی مصاحبه شوندگان در قالب مصادیق عینی، استعارات و مفاهیم شروع شده و با خواندن متن مصاحبه، به مفاهیم نخستین و مقوله های مرتبط رسیده است.
یافته های پژوهش:
جدول(3):کدهای معنایی بر گرفته از مصاحبه ها
کد معنایی |
ردیف |
کد معنایی |
ردیف |
کد معنایی |
ردیف |
ارتقای نظام مالی و مدیریت منابع مالی |
103 |
ساختار هیات امنایی و اجتماع علمی |
52 |
بستر سازی برای نوآوری، دانش آفرینی |
1 |
تنوع بخشی به منابع تامین مالی |
104 |
مشارکت تمام ذینفعان |
53 |
فهم فرا فرهنگی و همکاری |
2 |
تجاری سازی تحقیقات، فروش دانش فنی |
105 |
خود سازماندهی |
54 |
تربیت بنیادی |
3 |
دریافت حمایت های مالی از مجامع ملی و بین المللی |
106 |
جایگاه علم و دانش |
55 |
تسلط بر فناوری های نوین آموزشی |
4 |
پیوند نهاد دانشگاه با اقتصاد ملی و محلی |
107 |
حرفه گرایی |
56 |
یادگیری مادام العمر |
5 |
عدالت در تخصیص منابع مالی |
108 |
بصیرت |
57 |
یادگیری چگونه یاد گرفتن |
6 |
تخصیص منابع مالی بر اساس عملکرد |
109 |
مدیریت منابع انسانی |
58 |
شایستگی های شناختی |
7 |
اولویت بندی منابع مالی به راهبردهای اصلی |
110 |
حمایت و پشتیبانی از ایده |
59 |
تعیین هدف- خود تنظیمی |
8 |
وجود فضای آزاد اندیش |
111 |
نظام انگیزشی کارامد |
60 |
تفکر انتقادی و خلاق- استدلال |
9 |
وجود محیط سیاسی برانگیزاننده و تقویت کننده |
112 |
مدیریت محیط تعاملی |
61 |
تجزیه و تحلیل، ارزشیابی |
10 |
امنیت شغلی |
113 |
تفکر توسعه ای |
62 |
شایستگی های اجتماعی و فرهنگی |
11 |
منزلت اجتماعی اهل علم |
114 |
هم افزایی |
63 |
خود آگاهی- آگاهی اجتماعی |
12 |
آزادی علمی و پژوهشی |
115 |
عدم تمرکز |
64 |
قابلیت درک جهانی |
13 |
هدایت ساختار دانشگاه به سمت توزیع اطلاعات، نه کنترل اطلاعات |
116 |
تامین و پشتیبانی فناوری اطلاعاتی و ارتباطات پایدار |
65 |
پیشرفت علمی از طریق همکاری خلاقانه اجتماع علمی |
14 |
اخلاق مدیریتی(مسئولیت پذیری- مشارکت فعالانه- رفتار منصفا نه |
117 |
جو دانشگاه(فضای سازنده، آزاد و پویایی دانشگاه) |
66 |
گنجاندن مسائل زیست محیطی در وب سایت و نشریات |
15 |
اخلاق پژوهشی |
118 |
ارتباطات درون سازمانی |
67 |
شهروند حرفه ای |
16 |
اخلاق آموزشی |
119 |
ارتباطات بیرون سازمانی |
68 |
شبکه سازی دانش |
17 |
هویت علمی |
120 |
بهسازی فضای دانشگاه |
69 |
برنامه های آموزشی چند منظوره و چند لایه |
18 |
اهتمام به نقش بین المللی آموزش عالی |
121 |
بکارگیری اصول بهداشت حرفه ای |
70 |
تناسب دانش جهانی/ محلی |
19 |
هویت شخصی |
122 |
مدیریت بهینه از منابع و انرژی |
71 |
سواد اطلاعاتی و فناوری |
20 |
چرخش آزاد منابع علمی |
123 |
هوشمند سازی تجهیزات |
72 |
مهارت های نفوذ و قانع سازی |
21 |
رقابتی شدن |
124 |
استفاده از انرژهای تجدید پذیر |
73 |
وجدان کاری- اخلاق- مسئولیت پذیری |
22 |
هویت سازمانی(وفاداری به ارزش ها و هنجارهای سازمان) |
125 |
گسترش مطالعات میان رشته ای |
74 |
تدریس عالمانه |
23 |
پدیده جهانی/ محلی |
126 |
طراحی و معماری سبز |
75 |
طرح ایده های نو در تدریس و یادگیری |
24 |
عضویت در نهادهای بین المللی اعتبارسنجی |
127 |
تدوین سند استانداردهای زیست محیطی |
76 |
گنجاندن مفاهیم پایداری در برنامه های درسی |
25 |
اجتماع علمی جهانی |
128 |
انتخاب مدیران دانشگاه به صورت دموکراتیک |
77 |
تدوین برنامه درسی هویت آفرین |
26 |
مشارکت بین الملل در امر تدریس و یادگیری |
129 |
آگاه سازی همگانی در خصوص توسعه پایدار |
78 |
مرتبط ساختن اجتماع های مجازی به اجتماع علمی |
27 |
کسب دانش جهانی |
130 |
مشارکت فعال در توسعه محلی و ملی |
79 |
دانش پژوهی تدریس و یادگیری |
28 |
آموزش سیستماتیک و فرهنگ سازی |
131 |
مشارکت برای حل مشکلات جامعه |
80 |
سواد دانشگاهی |
29 |
تولید مستندات دانشگاه به زبان های زنده |
132 |
همبستگی و انسجام اجتماعی |
81 |
کسب هویت حرفه ای |
30 |
حضور در مجامع بین الملل |
133 |
استقلال فکری و اظهار نظر در دانشگاه |
82 |
درک و تصور فرد از خودش به عنوان کنشگر |
31 |
تبادل استاد و دانشجو |
134 |
ارتباطات ملی و بین المللی |
83 |
مدیریت پایدار |
32 |
چهره سازی بین المللی |
135 |
شرکت در محافل و انجمن های علمی دانشگاه |
84 |
حس تعلق و وابستگی به اجتماع علمی دانشگاه |
33 |
همکاری در اجرای طرح های نوآورانه در سطح بین الملل |
136 |
کاربردی و بومی سازی تحقیقات |
85 |
نگرانی نسبت به علم و دانش |
34 |
همکاری در به کارگیری زبان علمی در تعاملات بین الملل |
137 |
انجام پژوهش های اصیل و در چارچوب رسالت |
86 |
افزایش آگاهی در خصوص توسعه پایداراز طریق کنفرانس |
35 |
همکنشی جمعی جهانی |
138 |
مالکیت معنوی آثار و ایده ها |
87 |
احترام به علم و حاملان آن در جامعه |
36 |
نظارت |
139 |
پایبندی به هنجارهای علمی |
88 |
احترام به همکاران |
37 |
ارزیابی |
140 |
اصلاح و بازنگری |
89 |
هوشمند سازی در فرایند جذب و پذیرش |
38 |
حفظ حریم شخصی و ازادی های علمی |
141 |
پژوهش های کارساز موثر |
90 |
جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات |
39 |
پزارش دهی و پاسخ گویی |
142 |
خود اندیشی |
91 |
وسعه نشریات علمی معتر |
40 |
هدف گذاری دانشگاه در لیگ پیشروان تولید علم |
143 |
نظم اجتماعی |
92 |
رمایه گذاری تحقیقاتی |
41 |
تخصیص اعتبار مالی جهت فرایندهای جهانی علم |
144 |
چرخه حیات دانش |
93 |
شبکه سازی و انطباق بین ظرفیت پژوهشی دانشگاه |
42 |
تعریف و تبیین مولفه های جذابیت علم و فناوری کنشگران |
145 |
تولید، نشر و کاربست دانش در جهت بهبود |
94 |
بومی کردن نظریه ها و مفاهیم مربوط به توسعه پایدار |
43 |
عقد قرارداد و تفاهم نامه با مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی |
146 |
ایجاد تغییر مثبت و پایدار در جامعه به زندگی |
95 |
تبادل منابع و تجربیات مرتبط با پایداری |
44 |
مسئله گشایی |
147 |
توسعه خرد ورزی و آزاد اندیشی |
96 |
توسعه تحقیقات در جهت مشارکت |
45 |
پژوهش فرا و بین رشته ای |
148 |
بازاندیشی برنامه ها |
97 |
یفیت محتوایی و تکنیکی نتایج پژوهش |
46 |
قانون مدار و آزاد اندیش |
149 |
نهادینه سازی ایده ها |
98 |
پیشتازی در مرزهای دانش و فناوری |
47 |
مدیریت و یکپارچه سازی داده ها |
150 |
آموزش حقوق بین الملل از طریق کارگاه ها و |
99 |
فراهم سازی ارزش های اجتماعی و زیست محیطی |
48 |
مدیریت سیستم های اطلاعاتی |
151 |
راه حل یابی |
100 |
آشنایی با الگوهای نوین پژوهشی |
49 |
ارتباط ابعاد با هم |
152 |
کیفیت سنجی و بهسازی برنامه های درسی |
101 |
تعامل فعال با محیط جهانی در راستای سیاست های |
50 |
کاربست- نهادینه سازی |
153 |
و ارائه خدمات به جامعه |
102 |
تلفیق آموزش و پژوهش در مواجهه با نیازهای در |
51 |
چنانچه در جدول 3 نشان داده شده است در تحلیل دیدگاه مشارکت کنندگان در این مطالعه 153 پارامتر مرتبط با پایداری دانشگاهی احصا شده است که بر ابعاد و جوانب مختلف ساختاری، مدیریتی، آموزشی، پژوهشی و فناوری این پدیده دلالت دارد.
در مرحله بعد مفاهیم(کد های معنایی) برگرفته از مرحله قبل(جدول 3) حول سه محور کدهای انتخابی، کدهای محوری و کدهای باز طبقه بندی گردید که در جدول زیر آمده است.
جدول (4): واکاوی دیدگاه سیاستگذاران و برنامه ریزان أموزش عالی از شاخص های دانشگاه پایدار
کد های انتخابی |
کدهای محوری |
کدهای باز |
عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایند های یاد دهی- یادگیری پایدار |
فراگیران
|
تربیت بنیادی( شهروند مسئول، مشارکت جو و دارای تفکر مستقل)، آشنایی و تسلط بر فناوری های نوین آموزشی و درسی، یادگیری مادام العمر، سواد دانشگاهی(یادگیری چگونه یاد گرفتن، زندگی با دیگران و زیستن)، شایستگی های شناختی( تعیین هدف- خود تنظیمی- تفکر انتقادی و خلاق- استدلال- تجزیه و تحلیل، ارزشیابی)، شایستگی های اجتماعی و فرهنگی(خود آگاهی- آگاهی اجتماعی- مهارتهای ارتباطی- تصمیم گیری مسئولانه)، قابلیت درک جهانی، فهم فرا فرهنگی و همکاری، سواد زیست محیطی |
برنامه درسی
|
گسترش مطالعات میان رشته ای، پرورش شهروند حرفه ای، شبکه سازی دانش، مرتبط ساختن اجتماع های مجازی به اجتماع علمی، برنامه های آموزشی چند منظوره و چند لایه، تدوین برنامه درسی هویت آفرین، نظم آفرین و انتظام بخش، گنجاندن مفاهیم پایداری در برنامه های درسی، تناسب دانش جهانی/ محلی |
|
هیات علمی
|
طرح ایده های نو در تدریس و یادگیری، سواد اطلاعاتی و فناوری، تدریس عالمانه( تلفیق دانش محتوایی و دانش تعلیم و تربیت و آگاهانه و عالمانه در اختیار فراگیر قرار دادن)، دانش پژوهی تدریس و یادگیری، کسب هویت حرفه ای(وجدان کاری- اخلاق- مسئولیت پذیری)، مهارت های نفوذ و قانع سازی |
|
پژوهش پایدار
|
زمینه ها و شرایط اجتهاد علمی و ایده پردازی
|
بستر سازی برای نوآوری، دانش آفرینی و پیشرفت علمی از طریق همکاری خلاقانه اجتماع علمی، سرمایه گذاری تحقیقاتی به عنوان مزیت رقابت بین المللی، شبکه سازی و انطباق بین ظرفیت پژوهشی دانشگاه، آشنایی با الگوهای نوین پژوهشی ، نر م افزاری و سخت افزاری |
تشکیل جامعه دانشی و تحقیقاتی
|
قابلیت ایجاد تغییر در تحقیقات در واکنش به رشته های علمی در حال ظهور، چرخه حیات دانش(تولید- انتشار – کاربست- نهادینه سازی)، پیشتازی در مرزهای دانش و فناوری و تعامل فعال با محیط جهانی در راستای سیاست های محلی و ملی، توسعه نشریات علمی معتر |
|
پژوهش متعادل
|
پژوهش فرا و بین رشته ای، کیفیت محتوایی و تکنیکی نتایج پژوهش، تلفیق آموزش و پژوهش در مواجهه با نیازهای در حال تغییر، توسعه تحقیقات در جهت مشارکت و فراهم سازی ارزش های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی پایدار کاربردی و بومی سازی تحقیقات، پژوهش های کارساز موثر در توسعه ملی/ محلی با محوریت تکنولوژی و دانش های نو |
|
الزامات ساختی – کارکردی دانشگاه پایدار
|
خود حکمرانی اجتماع علمی |
ساختار هیات امنایی و اجتماع علمی، مشارکت تمام ذینفعان، انتخاب مدیران دانشگاه به صورت دموکراتیک |
عقلانیت در ساختار |
خود سازماندهی، جایگاه علم و دانش،حرفه گرایی، بصیرت |
|
توسعه سرمایه انسانی |
مدیریت منابع انسانی، حمایت و پشتیبانی از ایده، نظام انگیزشی کارامد |
|
مدیریت و رهبری دانشگاه |
مدیریت محیط تعاملی، تفکر توسعه ای،هم افزایی، عدم تمرکز، تامین و پشتیبانی فناوری اطلاعاتی و ارتباطات پایدار، جو دانشگاه(فضای سازنده، آزاد و پویایی دانشگاه) |
|
ارتباطات سازمانی اثربخش |
ارتباطات درون سازمانی، ارتباطات بیرون سازمانی |
|
دانشگاه سبز |
بهسازی فضای دانشگاه، بکارگیری اصول بهداشت حرفه ای و ایمنی، مدیریت بهینه در استفاده از منابع و انرژی، هوشمند سازی تجهیزات، استفاده از انرژهای تجدید پذیر، گنجاندن مسائل زیست محیطی در وب سایت و نشریات دانشگاه، تدوین سند استانداردهای زیست محیطی، طراحی و معماری سبز |
|
دانشگاه پژوهی |
چشم انداز پایداری دانشگاه |
تدوین، بازاندیشی و نواندیشی برنامه های راهبردی دانشگاه پایدار، نهادینه سازی ایده پایداری در دانشگاه، تشخیص و جهت گیری های پایداری سازمانی دانشگاه |
آینده نگری |
ایجاد مکانیزم ها و سازوکارهای حفظ ثبات و تعادل آینده دانشگاه، مسئله گشایی و راه حل یابی، کیفیت سنجی و بهسازی برنامه های درسی و آموزشی، خود اندیشی، هوشمند سازی در فرایند جذب و پذیرش |
|
مرجعیت اطلاعات |
جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، مدیریت و یکپارچه سازی داده ها به منظور تصمیم سازی های اثربخش، ارتباط ابعاد و مولفه های اطلاعاتی دانشگاه با هم، مدیریت سیستم های اطلاعاتی(MIS) |
|
بازمهندسی ساختارها و فرایندهای پایداری دانشگاه |
نظارت، ارزیابی، اصلاح و بازنگری ، گزارش دهی و پاسخ گویی |
|
پایداری اجتماعی |
تولید سرمایه اجتماعی
|
آگاه سازی همگانی در خصوص توسعه پایدار از طریق کنفرانس ها و همایش ها، مشارکت فعال در توسعه محلی و ملی، مشارکت برای حل مشکلات جامعه، همبستگی و انسجام اجتماعی، نظم اجتماعی |
تقویت جامعه دموکراتیک مدنی و فراگیر
|
بومی کردن نظریه ها و مفاهیم مربوط به توسعه پایدار ، تولید، نشر و کاربست دانش در جهت بهبود کیفیت زندگی، ایجاد تغییر مثبت و پایدار در زمینه نگرش افراد جامعه به زندگی، توسعه خرد ورزی و آزاد اندیشی در جامعه از طریق دانش آموختگان خلاق، قانون مدار و آزاد اندیش |
|
پایداری اقتصادی |
تامین و مدیریت منابع مالی |
ارتقای نظام مالی و مدیریت منابع مالی، تنوع بخشی به منابع تامین مالی، تجاری سازی تحقیقات، فروش دانش فنی و ارائه خدمات به جامعه، دریافت حمایت های مالی از نهادها و مجامع ملی و بین المللی، پیوند نهاد دانشگاه با اقتصاد ملی و محلی |
تخصیص منابع مالی |
عدالت در تخصیص منابع مالی، تخصیص منابع مالی بر اساس عملکرد، اولویت بندی منابع مالی به راهبردهای اصلی |
|
هویت علمی و آکادمیک |
آزادی علمی و استقلال دانشگاهی |
وجود فضای آزاد اندیش، استقلال فکری و اظهار نظر در دانشگاه، وجود محیط سیاسی برانگیزاننده و تقویت کننده، هدایت ساختار دانشگاه به سمت توزیع اطلاعات، نه کنترل اطلاعات، امنیت شغلی، آزادی علمی و پژوهشی، منزلت اجتماعی اهل علم |
اخلاق حرفه ای و آکادمیک |
اخلاق مدیریتی(مسئولیت پذیری- مشارکت فعالانه- رفتار منصفا نه و عادلانه)، اخلاق پژوهشی( انجام پژوهش های اصیل و در چارچوب رسالت های مورد توافق- مالکیت معنوی فکری- بالندگی و به روز بودن- پایبندی به هنجارهای علمی)، اخلاق آموزشی(احترام به همکاران- احترام به علم و حاملان آن در جامعه- حفظ حریم شخصی و ازادی های علمی) |
|
شهروند آکادمیک |
هویت علمی(حس تعلق و وابستگی به اجتماع علمی دانشگاه- نگرانی نسبت به علم و دانش- شرکت در محافل و انجمن های علمی دانشگاه- )، هویت سازمانی(وفاداری به ارزش ها و هنجارهای سازمان)، هویت شخصی( درک و تصور فرد از خودش به عنوان کنشگر علمی در محیط دانشگاهی) |
|
دیپلماسی علمی در عصر جهانی شدن
|
بین المللی شدن دانشگاه |
چرخش آزاد منابع علمی، رقابتی شدن، اهتمام به نقش بین المللی آموزش عالی، پدیده جهانی/ محلی، عضویت در نهادهای بین المللی اعتبارسنجی، اجتماع علمی جهانی، مشارکت بین الملل در امر تدریس و یادگیری، کسب دانش جهانی |
بهینه سازی زیر ساخت ها و فرایندها |
آموزش سیستماتیک و فرهنگ سازی در ارتباطات ملی و بین المللی، تولید مستندات دانشگاه به زبان های زنده، هدف گذاری دانشگاه در لیگ پیشروان تولید علم، تخصیص اعتبار مالی جهت فرایندهای جهانی علمف تعریف و تبیین مولفه های جذابیت علم و فناوری برای کنشگران، عقد قرارداد و تفاهم نامه با مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی صاحب سبک، آموزش حقوق بین الملل از طریق کارگاه ها و دوره های آموزشی |
|
تعاملات علمی و فناوری |
حضور در مجامع بین الملل، تبادل استاد و دانشجو، چهره سازی بین المللی، همکاری در اجرای طرح های نوآورانه در سطح بین الملل، همکاری در به کارگیری زبان علمی در تعاملات بین الملل، همکنشی جمعی جهانی، تبادل منابع و تجربیات مرتبط با پایداری |
داده های بدست آمده از مصاحبه ها با استفاده از فرایند کدگذاری مبتنی روش کیفی تحلیل شدند. پس از انجام فرایند تحلیل محتوا در نهایت محقق به 8 مقوله اصلی دست یافتند که عبارتند از "عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایند های یاد دهی- یادگیری پایدار"، "پژوهش پایدار"، " الزامات ساختی – کارکردی دانشگاه پایدار" ، "دانشگاه پژوهی" ، " پایداری اجتماعی" "پایدار اقتصادی دانشگاه"، "هویت علمی و آکادمیک" ، "دیپلماسی علمی". این مقوله های اصلی تحقیق حاضر در واقع هشت مولفه و پارامتر شاخص پایداری دانشگاه در نظام آموزش عالی ایران هستند که در مصاحبه با صاحبنظران و سیاستگذاران آموزش عالی به دست آمده اند
کد انتخابی1: عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایند های یاددهی- یادگیری
بر پایه یافتههای پژوهش، مجموعه ویژگیهایی بسان نشانگرهای «عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایند های یاددهی- یادگیری» شناسایی شدند که به ترتیب عبارتند از: ابعاد فراگیران- برنامه درسی و هیات علمی؛ به سخنی دیگر، میتوان مؤلفه ابعاد پداگوژی در فرایندهای یاد دهی - یادگیری را با این نشانگرها تعریف کرد. در پژوهش پیش رو، اکثر صاحبنظران، این بعد را به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی پایداری دانشگاه برشمردند. صاحبنظر شماره 9 بیان کرده است:"در عصر جهانی شدن و سرعت بالای علم و تکنولوژی، نیازمند فرایند های آموزشی بسیار قوی در تمام ابعاد آن هستیم. به طوری که اعضای هیئت علمی بایستی با توجه به شرایط و مقتضیات، برنامه های درسی منعطف و ساختارمندی را در جهت رشد شایستگی های شناختی و اجتماعی فراگیران همچون تربیت شهروند مسئول، مشارکت جو- آشنایی و تسلط بر فناوری های نوین آموزشی و درسی - سواد دانشگاهی(یادگیری چگونه یاد گرفتن، زندگی با دیگران و زیستن- قابلیت درک جهانی، فهم فرا فرهنگی به کار گیرند"(کد محوری فراگیران). هیات علمی شماره 13در خصوص کد محوری برنامه درسی بیان می دارد «برای حرکت به سمت فرایندهای یاددهی- یادگیری پایدار، محتوای آموزشی و درسی باید به صورت واقعی ارائه شوند؛ مفاهیم و موضوعات پایداری به طور متوازن و منسجم در برنامههای درسی و آموزشی دانشجویان گنجانده شود تا صلاحیتهای لازم در آنها ایجاد و تقویت گردد و شهروندانی مسئول ، خلاق و با کیفیت ذهنی تربیت شوند» ( کد محوری برنامه درسی). همچنین مشارکت کننده شماره 6 در خصوص کد محوری هیات علمی بیان کرده است: "تحقق دانشگاه پایدار و ایجاد صلاحیتهای آن از طریق فرایند های یاددهی- یادگیری امکان پذیر میباشد. و یکی از ابعاد اصلی در این خصوص داشتن اساتید خلاق و آشنا به رویکردهای تدریس عالمانه است".
جدول(5) مجموعه مقوله های مربوط به عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایند های یاد دهی- یادگیری پایدار
کدهای باز |
کدهای محوری |
کد انتخابی |
تربیت بنیادی( شهروند مسئول، مشارکت جو و دارای تفکر مستقل) |
فراگیران |
عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایند های یاد دهی- یادگیری پایدار |
آشنایی و تسلط بر فناوری های نوین آموزشی و درسی |
||
یادگیری مادام العمر |
||
سواد دانشگاهی(یادگیری چگونه یاد گرفتن، زندگی با دیگران و زیستن) |
||
شایستگی های شناختی( تعیین هدف- خود تنظیمی- تفکر انتقادی و خلاق- استدلال- تجزیه و تحلیل، ارزشیابی) |
||
شایستگی های اجتماعی و فرهنگی(خود آگاهی- آگاهی اجتماعی- مهارتهای ارتباطی- تصمیم گیری مسئولانه) |
||
قابلیت درک جهانی، فهم فرا فرهنگی و همکاری |
||
سواد زیست محیطی |
||
گسترش مطالعات میان رشته ای |
برنامه درسی |
|
پرورش شهروند حرفه ای |
||
شبکه سازی دانش |
||
مرتبط ساختن اجتماع های مجازی به اجتماع علمی |
||
برنامه های آموزشی چند منظوره و چند لایه |
||
تدوین برنامه درسی هویت آفرین، نظم آفرین و انتظام بخش |
||
گنجاندن مفاهیم پایداری در برنامه های درسی |
||
تناسب دانش جهانی/ محلی |
||
طرح ایده های نو در تدریس و یادگیری |
هیئت علمی |
|
سواد اطلاعاتی و فناوری |
||
تدریس عالمانه( تلفیق دانش محتوایی و دانش تعلیم و تربیت و آگاهانه و عالمانه در اختیار فراگیر قرار دادن) |
||
دانش پژوهی تدریس و یادگیری |
||
کسب هویت حرفه ای(وجدان کاری- اخلاق- مسئولیت پذیری) |
||
مهارت های نفوذ و قانع سازی |
کد انتخابی 2: پژوهش پایدار
پژوهش از اساسیترین نیازها برای دستیابی به پیشرفت و توسعة همه جانبة یک کشور است و قدرت و استقلال هر کشوری بر پژوهش و تولید علم استوار است. از این رو یکی از عوامل اساسی پیشرفت در کشورهای توسعه یافته، توجه خاص به امر پژوهش است. بر پایه یافتهها اکثر صاحبنظران، بُعد پژوهش پایدار را بسان یکی از مؤلفههای اصلی دانشگاه پایدار برشمردند. مولفه های آن به ترتیب عبارتند از: زمینه ها و شرایط اجتهاد علمی و ایده پردازی- تشکیل جامعه دانشی و تحقیقاتی- پژوهش متعادل؛ به سخنی دیگر، میتوان مؤلفه پژوهش پایدار را با این نشانگرهای سهگانه تعریف کرد. برای نمونه: صاحبنظر شماره 3 بیان کرده است که: «پژوهش پایدار دربرگیرنده پیشتازی در مرزهای دانش و فناوری و تعامل فعال با محیط جهانی در راستای سیاست های محلی و ملی و بستر سازی برای نوآوری، دانش آفرینی و پیشرفت علمی از طریق همکاری خلاقانه اجتماع علمی»(کد محوری زمینه ها و شرایط اجتهاد علمی). همچنین از نظر هیات علمی شماره 11 «پژوهش یعنی حرکت به سمت تحقق نتایج تحقیق از ایده به عمل"(کد محوری تشکیل جامعه دانشی).مشارکت کننده شماره 8 در خصوص کد محوری پژوهش متعادل بیان می دارد" از طریق پژوهش های بین رشته ای و پژوهش های کارساز موثر است که می توان یک جامعه زنده و پویا را نوید داد که در آن توسعه و پایداری زندگی در آن نقش اساسی را دارد. بنابراین یکی از کارکردهای اصلی دانشگاه پایدار حرکت در جهت غنای پژوهش های اصیل و متعادل است".
جدول(6)مجموعه مقوله های مربوط پژوهش پایدار
کدهای باز |
کدهای محوری |
کد انتخابی |
بستر سازیبرای نوآوری، دانش آفرینی و پیشرفت علمی از طریق همکاری خلاقانه اجتماع علمی |
زمینه ها و شرایط اجتهاد علمی و ایده پردازی |
پژوهش پایدار |
سرمایهگذاری تحقیقاتی به عنوان مزیت رقابت بین المللی |
||
شبکه سازی وانطباق بین ظرفیت پژوهشی دانشگاه |
||
آشنایی باالگوهای نوین پژوهشی ، نر م افزاری و سخت افزاری |
||
قابلیتایجاد تغییر در تحقیقات در واکنش به رشته های علمی در حال ظهور |
تشکیل جامعه دانشی و تحقیقاتی |
|
چرخه حیاتدانش(تولید- انتشار–کاربست- نهادینه سازی) |
||
پیشتازی درمرزهای دانش و فناوری و تعامل فعال با محیط جهانی در راستای سیاست های محلی وملی |
||
توسعهنشریات علمی معتر |
||
پژوهش فرا و بین رشته ای |
پژوهش متعادل |
|
کیفیتمحتوایی و تکنیکی نتایج پژوهش |
||
تلفیق آموزش و پژوهش در مواجهه با نیازهای در حال تغییر |
||
توسعهتحقیقات در جهت مشارکت و فراهم سازی ارزش های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطیپایدار |
||
کاربردی وبومی سازی تحقیقات |
||
پژوهش هایکارساز موثر در توسعه ملی/ محلی با محوریت تکنولوژی و دانش های نو |
کد انتخابی 3: الزامات ساختاری و کارکردی دانشگاه پایدار
بر پایه یافتههای کیفی پژوهش، در بعد الزامات ساختاری و کارکردی دانشگاه پایدار مولفه های شناسایی شده به ترتیب عبارتند از: خود حکمرانی اجتماع علمی- عقلانیت در ساختار - توسعه سرمایه انسانی- مدیریت و رهبری دانشگاه- ارتباطات سازمانی اثربخش- دانشگاه سبز. به سخنی دیگر، میتوان مؤلفه الزامات ساختی – کارکردی دانشگاه پایدار را با این نشانگرهای تعریف کرد. دانشگاهها میتوانند با به کارگیری این ابعاد و زیر مولفه های آن از قبیل ساختار هیات امنایی و اجتماع علمی، مشارکت تمام ذینفعان، انتخاب مدیران دانشگاه به صورت دموکراتیک، خود سازماندهی، حمایت و پشتیبانی از ایده، نظام انگیزشی کارامد، فضای سازنده، آزاد و پویایی دانشگاه، تدوین سند استانداردهای زیست محیطی و ... زمینه و بستر لازم برای حرکت به سمت ایجاد یک دانشگاه پایدار را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فراهم سازند. در این پژوهش، اکثر صاحبنظران، الزامات ساختی – کارکردی دانشگاه پایدار را بسان یکی از مؤلفههای اصلی پایداری دانشگاه برشمردند. برای نمونه: صاحبنظر شماره 1 بیان کرده است: "حکمرانی در دانشگاه با توجه به ماهیت و کارکرد آن نسبت به سایر سازمانها متفاوت میباشد به گونهای میتوان گفت رویکرد دانشگاه باید به صورت فضای سازنده، ازاد، خود سازماندهی و بصیرت لازم همراه باشد"( عقلانیت در ساختار). در همین راستا مشارت کننده شماره 5 در خصوص کد محوری خودحکمرانی اجتماع علمی بیان می دارد"بر اساس شرایط و اقتضائات خاص محیط آکادمیک، و بایستی ساختار هیات امنایی و اجتماع علمی در دانشگاه حاکم باشد".
عضو هیات علمی شماره 12 "حکمرانی دانشگاه با رویکرد پایداری بایستی دربرگیرنده ساختارها و فرایندهایی عقلانی، متعهد و برگرفته از رویکردهای علمی در تمام ابعاد دانشگاه باشد». همچنین صاحبنظر شماره 6 بیان کرده است: "مدیریت و رهبری دانشگاه شامل ویژگی هایی نظیر استقلال دانشگاهی، چارچوب نظم دهنده، بینش راهبردی و رویکردی منعطف است"(کد محوری مدیریت و رهبری). در راستای کد محوری توسعه سرمایه انسانی بیان شد" از آنجا که یکی از کارکردهای دانشگاه تربیت انسانی فرهیخته می باشد بر این اساس توجه توجه به نیازهه و مشوق های انگیزشی بسیار حائز اهمیت است(مصاحبه شونده شماره 17). یکی از اعضای هیات علمی که در زمینه دانشگاه سبز و رویکردهای آن دارای چندین مقاله و طرح پژوهشی است بیان می دارد" با توجه به نیاز ها و الزام دانشگاه به سمت دانشگاه مدرن، رویکردهای دانشگاهی باید به دنبال بهسازی فضای دانشگاه، هوشمند سازی تجهیزات، بکارگیری اصول بهداشت حرفه ای و ایمنی و استفاده از منابع تجدید پذیر باشد"(صاحبنظر شماره 7).
جدول(7) مجموعه مقوله های مربوط به الزامات ساختی – کارکردی دانشگاه پایدار
کدهای باز |
کدهای محوری |
کد انتخابی |
|
Ø ساختار هیات امنایی و اجتماع علمی |
خود حکمرانی اجتماع علمی |
الزامات ساختی – کارکردی دانشگاه پایدار |
|
Ø مشارکت تمام ذینفعان |
|||
Ø انتخاب مدیران دانشگاه به صورت دموکراتیک |
|||
ü خود سازماندهی |
عقلانیت در ساختار |
||
ü جایگاه علم و دانش |
|||
ü حرفه گرایی |
|||
ü بصیرت |
|||
Ø مدیریت منابع انسانی |
توسعه سرمایه انسانی |
||
Ø حمایت و پشتیبانی از ایده |
|||
Ø نظام انگیزشی کارامد |
|||
ü مدیریت محیط تعاملی |
مدیریت و رهبری دانشگاه |
||
ü تفکر توسعه ای |
|||
ü هم افزایی |
|||
ü عدم تمرکز |
|||
تامین و پشتیبانی فناوری اطلاعاتی و ارتباطات پایدار |
|||
جو دانشگاه(فضای سازنده، آزاد و پویایی دانشگاه) |
|||
Ø ارتباطات درون سازمانی |
ارتباطات سازمانی اثربخش |
||
Ø ارتباطات بیرون سازمانی |
|||
ü بهسازی فضای دانشگاه |
دانشگاه سبز
|
||
ü بکارگیری اصول بهداشت حرفه ای و ایمنی |
|||
ü مدیریت بهینه در استفاده از منابع و انرژی |
|||
ü هوشمند سازی تجهیزات |
|||
ü استفاده از انرژهای تجدید پذیر |
|||
ü گنجاندن مسائل زیست محیطی در وب سایت و نشریات دانشگاه |
|||
ü تدوین سند استانداردهای زیست محیطی |
|||
ü طراحی و معماری سبز |
کد انتخابی4: دانشگاه پژوهی
هدف اساسی دانشگاه پژوهی کاوش عمیق در طرز کار یک موسسه جهت دستیابی به به اهداف و رسالتهای اساسی دانشگاه است. در این راستا نتایج مصاحبه از صاحبنظران نشان داد که این مولفه در نظام آموزش عالی کشور نادیده گرفته شده است. این بعد شامل 4 بعد اصلی چشم انداز پایداری دانشگاه- آینده نگری- مرجعیت اطلاعات و بازمهندسی ساختارها و فرایندها می باشد."دانشگاه پژوهی به منزله واحد خود اندیشی و خود انتقادی دانشگاه، تحلیگری سیاستها و هوش سازمانی آن، واسطه تغییر و سازگاری آن با محیط متحول، رهبری مدیریت دانش و کمک به دانشگاه جهت تحقق الگوی دانشگاه مدرن و یادگیرنده است"(صاحبنظر شماره 13 در خصوص کد محوری چشم اندار پایداری) . همچنین مصاحبه شونده شماره 14در راستای کد محوری باز مهندسی ساختارها و فراینده ها " دانشگاه پژوهی را بازمهندسی موازین و شیوه های علم سنجی در دانشگاه و اصلاح و بازنگری مداوم آم می داند". از نظر یکی از اعضای هیات علمی در خصوص کد محوری آینده نگری و مرجعیت اطلاعات " ایجاد مکانیزم ها و سازوکارهای حفظ ثبات و تعادل آینده دانشگا، مسئله گشایی و راه حل یابی، سیاست جذب و نگهداری اساتید، هماهنگی و ارتباط بین ابعاد را یکی از مولفه های پایداری دانشگاه بیان می دارد" (صاحبنظر شماره 5).
جدول(8)مجموعه مقولات مربوط به دانشگاه پژوهی
کدهای باز |
کدهای محوری |
کد انتخابی |
Ø تدوین، بازاندیشی و نواندیشی برنامه های راهبردی دانشگاه پایدار Ø نهادینه سازی ایده پایداری در دانشگاه، Ø تشخیص و جهت گیری های پایداری سازمانی دانشگاه |
چشم انداز پایداری دانشگاه |
دانشگاه پژوهی
|
Ø ایجاد مکانیزم ها و سازوکارهای حفظ ثبات و تعادل آینده دانشگاه، Ø مسئله گشایی و راه حل یابی، Ø کیفیت سنجی و بهسازی برنامه های درسی و آموزشی، Ø خود اندیشی، هوشمند سازی در فرایند جذب و پذیرش |
آینده نگری |
|
Ø جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، Ø مدیریت و یکپارچه سازی داده ها به منظور تصمیم سازی های اثربخش، Ø ارتباط ابعاد و مولفه های اطلاعاتی دانشگاه با هم، Ø مدیریت سیستم های اطلاعاتی(MIS) |
مرجعیت اطلاعات |
|
Ø نظارت، Ø ارزیابی، Ø اصلاح و بازنگری ، Ø گزارش دهی و پاسخ گویی |
بازمهندسی ساختارها و فرایندهای پایداری دانشگاه |
کد انتخابی 5: مجموعه مقولات مربوط پایداری اجتماعی
بر پایه یافتههای کیفی پژوهش، دانشگاه میتواند با ارائه خدمات تخصصی خود در سطح گسترده ملی و منطقهای، در تضمین جامعۀ سالم و آیندۀ پایدار ایفای نقش کند. در این پژوهش، یکی از کارکردهای دانشگاه ایفای نقش پایداری اجتماعی است. این ابعاد شامل تولید سرمایه اجتماعی (آگاه سازی همگانی در خصوص توسعه پایدار از طریق کنفرانس ها و همایش ها- مشارکت فعال در توسعه محلی و ملی- مشارکت برای حل مشکلات جامعه- همبستگی و انسجام اجتماعی- نظم اجتماعی) و تقویت جامعه دموکراتیک مدنی و فراگیر از طریق بومی کردن نظریه ها و مفاهیم مربوط به توسعه پایدار - تولید، نشر و کاربست دانش در جهت بهبود کیفیت زندگی - ایجاد تغییر مثبت و پایدار در زمینه نگرش افراد جامعه به زندگی- توسعه خرد ورزی و آزاد اندیشی در جامعه از طریق دانش آموختگان خلاق، قانون مدار و آزاد اندیشی است. در راستای کد محوری تولید سرمایه اجتماعی صاحبنظر شماره 7 بیان کرده است: "در ابعاد اجتماعی میتوان مواردی همچون، انسجام اجتماعی بیشتر ، اعتماد و نظم اجتماعی ثبات سیاسی، ترویج روحیه مشارکت و فرهنگ تعاون بین مردم و سرمایه اجتماعی اشاره داشت". همچنین مشارکت کننده شماره 9 در زمینه کد محوری تقویت جامعه دموکراتیک مدنی و فراگیر "یکی از کارکردهای ویژه دانشگاه در این زمینه ایجاد مسئولیت اجتماعی در جهت پبوند میان دانش تولید شده و کاربست آن در جهت نیازهای افراد جامعه در جهت بهبود کیفیت زندگی است".
جدول(9)مجموعه مقولات مربوط به پایداری اجتماعی
کدهای باز |
کدهای محوری |
کد انتخابی |
گاه سازی همگانی در خصوص توسعه پایدار از طریق کنفرانس ها و همایش ها |
تولید سرمایه اجتماعی |
پایداری اجتماعی |
مشارکت فعال در توسعه محلی و ملی |
||
مشارکت برای حل مشکلات جامعه |
||
همبستگی و انسجام اجتماعی |
||
نظم اجتماعی |
||
بومی کردن نظریه ها و مفاهیم مربوط به توسعه پایدار |
تقویت جامعه دموکراتیک مدنی و فراگیر |
|
تولید، نشر و کاربست دانش در جهت بهبود کیفیت زندگی |
||
ایجاد تغییر مثبت و پایدار در زمینه نگرش افراد جامعه به زندگی |
||
توسعه خرد ورزی و آزاد اندیشی در جامعه از طریق دانش آموختگان خلاق، قانون مدار و آزاد اندیش |
کد انتخابی 6: پایدار اقتصادی دانشگاه
بر اساس یافته ها، منابع اقتصادی پایدار عبارت است از: ارتقای نظام مالی و مدیریت منابع مالی، تنوع بخشی به منابع تامین مالی، تجاری سازی تحقیقات، فروش دانش فنی و ارائه خدمات به جامعه، دریافت حمایت های مالی از نهادها و مجامع ملی و بین المللی، پیوند نهاد دانشگاه با اقتصاد ملی و محلی ، عدالت در تخصیص منابع مالی، تخصیص منابع مالی بر اساس عملکرد، اولویت بندی منابع مالی به راهبردهای اصلی است . که در پایان، می توان آنها را در 2 شاخص تامین و تخصیص منابع مالی دسته بندی کرد. در رابطه با مؤلفه کد محوری تخصیص منابع مالی صاحبنظر شماره 2 بیان کرده است: " نظام مالی پایدار یعنی استقلال و توانمندی در عرصه مالی و بودجه گذاری، یعنی سیاستها براساس بودجه های تخصیصی". در راستای کد محوری تامین منابع مالی صاحبنظر شماره 4 بیان می دارد" در براورده کردن نیازهای اقتصادی ، منابع مالی به نوعی چندوجهی و از کانال های مختلف باشد و صرفا براساس منابع دولتی با رویکرد تک نرخی نباشد. ارتباط دانشگاه با صنعت و سازمانهای غیردولتی و ارتباط با دانشگاههای خارجی در جهت کسب بودجه و مشارکت مالی"
جدول(10) مجموعه مقولات مربوط به پایدار اقتصادی دانشگاه
کدهای باز |
کدهای محوری |
کد انتخابی |
Ø ارتقای نظام مالی و مدیریت منابع مالی |
تامین و مدیریت منابع مالی |
پایدار اقتصادی دانشگاه |
Ø تنوع بخشی به منابع تامین مالی |
||
Ø تجاری سازی تحقیقات، فروش دانش فنی و ارائه خدمات به جامعه |
||
Ø دریافت حمایت های مالی از نهادها و مجامع ملی و بین المللی |
||
Ø پیوند نهاد دانشگاه با اقتصاد ملی و محلی |
||
Ø عدالت در تخصیص منابع مالی |
تخصیص منابع مالی |
|
Ø تخصیص منابع مالی بر اساس عملکرد |
||
Ø اولویت بندی منابع مالی به راهبردهای اصلی |
کد انتخابی 7: هویت علمی و آکادمیک
بر پایه یافتههای پژوهش، مجموعه ویژگیهایی بسان نشانگرهای « هویت علمی و آکادمیک » شناسایی شدند که به ترتیب عبارتند از: ابعاد آزادی علمی و استقلال دانشگاهی- اخلاق حرفه ای و آکادمیک و شهروند آکادمیک به سخنی دیگر، میتوان مؤلفه هویت علمی و آکادمیک را با این نشانگرها تعریف کرد. در پژوهش پیش رو، اکثر صاحبنظران، این بعد را به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی پایداری دانشگاه برشمردند. برای نمونه: صاحبنظر شماره 15 بیان کرده است:"تحقق دانشگاه پایدار و ایجاد صلاحیتهای آن از ایجاد شهروندان فرهیخته و مسئولیت پذیر قابل تحقق است. انسان آکادمیک کس است که عادات و منش و ساختمان ذهنی، ذوق، سلیقه و آنچه به عامل اجتماعی این امکان را می دهد که روح قواعد، آداب، روندها، ارزش های دیگر و کنش های آکادمیک در درون او شکل بگیرد"(کد محوری شهروند آکادمیک). همچنین عضو هیات علمی شماره 1 در زمینه کد محوری آزادی علمی و اخلاق حرفه ای و آکادمیک بیان کرده است:"در عصر جهانی شدن و سرعت بالای علم و تکنولوژی، نیازمند شکل گیری هویت علمی در دانشگاه هستیم. ایجاد هویت هویت علمی در دانشگاه نیازمند وجود فضای آزاد اندیش، دارای امنیت و در راستای احترام متقابل باشد. همچنین انسان آکادمیک به تصویری که فرد از خودش به عنوان فردی علمی و از توانایی هایش برای درک محتوای علوم دارد. وشامل حس تعلق و وابستگی به اجتماع علمی، و درای اخلاق و مسئولیت در عملکرد آموزشی و پژوهشی، تاثیر پذیری و تاثیر گذاری بر دانشگاه در دنبال کردن مسائل علمی- شرکت در محافل علمی و ... ".
جدول(11) مجموعه مقولات مربوط به هویت علمی و آکادمیک
کدهای باز |
کدهای محوری |
کد انتخابی |
Ø وجود فضای آزاد اندیش، استقلال فکری و اظهار نظر در دانشگاه |
آزادی علمی و استقلال دانشگاهی |
هویت علمی و آکادمیک |
Ø وجود محیط سیاسی برانگیزاننده و تقویت کننده |
||
Ø هدایت ساختار دانشگاه به سمت توزیع اطلاعات، نه کنترل اطلاعات |
||
Ø امنیت شغلی |
||
Ø آزادی علمی و پژوهشی |
||
Ø منزلت اجتماعی اهل علم |
||
Ø اخلاق مدیریتی(مسئولیت پذیری- مشارکت فعالانه- رفتار منصفا نه و عادلانه) |
اخلاق حرفه ای و آکادمیک |
|
Ø اخلاق پژوهشی( انجام پژوهش های اصیل و در چارچوب رسالت های مورد توافق- مالکیت معنوی فکری- بالندگی و به روز بودن- پایبندی به هنجارهای علمی) |
||
Ø اخلاق آموزشی(احترام به همکاران- احترام به علم و حاملان آن در جامعه- حفظ حریم شخصی و ازادی های علمی) |
||
Ø هویت علمی(حس تعلق و وابستگی به اجتماع علمی دانشگاه- نگرانی نسبت به علم و دانش- شرکت در محافل و انجمن های علمی دانشگاه- ) |
شهروند آکادمیک |
|
Ø هویت سازمانی(وفاداری به ارزش ها و هنجارهای سازمان) |
||
Ø هویت شخصی( درک و تصور فرد از خودش به عنوان کنشگر علمی در محیط دانشگاهی) |
کد انتخابی 8: دیپلماسی علمی در عصر جهانی شدن
برای رویارویی با چالشهای کنونی و آینده، نیاز است اندیشهورزی جمعی بین کنشگران علم در گستره جهانی توسعه یابد تا زمینههای مطالعاتی نوین در چارچوب همبستگی بین المللی، مشارکت و همکاریهای بین المللی فراهم شود که میتواند آغازی برای حرکت به سوی دانشگاه پایدار و سرانجام زیست کرهای پایدار باشد. بر پایه یافتههای کیفی پژوهش، مجموعه ویژگیهایی بسان نشانگرهای دیپلماسی علمی در عصر جهانی شدن شناسایی شدند که به ترتیب عبارتند از: بین المللی شدن دانشگاه - بهینه سازی زیر ساخت ها و فرایندها و تعاملات علمی و فناوری. صاحبنظر شماره 5 بیان کرده است: "منظور از بین المللی شدن دانشگاه، تعامل با جهان، ارتباطات بین المللی به شیوه کیفیت بخشی، بهره گیری از تجارب بین المللی، کسب دانش جهانی است. در واقع در شرایط کنونی جهت پیشرد و توسعه خود راهی جز ارتباط با دنیای بیرون نداریم"(کد محوری بین المللی شدن). مشارکت کننده شماره 11 در زمینه کد محوری بهینه سازی زیر ساخت ها و فرایند ها بیان کرده است: "امروزه برای کاهش و حل چالشهای پیش رو، دانشگاه ها نیازمند تغییر رویه خود هستند و برای ایجاد یک دانشگاه پایدار باید تعاملات آکادمیک خود را وسعت بخشیده و در مجامع بین المللی حضور فعال و موثری داشته باشیم. و این امر در دانشگاه از طریق ایجاد بستر ها و زمینه های لازم در خصوص آموزش سیستماتیک و فرهنگ سازی در ارتباطات ملی و بین المللی، اعتبارات مالی کافی، زبان بین الملل و ... است". "بین المللی شدن آموزش عالی و گسترش مبادلات دانشگاهی باعث رشد اجتماعات دانشگاهیان می شود. زیرا دامنه تجربه اجتماعی و دانش فرهنگی دانشجویان و اساتید افزایش می یابد و باعث نوعی جهش در فرایند رشد آنها از نظر یادگیری و خلاقیت می شود. و بر این اساس فرایند های جهانی شدن در تمام سطوح و ابعاد دانشگاه تاثیرهای عمیقی بر جای می گذارد" صاحبنظر شماره 10 در زمینه کد محوری تعاملات علمی.
جدول(12)مجموعه مقولات مربوط به دیپلماسی علمی در عصر جهانی شدن
کدهای باز |
کدهای محوری |
کد انتخابی |
v چرخش آزاد منابع علمی |
بین المللی شدن دانشگاه |
دیپلماسی علمی در عصر جهانی شدن |
v رقابتی شدن |
||
v اهتمام به نقش بین المللی آموزش عالی |
||
v پدیده جهانی/ محلی |
||
v عضویت در نهادهای بین المللی اعتبارسنجی |
||
v اجتماع علمی جهانی |
||
v مشارکت بین الملل در امر تدریس و یادگیری |
||
v کسب دانش جهانی |
||
v آموزش سیستماتیک و فرهنگ سازی در ارتباطات ملی و بین المللی |
بهینه سازی زیر ساخت ها و فرایندها |
|
v تولید مستندات دانشگاه به زبان های زنده |
||
v هدف گذاری دانشگاه در لیگ پیشروان تولید علم |
||
v تخصیص اعتبار مالی جهت فرایندهای جهانی علم |
||
v تعریف و تبیین مولفه های جذابیت علم و فناوری برای کنشگران |
||
v عقد قرارداد و تفاهم نامه با مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی صاحب سبک |
||
v آموزش حقوق بین الملل از طریق کارگاه ها و دوره های آموزشی |
||
v حضور در مجامع بین الملل |
v تعاملات علمی و فناوری |
|
v تبادل استاد و دانشجو |
||
v چهره سازی بین المللی |
||
v همکاری در اجرای طرح های نوآورانه در سطح بین الملل |
||
v همکاری در به کارگیری زبان علمی در تعاملات بین الملل |
||
v همکنشی جمعی جهانی |
||
v تبادل منابع و تجربیات مرتبط با پایداری |
سوال دوم پژوهش: الگوی مفهومی دانشگاه پایدار چیست؟
با توجه به دستاورد مصاحبه های هدفمند با صاحبنظران در بخش کیفی پژوهش می توان چارچوب دانشگاه پایدار را در هشت مؤلفه اصلی شناسایی شده ترسیم کرد که در شکل (1) نمایش داده شده است.
بحث و نتیجه گیری:
هدف پژوهش حاضر تأملی بر شاخصهای پایداری دانشگاهی: واکاوی دیدگاه سیاستگذاران و برنامهریزان آموزش عالی بود. توسعه آموزش عالی کشور فرایندی است که نمی تواند در خلاء انفاق بیفتد. ضرورت همسویی تحولات آموزش عالی با شرایط متحول جامعه مستلزم جاری بودن یک فرایند ارتباطی متعامل، پویا و ارگانیک میان دانشگاهها و بخشهای مختلف جامعه و تلاش دانشگاهیان برای اصلاح و ارتقای بسترهای توسعهای آن و همچنین ایفای نقش مسؤلانه و پاسخگویی به مطالبات نهادها و بنگاههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. بر این اساس دانشگاه و نهاد علم یکی از نهادهای اصلی و موتور محرکه پیشرفت و توسعه جوامع به شمار می رود که در زمینه های مختلف می بایست ورود کند و برای ایفای نقش مؤثر خود لازم است برنامه و طرح مناسب داشته باشد. در میان موضوعات روز و مهم که میبایست مورد عنایت خاص سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزش عالی قرار بگیرد و در پرتو آن در متن و محتوای برنامه و رشته های های دانشگاهی در مقاطع مختلف می بایست تغییر و اصلاح لازم صورت بگیرد، مفهوم توسعه پایدار و تحقق شاخصهای پایداری در نظام دانشگاهی کشور است. برای این منظور در بررسی حاضر برای پرداختن به مساله پایداری در آموزش عالی و ابعاد مختلف آن از رویکرد سیستمی استفاده شده است. در این رویکرد، بر کلیت سیستم تاکید می شود و این اعتقاد وجود دارد که آموزش عالی ترکیبی از خرده سیستم های به هم وابسته است که این خرده سیستم ها و ارتباطات شان باید برای رسیدن به آموزش عالی پایدار با هم مورد توجه قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر تاملی بر شاخص های پایداری: واکاوی دیدگاه سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزش عالی بود.
سوال اول پژوهش: مولفه و پارامترهای شاخص پایداری دانشگاهی در نظام آموزش عالی ایران از دیدگاه سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزش عالی کدامند؟
بر اساس نتایج شاخص های پایداری دارای 8 بعد است: 1-عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایندهای یاددهی- یادگیری 2- پژوهش پایدار 3- الزامات ساختی کارکردی4- پایداری اجتماعی 5- پایداری اقتصادی6- دانشگاه پژوهی7- هویت علمی و آکادمی 8- دیپلماسی علمی در عصر جهانی شدن. همچنین هر کدام از شاخص ها دارای دارای چندین خرده مقیاس بودند که در ادامه به تبیین این ابعاد پرداخته می شود. بر پایه یافتههای پژوهش، مجموعه ویژگیهایی بسان نشانگرهای «عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایند های یاددهی- یادگیری» شناسایی شدند که به ترتیب عبارتند از: ابعاد فراگیران(تربیت بنیادی( شهروند مسئول، مشارکت جو و دارای تفکر مستقل)، آشنایی و تسلط بر فناوری های نوین آموزشی و درسی، یادگیری مادام العمر، سواد دانشگاهی(یادگیری چگونه یاد گرفتن، زندگی با دیگران و زیستن)، شایستگی های شناختی( تعیین هدف- خود تنظیمی- تفکر انتقادی و خلاق- استدلال- تجزیه و تحلیل، ارزشیابی)، شایستگی های اجتماعی و فرهنگی(خود آگاهی- آگاهی اجتماعی- مهارتهای ارتباطی- تصمیم گیری مسئولانه)، قابلیت درک جهانی، فهم فرا فرهنگی و همکاری، سواد زیست محیطی)، برنامه درسی(گسترش مطالعات میان رشته ای، پرورش شهروند حرفه ای، شبکه سازی دانش، مرتبط ساختن اجتماع های مجازی به اجتماع علمی، برنامه های آموزشی چند منظوره و چند لایه، تدوین برنامه درسی هویت آفرین، نظم آفرین و انتظام بخش، گنجاندن مفاهیم پایداری در برنامه های درسی، تناسب دانش جهانی/ محلی) و هیات علمی(طرح ایده های نو در تدریس و یادگیری، سواد اطلاعاتی و فناوری، تدریس عالمانه( تلفیق دانش محتوایی و دانش تعلیم و تربیت و آگاهانه و عالمانه در اختیار فراگیر قرار دادن)، دانش پژوهی تدریس و یادگیری، کسب هویت حرفه ای(وجدان کاری- اخلاق- مسئولیت پذیری)، مهارت های نفوذ و قانع سازی)؛ به سخنی دیگر، میتوان مؤلفه ابعاد پداگوژی در فرایندهای یاد دهی - یادگیری را با این نشانگرها تعریف کرد. در پژوهش پیش رو، اکثر صاحبنظران، این بعد را به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی پایداری دانشگاه برشمردند.
از نظر گریگو و آیبینا(2014) پداگوژی پایدار فرایند یادگیری پیوسته، مستمر و همکنشانه است که مهارتهای حلمساله، دانش علمی و اجتماعی، مسئولیت فردی و جمعی را در شهروندان پرورش میدهد؛ به گونهای که با درونیسازی مفاهیم به تغییر نگرشها، باورها، ارزشها و سرانجام به تغییر رفتار آنان در جامعه و جهان میانجامد. آموزش و تدریس ابزاری در خدمت «یادگیری» ویادگیری زمینه ای برای «تربیت» است. در این فرایند، باید از راهبرد «یادگیری پایدار» کمک گرفت . آموزشی که عمدتاً مبتنی بر انتقال مفاهیم وآموخته ها باشد خود، ناقض یادگیری است. از این رو، آموزش باید با عنصری متحول کننده وپویا یعنی «مداومت» با تمام ضرورت های موجود آن همراه شود. برآیند آن، ارتقای کیفیت تعامل معلم و فراگیر ودر نتیجه یادگیری خواهد بود. راهکارهای همچون، رشد خلاقیت در یادگیری پایدار، تحول و سازماندهی برنامه های درسی و آموزشی، گذر به یادگیری پایدار، اساتید عالم ، تقویت انگیزه در جریان یادگیری، تقویت یادگیری دموکراتیک می تواند ،در جهت ارتقا و تعمیق چنین کیفیتی که همان نهادینه شدن یادگیری پایدار است، تعیین کننده باشد. بدون توجه به چنین راهبردهایی، جریان یادگیری، به سطحی نگری کشانده خواهد شد و از معنای واقعی اش دور خواهدافتاد. بنابراین پایداری نمیتواند فقط از طریق راه حلهای تکنولوژیکی، قواعد سیاسی یا ابزارهای مالی محقق شود. دستیابی به پایداری نیازمند تغییر در شیوه اندیشیدن و رفتار مردمان یک جامعه است و در نتیجه، نیازمند گذار به الگوهای سبک زندگی، مصرف و تولید پایدار است. آموزش و یادگیری در همه سطوح و در همه زمینههای اجتماعی میتوانند این تغییر اساسی را به ارمغان بیاورند. پداگوژی پایدار فرایند یادگیری پیوسته، مستمر و همکنشانه است که مهارتهای حل مساله، دانش علمی و اجتماعی، مسئولیت فردی و جمعی را در شهروندان پرورش می دهد؛ به گونه ای که با درونی سازی مفاهیم به تغییر نگرشها، باورها، ارزشها و سرانجام به تغییر رفتار آنان در جامعه و جهان می انجامد؛ روی هم رفته و بر پایه یافته های به دست آمده، می توان پنداشت، پدیده پداگوژی پایدار به صورت کلیت و مجموعهای درهم تنیده دیده می شود. به سخن دیگر، دستیابی به پایداری از رهگذر یادگیری پایدار نیازمند همکنشی جمعی در تمام عناصر جامعه دانشگاهی است. بر همین اساس برای رسیدن به عناصر و مولفه های یادگیری پایدار نیازمند داشتن برنامه و راهبرد ویژه در پرورش دانشجویان خلاق، متفکر و برنامه های درسی منعطف و ساختارمند و در نهایت اساتید فعال، عالم و آگاه به وظایف و دانش روز هستیم. رهیافتهای این بخش از پژوهش را میتوان با دستاوردهای پژوهشهای تئودورینو(2013)، گاناوان و همکاران (2012)، رثچایلد (2011) ، ولازکوئز و همکاران، 2006 ، بوکلند و مینگو( )، 2009 ملکینیا(1393)، کدخدائی و همکاران(1397)همسو انگاشت.
پژوهش پایدار در برگیرنده مجموعه رویکردهای حاکم بر نظام پژوهشی دانشگاه است که منجر به شناسایی و رفع چالشها و مسائل چندوجهی جامعه (زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی) شده و مکانیسمهای انگیزشی و حمایتی را برای انجام چنین پژوهشهایی فراهم میسازد(ملکینیا، 1393). بر پایه یافته های کیفی پژوهش، پژوهش پایدار شامل سه مولفه: زمینه ها و شرایط اجتهاد علمی و ایده پردازی، تشکیل جامعه دانشی و تحقیقاتی و پژوهش متعادل است. صاحبنظران در راستای این شاخص، معتقد بودن که باید دانشگاه ها بستر های لازم برای نوآوری، شبکه سازی و انطباق با ظرفیت ها، تحقیقات کاربردی و به روز، پیشتازی در مرزهای دانش و فناوری، آشنایی با الگوهای نوین پژوهشی، نرم افزاری و سخت افزاری، تولید و انتشار و کاربست دانش، پژوهش فرارشته ای، کیفیت محتوایی تحقیقات، بومی سازی و موثر سازی پژوهش ها را فراهم آورند. پژوهش مولد دانش نوین بوده و اساس توسعه پایدار در آموزش عالی است. پژوهش پایدار، پژوهشی است مبتنی بر راه و مساله یاب و به همان اندازه نیز متعهد به ارتباط اجتماعی و دیدگاه های علمی است. تا دهه های قبل، عملکرد تحقیقاتی معمول در نظام آموزش عالی نتوانسته بود شرایط لازم برای توسعه پایدار را فراهم سازد. از آن جایی که اصول سازمان یافته توسعه پایدار(مانند ماهیت معمول و منسجم محیط و توسعه) مستلزم امکانات علمی مشخص می باشد، بنابراین، رویکردهایی جدیدی در فضای پژوهش لازم است. شیوه های پژوهشی فعلی مبتنی بر رویکردهای ایستا و تقلیل گرایانه است. در حالی که پایداری مستلزم رویکردهای پویا است. در عصر کنونی ضروری است تا بر ارتباط میان نظام های مختلف علمی تاکید شود. طی یک دهه ی گذشته، بسیاری از موسسات آموزش عالی دنیا، آموزش پژوهش پایدار را نیز به عنوان یک واحد درسی تکمیلی به برنامه درسی اضافه کردند و برنامه های درسی پایداری را تعریف کردند، مانند دانشگاه ماساچوست، توکیو و پژوهشکده پایداری دانشگاه آریزونا. پژوهش پایدار مستلزم شرایطی است که در آن رشته های متنوع و مختلفی ایجاد می شود و رویکردهای علمی مختلفی اغلب ازطریق همکاری های چند رشته ای، بین رشته ای و فرارشته ای به عنوان روش یادگیری اجتماعی تعریف شود.
بنابراین با عنایت به یافته ها می توان نتیجه گرفت که اگر سیاست گذاران و مدیران نظام آموزش عالی خواهان ایجاد تحول در نظام پژوهشی پایدار به عنوان یک حوزه مهم و سرنوشت ساز در راستای دستیابی به دانشگاه پایدار باشند، باید:
اولابعد ساختاری و اداری دانشگاه ها با بازبینی و اصلاح ، بستر سازی برای نوآوری، دانش آفرینی و پیشرفت علمی از طریق همکاری خلاقانه اجتماع علمی، سرمایه گذاری تحقیقاتی به عنوان مزیت رقابت بین المللی، شبکه سازی و انطباق بین ظرفیت پژوهشی دانشگاه، آشنایی با الگوهای نوین پژوهشی ، نرم افزاری و سخت افزاری، زمینه ها و شرایط اجتهاد علمی را در دانشگاه فراهم آورند.
دوماً با توجه به سرعت زیاد تکنولوژی و تغییرات دانش در راستای پایداری، تعادل و ثبات دانشگاه، نیازمند رویکرد راهبردی در جهت تشکیل جامعه دانشی و تحقیقاتی در راستای واکنش به رشته های علمی در حال ظهور، چرخه حیات دانش، پیشتازی در مرزهای دانش و تعامل فعال با محیط جهانی در راستای سیاست های محلی و ملی وتوسعه نشریات علمی معتبر هستیم.
سوماً نظر به اینکه حوزه پژوهش و عملکرد پژوهشی به شدت متاثر از فراسیستم های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پیرامون خود می باشد، بنابراین لازم است تا در راستای توسعه و تقویت فعالیت های پژوهشی(پژوهش فرا و بین رشته ای، کیفیت محتوایی و تکنیکی نتایج پژوهش، تلفیق آموزش و پژوهش در مواجهه با نیازهای در حال تغییر، توسعه تحقیقات در جهت مشارکت و فراهم سازی ارزش های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی پایدار ،کاربردی و بومی سازی تحقیقات، پژوهش های کارساز موثر در توسعه ملی/ محلی با محوریت تکنولوژی و دانش های نو) شرایطی فراهم گردد که تصور مسئولین و نگرش و ذهنیت اجتماع نسبت به کارامد و مفید بودن انها ایجاد شود. رهیافتهای این بخش از پژوهش را میتوان با دستاوردهای پژوهشهای جعفری و همکاران(2014)، تئودورینو(2013)، گاناوان و همکاران(2012)، الشویخات و ابوبکر(2008)همسو دانست.
سومین شاخص مرتبط با دانشگاه پایدار، از سوی سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزش عالی، الزامات ساختی- کارکردی است. بر پایه یافتههای کیفی پژوهش، در بعد الزامات ساختاری و کارکردی دانشگاه پایدار مولفه های شناسایی شده به ترتیب عبارتند از: خود حکمرانی اجتماع علمی(ساختار هیات امنایی و اجتماع علمی، مشارکت تمام ذینفعان، انتخاب مدیران دانشگاه به صورت دموکراتیک)- عقلانیت در ساختار(خود سازماندهی، جایگاه علم و دانش،حرفه گرایی، بصیرت) - توسعه سرمایه انسانی(مدیریت منابع انسانی، حمایت و پشتیبانی از ایده، نظام انگیزشی کارامد)- مدیریت و رهبری دانشگاه(مدیریت محیط تعاملی، تفکر توسعه ای،هم افزایی، عدم تمرکز، تامین و پشتیبانی فناوری اطلاعاتی و ارتباطات پایدار، جو دانشگاه(فضای سازنده، آزاد و پویایی دانشگاه))- ارتباطات سازمانی اثربخش(ارتباطات درون سازمانی، ارتباطات بیرون سازمانی)- دانشگاه سبز(بهسازی فضای دانشگاه، بکارگیری اصول بهداشت حرفه ای و ایمنی، مدیریت بهینه در استفاده از منابع و انرژی، هوشمند سازی تجهیزات، استفاده از انرژهای تجدید پذیر، گنجاندن مسائل زیست محیطی در وب سایت و نشریات دانشگاه، تدوین سند استانداردهای زیست محیطی، طراحی و معماری سبز). به سخنی دیگر، میتوان مؤلفه الزامات ساختی – کارکردی دانشگاه پایدار را با این نشانگرهای تعریف کرد. دانشگاهها میتوانند با به کارگیری این ابعاد و زیر مولفه های آن از قبیل ساختار هیات امنایی و اجتماع علمی، مشارکت تمام ذینفعان، انتخاب مدیران دانشگاه به صورت دموکراتیک، خود سازماندهی، حمایت و پشتیبانی از ایده، نظام انگیزشی کارامد، فضای سازنده، آزاد و پویایی دانشگاه، تدوین سند استانداردهای زیست محیطی و ... زمینه و بستر لازم برای حرکت به سمت ایجاد یک دانشگاه پایدار را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فراهم سازند. در این پژوهش، اکثر صاحبنظران، الزامات ساختی – کارکردی دانشگاه پایدار را بسان یکی از مؤلفههای اصلی پایداری دانشگاه برشمردند. به پنداشت آلباخ(2003) مفهوم دانشگاه در طراز جهانی نیازمند حکمرانی در الزامات ساختی و کارکردی به واسطه کارکردهای پیچیده و چند بُعدی آن است. و برخی از این ویژگی ها را ممتازی در پژوهش، جذب و نگهداری منابع انسانی توانمد، آزادی علمی و فضای روشنفکری در کانون دانشگاه، سنجش خوب، خود حکمرانی و خود نظارتی و امکانات و منابع مالی کافی جهت حمایت از پروژه های پژوهش و آموزش بیان می کند. نظام آموزش عالی ایران، مانند هر نظام اجتماعی دیگر، برای پویاسازی و حفظ تعادل خویش نیازمند اعمال تغییرات در فرایند زمانی است. این تغییرات، به ویژه در عصرکنونی که شاهد رشد سریع و انفجارگونۀ دانش و شکل گیری »جوامع دانش«هستیم، نیازمند بازکاوی و ژرف نگری بیشتر در نوع تغییراتی است که این نهادها نه تنها در عرصه های محلی و ملی، بلکه حتی جهانی بدان نیازمندند. در واقع، در ادبیات موجود در این زمینه بر این نکته پافشاری شده است که جوامع دانش بنیان آینده آن گاه به تعادلی نسبتاً پایدار دست خواهند یافت و از پویایی لازم برخوردار خواهند شد که نهادهای تولید دانش آنها از چنان اهداف، کارویژه ها و ساختارهایی نرمش پذیر برخوردار باشند که بتوانند هم هنگام با درک شرایط موجود و رسالت سنگین خود، علاوه بر اصلاح مسیر کنونی، مسیر آیندة جهانی شدن خود را به گونهای ترسیم کنند که پاسخگوی نیازهای همه جانبۀ جوامع خود باشند که در واقع، دستیابی به پایداری است. بازشناسی تغییرات و دریافتن نیاز به تغییراتی سطحی و ظاهری یا ژرف نیز اهمیت زیادی دارد. منظور از تغییرات سطحی، تغییرات سازمانی همچون تغییرات ساختاری یا به کارگیری سیستم های استانداردسازی در سازمان است. اما تغییرات ژرف نیازمند تغییر در سوگیری های بنیادی؛ یعنی تغییر در نگرشها، باورها، ارزشها و سرانجام، رفتارها در سطح گسترده ای از اعضای سازمان است. دستیابی به اینگونه تغییرات و پایدار ساختن آنها بیش از آنکه دشوار باشد، زمان بر است، بدین دلیل که اینگونه تغییرات تأثیرگذار است و موجب تغییر در نگرشها، باورها و رفتارهایی می شود که نه تنها در سازمان، بلکه حتی در افراد ژرفا گرفته است.بر این اساس از دیدگاه مدیران عالی و ارشد، لازم است از گرایش های دیوانسالاری که به مفهوم وجود سیستم فرماندهی عمودی و یکسویه، قدرت مبتنی بر زنجیره فرماندهی، تقسیم کار به صورت رسمی و همکنشی مبتنی بر قوانین و مقررات است، بکاهد. در برابر، بر همکنشی و مشارکت بیفزاید که خود به مفهوم پافشاری بر گفت وگو، توافق همگانی، قدرت مبتنی بر مرجعیت علم، رواج سنتهای آکادمیک و رواج هنجارهای مبتنی بر ادای وظیفه به جای حفظ امتیازات است. همچنین، بر گرایشهای برآمده از الگوی مدیریت مشارکتی که مبتنی بر کنشهای حرفه ای و تخصصی و همکنشی مبتنی بر یادگیری و مشارکت است، انعطاف پذیری ساختار نظام آموزشی و پژوهشی، انعطاف پذیری ساختار دانشگاه، چابک سازی، استقلال عملیاتی دانشگاه، انطباق ساختار با شرایط و ..بیفزاید. بنابراین در پژوهش پیش رو، با توجه به مطالب یاد شده بر پایه یافتههای بخش کیفی و بر پایه دیدگاه صاحبنظران دانشگاهی، الزامات ساختی کارکردی دانشگاه اینگونه مفهوم سازی میشود: «مجموعه اقداماتی که مدیریت دانشگاه برای حرکت به سمت ایجاد یک دانشگاه پایدار با تکیه بر فلسفه پایداری انجام میدهد و با پافشاری بر کاربست ابعاد حکمرانی، مانند خود حکمرانی اجتماع علمی، عقلانیت در ساختار، توسعه سرمایه انسانی، ارتباطات سازمانی اثربخش و مشارکت تمام ذینفعان در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای دانشگاه در جهت رسیدن به آرمان مطلوب خود که همان دانشگاه پایدار است». رهیافتهای این بخش از پژوهش را میتوان با دستاوردهای پژوهشهای اوانا و رودیکا، 2015 ، آمرال و مارتیس[28]، 2015، اشمیت-فیگویرودر و رافلت[29]، 2015، دی 2006، فتح الهی و همکاران، 1394 و ملکینیا، 1393 همسو انگاشت.
امروزه با توجه به پیچیدگی های روزافزون علوم مختلف و تغییرات لحظه ای در محیط درونی و بیرونی دانشگاه و آموزش عالی و همچنین کمبود منابع، دانشگاه پژوهی یکی از بدیهی ترین مسائل در کشورهای توسعه یافته و دانشگاه های پیشرو شناخته می شود. دانشگاه پژوهی را می توان به عنوان حفظ و ارتقای کیفیت دانشگاه مد نظر قرار داد. و هدف اساسی آن در راستای تحقق دو کارکرد اصلی بهبود فرایند ها و کارکردهای درونی و پاسخگویی بیرونی به نیازها و تقاضاهای برون دانشگاهی دانست. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های دانشگاه پژوهی عبارتند از: چشم انداز پایداری دانشگاه(تدوین، بازاندیشی و نواندیشی برنامه های راهبردی دانشگاه پایدار، نهادینه سازی ایده پایداری در دانشگاه، تشخیص و جهت گیری های پایداری سازمانی دانشگاه)، آینده نگری(ایجاد مکانیزم ها و سازوکارهای حفظ ثبات و تعادل آینده دانشگاه، مسئله گشایی و راه حل یابی، کیفیت سنجی و بهسازی برنامه های درسی و آموزشی، خود اندیشی، هوشمند سازی در فرایند جذب و پذیرش)، مرجعیت اطلاعات(جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، مدیریت و یکپارچه سازی داده ها به منظور تصمیم سازی های اثربخش، ارتباط ابعاد و مولفه های اطلاعاتی دانشگاه با هم، مدیریت سیستم های اطلاعاتی(MIS)) و بازمهندسی ساختارها و فرایندهای پایداری دانشگاه(نظارت، ارزیابی، اصلاح و بازنگری ، گزارش دهی و پاسخ گویی).
نقش آموزش عالی در قرن بیست و یکم، که قرن دانش بنیان نامیده شده، در تولید، اشاعه و کاربست دانش در توسعه کشورها انکارناپذیر است. جریان توسعه نظام آموزش عالی در کشور، پس از تأکید قابل توجه بر ابعاد کمی آن طی دهه های اخیر، ناگزیر از تغییر جهت و حرکت به سوی ارتقای ابعاد کیفی و محتوایی خود، با تأکید همزمان بر بهبود نقش های درونی و بیرونی نهاد دانشگاه است. در حقیقت، دانشگاه می بایست، علاوه بر تلاش به منظور ارتقای کیفی ساختار، فرایندها و کارکردهای درونی و بیرونی خویش در راستای ارائه خدمات علمی، پژوهشی، مشاوره ای و کارآفرینی به سازمان ها و دستگاه های اجرایی کشور را نیز، همواره مد نظر قرار داده و در ایفای نقش هدایتگری و جهت دهی خویش در جامعه و در ارتباط با سایر نهادهای کشور به شکل مطلوب عمل نماید. بر این اساس دانشگاه ها باید سعی نمایند، از هرگونه ضعف،کاستی و نقیصه در فرایندها و کارکردهای مبرا باشد و بهبود مستمر آنان را همواره مد نظر قرار دهد. به عبارت دیگر، بهره مندی دانشگاه از ساختار، تشکیلات و عملکرد مطلوب و کارآمد، این نهاد را قادر خواهد ساخت که در راستای ارتقای فرایندها و ساز و کارهای اجرایی سایر نهادها و سازمان های فعال در جامعه، نقش آفرینی نماید بر این اساس امروزه با توجه به پیچیدگی های روزافزون علوم مختلف و تغییرات لحظه ای در محیط درونی و بیرونی دانشگاه و آموزش عالی و همچنین کمبود منابع، دانشگاه پژوهی یکی از بدیهی ترین مسائل در کشورهای توسعه یافته و دانشگاه های پیشرو شناخته می شود. بر اساس نتایج دانشگاه پژوهی در بردارنده مجموعه فعالیت های است که اطلاعاتی را به منظور حمایت از فرایندهای سیاستگذاری، برنامه ریزی و تصمیم گیری در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی فراهم می کند. بنابراین با توجه به سرعت تغییرات، دانشگاه ها باید بتوانند خود را با این تغییرات همسو نمایند و همواره در جهت حفظ ثبات و تعادل حرکت کنند. و این امر بدون ساختار تحلیل گری ، آینده نگر و جشم انداز روشن در جهت اصلاح و بازمهندسی همیشگی کارکردها امکان پذیر نیست. دانشگاه پژوهی مجموعه اطلاعاتی را به منظور حمایت از فرایند های سیاستگذاری، برنامه ریزی و تصمیم گیری در دانشگاه و موسسات آموزش عالی فراهم می کند(نعمتی، 1395). رهیافتهای این بخش از پژوهش را میتوان با دستاورد پژوهشهای نعمتی(1394)، فراستخواه(1392)، طرقی(1395)، جاودانی(1394)، براون(2010) و ماژرزاک(2014) همسو انگاشت.
بر پایه یافته های کیفی پژوهش، نشانگرهای پایداری اجتماعی در غالب مولفه های تولید سرمایه اجتماعی(آگاه سازی همگانی در خصوص توسعه پایدار از طریق کنفرانس ها و همایش ها، مشارکت فعال در توسعه محلی و ملی، مشارکت برای حل مشکلات جامعه، همبستگی و انسجام اجتماعی، نظم اجتماعی) و تقویت جامعه دموکراتیک مدنی و فرگیر(بومی کردن نظریه ها و مفاهیم مربوط به توسعه پایدار ، تولید، نشر و کاربست دانش در جهت بهبود کیفیت زندگی، ایجاد تغییر مثبت و پایدار در زمینه نگرش افراد جامعه به زندگی، توسعه خرد ورزی و آزاد اندیشی در جامعه از طریق دانش آموختگان خلاق، قانون مدار و آزاد اندیش) شناسیی شدند. مسئولیت اجتماعی دانشگاه ها بر ایجاد پیوند میان دانش تولید شده در زمینه و بستر کاربست آن و نیازهای محلی، ملی و جهانی دلالت دارد. هدف اصلی از این مسئولیت، ارتقای سودمندی اجتماعی از دانش و در نتیجه کمک به بهبود کیفیت زندگی است(شبکه جهانی دانشگاه برای نوآوری، 2009). همچنین ریسر 2008 مسئولیت اجتماعی دانشگاه را این گونه تعریف می کند:
" مسئولیت اجتماعی دانشگاه ها، یک سیاست برای عملکرد اخلاقی جامعه دانشگاهی است که از طریق مدیریت مسئولانه آموزشی، شناختی، نیروی کار و اثرات زیست محیطی که توسط دانشگاه در تعامل دو طرفه با جامعه در جهت پیشبرد توسعه پایدار بشریت، اعمال می شود". یکی از مقدمات توسعه همه جانبه کشور، پویایی و توانایی دانشگاه ها در انجام امور مربوط به خود است. از آنجا که دانشگاه نهادی متفکر، آگاه و نوآور در جامعه محسوب می شود، انتظار می رود که با انجام و رسالت های خود بتواند گام های موثری در تحقق آرمان های جامعه بردارد و همواره کشور را به سمت پیشرفت رهنمون سازد. امروزه وظیفه دانشگاه فقط آموزش صرف نیست، بلکه دانشگاه باید به دانشجویان کمک کند که ذهنیت و نوع تفکر ان ها از حالت فرد گرایی خارج شده و به موضوعات و منافع اجتماعی با دید جدی تری نگاه کنند. بنابراین در این پژوهش، با توجه به مطالب یاد شده بر پایه یافتههای کیفی و بر پایه نظرات صاحبنظران دانشگاهی، خدمات اجتماعی اینگونه مفهومسازی میشود: خدمات اجتماعی در برگیرنده مجموعه اقدامات و فعالیتهایی است که دانشگاه برای ارائه خدمات درون نهادی و برون نهادی انجام میدهد و منجر به افزایش تعهدات اجتماعی و پایبندی به اصول پایداری، آگاه سازی همگانی در خصوص توسعه پایدار از طریق کنفرانس ها و همایش ها، مشارکت فعال در توسعه محلی و ملی، مشارکت برای حل مشکلات جامعه، همبستگی و انسجام اجتماعی، نظم اجتماعی، تقویت جامعه دموکراتیک مدنی و فرگیر، ومی کردن نظریه ها و مفاهیم مربوط به توسعه پایدار ، تولید، نشر و کاربست دانش در جهت بهبود کیفیت زندگی، ایجاد تغییر مثبت و پایدار در زمینه نگرش افراد جامعه به زندگی، توسعه خرد ورزی و آزاد اندیشی در جامعه از طریق دانش آموختگان خلاق، قانون مدار و آزاد اندیش و در حقیقت پایبندی به هستی و جامعه و محیط میشود. رهیافتهای این بخش از پژوهش را میتوان با دستاوردهای پژوهشهای گاناوان و همکاران، 2012، ولازکوئز و همکاران، 2006، فیلیپ2000، موحدی 2014، جاودانی، 1392 همسو انگاشت.
بر پایه یافتههای کیفی پژوهش، پایداری اقتصادی دانشگاه عبارت است از: تامین و مدیریت منابع مالی(ارتقای نظام مالی و مدیریت منابع مالی، تنوع بخشی به منابع تامین مالی، تجاری سازی تحقیقات، فروش دانش فنی و ارائه خدمات به جامعه، دریافت حمایت های مالی از نهادها و مجامع ملی و بین المللی، پیوند نهاد دانشگاه با اقتصاد ملی و محلی) و تخصیص منابع مالی(عدالت در تخصیص منابع مالی، تخصیص منابع مالی بر اساس عملکرد، اولویت بندی منابع مالی به راهبردهای اصلی). در توسعه اقتصادی به ظرفیت های جامعه اعم از ظرفیت های انسانی و فیزیکی توجه شده و به استفاده بهینه و کارای منابع و توزیع عادلانه منافع حاصله اقدام می شود. پایداری اقتصادی شامل پیشرفت و کارایی بیشتر، رشد بهره وری، تخصیص بهتر و بهینه و مدیریت کاراتر منابع، و خود اتکایی(آزاد نیا و همکاران،1396). دانشگاه ها براساس رویکرهای علت گرا و دلیل گرای حاکم بر نظام اموزشی و همچنین نوسانات شدید اقتصادی حاکم بر جامعه، نیازمند استقرار پایداری در بودجه و امکانات خود هستند تا از این طریق بتوانند در مقابل نوسانات هزاره سوم، نقش فراکنشی در آینده و رسالت های خود داشته باشند و از ثبات و توازن لازم برخودار شوند. ساختار آموزش عالی در ایران برگرفته از نظامی متمرکز است. ساختار متمرکز معمولا برای یک محیط باثبات و ساده طراحی میشود و چنین ساختاری پاسخگوی محیط پیچیده نخواهد بود. ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی ایران همواره در حال تغییر و تحول بوده است. در شرایط فعلی که سرعت در نشان دادن واکنش به تغییرات محیطی و اخذ تصمیم در زمره عناصر مهم اداره سازمانها به شمار میآید، ساختار آموزش عالی کشور به دلیل تمرکز آن، توانایی همگامی با شرایط و تغییرات موجود را ندارد. ساختاری که بدون تحلیل محیط داخلی و خارجی طراحی شود، احتمالا اثربخش نخواهد بود.دانشگاه ها همواره با افزایش انتظارت دولت و ملت از آنها برای رفع نیازهای بیشتری از جامعه روبه رو هستند. این امر بر توانایی آنها در ارائه کارکردهای اصلی خود تاثیر می گذارد. امروزه دانشگاه ها برای انجام ماموریت خود به یافتن منابع جدید تامین مالی مجبور شده اند، چرا که جریان ثابت و پایدار منابع دولتی بری آموزش عالی رو به کاهش است. براین اساس توجه به تامین مالی و تنوع سازی درامدهای دانشگاه ها مورد توجه قرار گرفته و نظام آموزش عالی ایران نیز از این قاعده مستثی نمی باشد. دانشگاه به مثابه یک بنگاه دانش فعالیتهای تولید، توزیع و ترویج دانش را دنبال می کند. یک الگوی مطلوب برای تامین مالی فعالیت های دانشگاه ها که تمام فعالیت های یاد شده را در بر گیرد و کارایی، اثربخشی و عدالت و همچنین توسعه کمی و کیفی فعالیت ها را در بر گیرد وجود ندارد. بر پایه یافتههای کیفی پژوهش، برای دستیابی به سرمایه مورد نیاز و تأمین منابع مالی پایدار، افزون بر مشارکت ملی، تأمین منابع خارجی و بکارگیری روشهای گوناگون آن یکی از ابزارها و پیش نیازها برای توفبق کشور در دستیابی به توسعه اقتصادی و محقق نمودن اهداف کلان توسعهای آنهاست. نارساییهای مالی دانشگاه به شکلهای گوناگون در کارکرد دانشگاه تأثیر میگذارند از جمله اینکه منجر به از بین رفت کادرهای ارزشمند دانشگاه میشود برای نمونه؛ درگیری اعضای هیأت علمی در بخشهای خصوصی و نیمه دولتی، جذب مراکز خصوصی، مهاجرت به خارج از کشور.بنابراین دانشگاهها برای رسیدن به پایداری اقتصادی باید از روشهای متنوع مالی (1. بودجه دولتی، 2. فروش خدمات آموزشی و پژوهشی، 3. شهریه دانشجویی، 4. کمکهای مردمی (موقوفات) و 5. کمکهای خارجی) برای تأمین منابع مالی خود استفاده کنند. به طوری که اگر در یکی از این زمینهها با مشکل تأمین مالی روبرو شوند، میتوانند دیگر زمینهها را فعال کنند و به جبران کسری بودجه خود اقدام کنند. در چنین صورتی دانشگاهها از منابع مالی و همچنین درآمد پایدار برخوردار خواهند شد. بنابراین استفاده از روشهای متنوع مالی و دستیابی به منابع مالی پایدار و همچنین درآمد پایدار از نیازهای اساسی دانشگاه پایدار میباشد. در حقیقت تأمین مالی پایدار ضمن اینکه منجر به بهبود عملکرد دانشگاه در انجام وظایف و کارکردهای آموزشی، پژوهشی و خدمات تخصصیاش میشود، به صورت ابزار اصلی هدایت نظام آموزش عالی نیز ایفای نقش میکند.
بر پایه یافت های کیفی پژوهش ، مجموعه ویژگی هایی به عنوان مولفه های هویت علمی و آکادمیک شناسایی شدند که به ترتیب عبارتند از: آزادی علمی و استقلال دانشگاهی(وجود فضای آزاد اندیش، استقلال فکری و اظهار نظر در دانشگاه، وجود محیط سیاسی برانگیزاننده و تقویت کننده، هدایت ساختار دانشگاه به سمت توزیع اطلاعات، نه کنترل اطلاعات، امنیت شغلی، آزادی علمی و پژوهشی، منزلت اجتماعی اهل علم)، اخلاق حرفه ای و آکادمیک(اخلاق مدیریتی(مسئولیت پذیری- مشارکت فعالانه- رفتار منصفا نه و عادلانه)، اخلاق پژوهشی( انجام پژوهش های اصیل و در چارچوب رسالت های مورد توافق- مالکیت معنوی فکری- بالندگی و به روز بودن- پایبندی به هنجارهای علمی)، اخلاق آموزشی(احترام به همکاران- احترام به علم و حاملان آن در جامعه- حفظ حریم شخصی و ازادی های علمی) و شهروند آکادمیک (هویت علمی(حس تعلق و وابستگی به اجتماع علمی دانشگاه- نگرانی نسبت به علم و دانش- شرکت در محافل و انجمن های علمی دانشگاه- )، هویت سازمانی(وفاداری به ارزش ها و هنجارهای سازمان)، هویت شخصی( درک و تصور فرد از خودش به عنوان کنشگر علمی در محیط دانشگاهی). بوردیو مهمترین کارکرد دانشگاه را شکل بخشیدن به هویت آکادمیک می داند و آنچه سازندة هویت دانشگاهیان است را با مفهوم "عادات" یا "ملَکات دانشگاهی" توضیح می دهد. انسان آکادمیک یا عضو اجتماع دانشگاهی، کسی است که عادات، منش و ساختمان ذهنی، ذوق، سلیقه و آنچه به عامل اجتماعی این امکان را می دهد که روح قواعد، آداب، جهت ها، روندها، ارزشها و دیگر امور حوزة مناسب "کنش آکادمیک" و زیست دانشگاهی در درون او شکل گرفته، پذیرفته شده و منشأء اثر شود، داراست. این عادات مانند دیگر عادات اجتماعی محصول "ساختار اجتماعی" معینی هستند و از این رو در جوامع مختلف"عادات دانشگاهی"مختلف وجود دارد(فاضلی، 1387 به نقل از همتی، 1394 ). نهاد دانشگاه در بیشتر جوامع، کارکردهای مهمی انجام می دهد که آمیزة خاصی از نقش های فرهنگی و ایدئولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی، آموزشی و علمی واگذار شده به آنهاست. دانشگاهها نهادهای چندمنظوره و چند محصولی اند که در ایجاد و انتقال ایدئولوژی، گزینش نخبگان و نخبه سازی، توسعۀ اجتماعی و ارتقای آموزشی، تولید و کاربرد دانش و آموزش نیروی کار ماهر نقش اساسی دارند. به طور کلی، دانشگاهها در همۀ فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی جوامع معاصر درگیرند. در این راستا، یکی از مهمترین کارکردهای دانشگاه، ایجاد فرهنگ دانشگاهی تأثیرگذار و تربیت انسان دانشگاهی و هویت بخشی به آنهاست. دانشگاه مدرن نقش متفاوتی برای موجودیت نوینی به نام انسان دانشگاهی خلق کرده است که جایگاه متفاوتی در جامعه داشته و الگوهای رفتاری و اجتماعی مختلفی خلق کرده است. انسان دانشگاهی از سرمایۀ فرهنگی برخوردار است. این سرمایه که از عادت واره های خاص زیست اجتماعی او برمی خیزد جایگاه اجتماعی و گروه اجتماعی متفاوتی را برای او خلق کرده است. در پایان می توان گفت در عصری که نظام لیبرال اقتصادی و مادی در جامعه حاکم است و بر تمامی جوامع و نقش ها سایه انداخته، بازاندیشی و بازیابی هویت علمی و آکادمیک بر اساس استقلال و آزادی علمی، اخلاق و پرورش شهروند آکادمیک را در محیط دانشگاهی به عنوان یکی از فاکتورهای اساسی ارزش ذاتی علم و دانایی دانست. علمی که به وسیله فرهیختگان دانشگاهی باعث غنای زندگی و توسعه متعادل و کیفیت زندگی می شود. یافته های این بخش با نتایج ثمری و همکاران(1393)، سایمر و رامل(2006)، موشمن(2017)، کریمیان و همکاران(1390) و هاسین(2010) همخوانی دارد.
مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، دیپلماسی علمی را تعاملات و ارتباطات با دولتها، موسسات، متخصصان و مردم از طریق به کارگیری سازوکار دیپلماسی جهت ایجاد فرصتهایی برای توسعه علمی، فناوری و نوآوری کشور و متقابلا استفاده از این ظرفیت برای پیشبرد اهداف سیاست ها تعریف کرد. در تحلیل نتایج به دست آمده در ارتباط با شاخص دیپلماسی علمی در عصر جهانی شدن، سه مولفه نقش اساسی ایفا می کند که عبارتند از: بین المللی شدن دانشگاه(چرخش آزاد منابع علمی، رقابتی شدن، اهتمام به نقش بین المللی آموزش عالی، پدیده جهانی/ محلی، عضویت در نهادهای بین المللی اعتبارسنجی، اجتماع علمی جهانی، مشارکت بین الملل در امر تدریس و یادگیری، کسب دانش جهانی)، بهینه سازی زیر ساخت ها و فرایند ها(آموزش سیستماتیک و فرهنگ سازی در ارتباطات ملی و بین المللی، تولید مستندات دانشگاه به زبان های زنده، هدف گذاری دانشگاه در لیگ پیشروان تولید علم، تخصیص اعتبار مالی جهت فرایندهای جهانی علمف تعریف و تبیین مولفه های جذابیت علم و فناوری برای کنشگران، عقد قرارداد و تفاهم نامه با مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی صاحب سبک، آموزش حقوق بین الملل از طریق کارگاه ها و دوره های آموزشی) و تعاملات علمی و فناوری(حضور در مجامع بین الملل، تبادل استاد و دانشجو، چهره سازی بین المللی، همکاری در اجرای طرح های نوآورانه در سطح بین الملل، همکاری در به کارگیری زبان علمی در تعاملات بین الملل، همکنشی جمعی جهانی، تبادل منابع و تجربیات مرتبط با پایداری). با ظهور اقتصاد دانش بر، خط مشی های آموزش عالی متحمل تغییراتی شده اند که سبب گردیده دانشگاه ها همانند شرکت های خصوصی برای کسب مزیت های رقابتی و افزونی منابع در بازارهای جهانی ایفای نقش کنند. پاسخگویی دانشگاه بدون تعامل با بازار کار و سایر محیط های علمی مرتبط محقق نخواهد شد. یک دانشگاه پاسخگوی تعامل مداوم با صنعت، بازار و سایر مجامع علمی است. بین المللی کردن آموزش عالی شامل تسهیم فعالیت های علمی، ترویج نوآوری و درک متقابل فرهنگ های مختلف با هدف بهبود زندگی و رفاه بشریت است. دانشگاه ها باید فرصت های مناسبی را برای زندگی و آینده ای بهتر برای مردم و کشور فراهم کند. این موضوع بدون تعاملات ملی و بین المللی، فعالیت های مشترک و یادگیری از جهانیان غیر ممکن به نظر می رسد.کشورهای صاحب سبک علاوه بر ارتباطات بین المللی سنتی در تبادلات دانشجویی و اعضای هیات علمی، توجهات خود را به همکاری های پژوهشی، انتقال فناوری و افزایش تعاملات اکادمیک معطوف کرده اند. از جمله این عوامل بهره گیری از تجارب بین المللی، بین المللی کردن آموزش، تعامل با جهان، دعوت از اساتید خارجی، توافقنامه های بین المللی، تعاملات بین المللی، و .. تشکیل شده است. برای حرکت به سوی پایداری و دانشگاه پایدار، چنانچه سیاست گذاریهای اصولی متناسب با تکثر و تنوع فرهنگی در نظر گرفته شوند (به گونهای که از یک سو این تنوع و تکثر مورد توجه و احترام قرار گیرد و از سوی دیگر وحدت و انسجام یک جامعه مخدوش نشود)؛ این تکثر و تنوع نه تنها تهدیدی برای کشور نیست، بلکه میتواند فرصت سازیهای مناسبی برای پیشرفت و توسعه همهجانبه، پایدار و فراگیر ایران را به دنبال داشته باشد. بنابراین با پذیرفتن تنوع و تکثر به عنوان لازمۀ تعامل فرهنگی در عصر جهانی شدن، میتوان زمینه را برا ی توسعۀ همهجانبه و پایدار کشور فراهم کرد.
بنابراین در این پژوهش با توجه به مطالب یاد شده بر پایه یافتههای بخش کیفی و بر پایه دیدگاه صاحبنظران، دیپلماسی علمی در عصر جهانی شدن اینگونه مفهوم سازی میشود: «دیپلماسی علمی عبارت است از: چرخش آزاد منابع علمی، عضویت در نهادهای بین المللی اعتبارسنجی رقابتی شدن، مشارکت بین المللی در آموزش و یادگیری، همبستگی بین المللی، آموزش سیستماتیک و فرهنگ سازی در ارتباطات ملی و بین المللی، هدف گذاری دانشگاه در لیگ پیشروان تولید علم ،حضور در مجامع بین الملل، تبادل استاد و دانشجو، همکنشی جمعی جهانی، تبادل منابع و تجربیات مرتبط با پایداری ،چهره سازی بین المللی، همکاری در اجرای طرح های نوآورانه در سطح بین الملل گسترش همکاریهای علمی مشترک به سود تنوع فرهنگی؛ و به معنای یادگیری برای با یکدیگر زیستن و همکنشی جمعی در عرصۀ جهانی و سیارهای است».رهیافتهای این بخش از پژوهش را میتوان به گونهای با دستاوردهای پژوهشهای صدوق (1394)، جاودانی (1388) مقیمی و همکاران(1396) و شهرام نیا و نظیفی(2013) در توجه به فرهنگ سازی در تبادلات علمی و فناورانه را تأیید کردند همسو دانست.
در رابطه با سوال دوم پژوهش(الگوی مفهومی دانشگاه پایدار چیست) باید گفت در بررسی حاضر برای پرداختن به مساله پایداری در آموزش عالی و ابعاد مختلف آن از رویکرد سیستمی استفاده شده است. در این رویکرد، بر کلیت سیستم تاکید می شود و این اعتقاد وجود دارد که آموزش عالی ترکیبی از خرده سیستم های به هم وابسته است که این خرده سیستم ها و ارتباطات شان باید برای رسیدن به آموزش عالی پایدار با هم مورد توجه قرار گیرد. برای شناسایی ابعاد و مؤلفههای دانشگاه پایدار، با مطالعه مبانی نظری و تجربی پژوهش و با استفاده از روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی، اقدام به مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحبنظران دانشگاهی شد. با توجه به دستاورد مصاحبههای نیمه ساختارمند با صاحبنظران در مجموع برای دانشگاه پایدار هشت مقوله فراگیر؛ (عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایندهای یاددهی- یادگیری، پژوهش پایدار، پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی، الزامات ساختی – کارکردی دانشگاه پایدار، هویت علمی و آکادمیک، دیپلماسی علمی در عصر جهانی شدن)و بیست و شش مقوله محوری شناسایی شدند. این ابعاد و مؤلفهها به عنوان زیر مجموعههای یک سازه اصلی و کلی به نام «دانشگاه پایدار» تلقی میشوند. که برای گام نهادن در مسیر پایداری و حرکت به سوی دانشگاه پایدار میبایست به این ابعاد و مؤلفهها توجه شود. بنابراین، در این پژوهش دانشگاه پایدار اینگونه مفهوم سازی میشود: « دانشگاه پایدار دانشگاهی است که دارای راهبرد و استراتژی پایدار، دید فراکنشی و برخوردار از حمایت جامعه در پیاده سازی اصول و مفاهیم پایداری در کارکردهای یاددهی- یادگیری پایدار، پژوهش پایدار ، تقویت جامعه دموکراتیک، حداقل سازی آثار منفی زیست محیطی، اقتصادی اجتماعی و بهداشتی بوده، و دارای الزامات ساختاری کارکردی ، تعاملات علمی و آکادمیک، نظام اقتصادی و مالی تعریف شده و نیرومند که همواره در صدد تقویت هویت شهروندان حرفه ای درکمک به جامعه پایدار و پیشگام است». نکته حائز اهمیت در ارتباط با الگوی طراحی شده این است که، همسو بودن یافتههای بدست آمده از این پژوهش با یافتههای دیگر پژوهشها، حاکی از روایی بالای این ابعاد و مؤلفههای احصا شده است. به سخنی دیگر، ابعاد و مؤلفههای شناسایی شده، برای شناخت پدیده دانشگاه پایدار از قابلیت اعتماد کافی برخوردار میباشند. با در هم آمیختن ابعاد و مؤلفههای شناسایی شده، الگوی جامعی شکل میگیرد؛ چرا که ابعاد و مؤلفههای به دست آمده در الگوی نهایی پژوهش، بیانگر درک عمیق و منسجمی نسبت به پدیده دانشگاه پایدار بوده و نوعی نگاه انتقادی به کارکردهای ذاتی و پوشش دهنده نسل های مختلف دانشگاهی است.
بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، پیشنهادی زیر در راستای شاخص های دانشگاه پایدار در نظام آموزش عالی ارائه شده است:
محدویت های پژوهش
منابع:
Teodoreanu, L. (2013). Engineering education for sustainable development: a strategic framework for universities. Annals of the oradea university: Fascicle of Management and Technological Engineering, 1: 413-418.
A Reflection on Academic Sustainability Indicators: Analyzing the Views of Higher Education Policy Makers and Planners
Salman Darabi[30], Nematollah Azizi[31], Jamal Salimi[32], Nasser Sherbagh[33]
Abstract
This study aims to investigate the views of higher education policy makers and planners on academic sustainability towards presenting a comprehensive conceptual model. As a case study, a qualitative approach was applied. For this, the mechanisms of sustainable university and its comprehensive and inherent mission were used as a basis for analyzing and identifying indicators of academic sustainability. Semi-structured interviews were used to collect data which was analyzed via inductive content analysis. Participants included 17 policy makers and planners and senior experts in the field of higher education who were selected purposefully. The findings were validated by participants and a group of academic faculties. The results of the data analysis in the coding process led to the identification of 153 open codes, which were finally categorized into 26 axial categories and 8 selective codes. Therefore, the findings included eight main categories of pedagogictal aspects in learning processes, sustainable research, functional structural requirements, social sustainability economic sustainability, scientific and academic identity and academic diplomacy in the age of globalization. Finally, the findings show that if universities wanted to maintain their stability in the current situation, they need to move towards and focus on sustainability. Accordingly, a sustainable university is a university with a sustainable strategy, a transversal and community-based vision of implementing sustainable principles and concepts in sustainable teaching-learning functions, sustainable research, strengthening democratic society, minimizing environmental, economic social and health negative impacts. This university has functional structural requirements, scientific and academic interactions, a well-defined and robust economic and financial system that has always sought to strengthen the identity of professional citizens in helping a sustainable and pioneering society.
Keywords: Higher Education System, Sustainable University, Pedagogy, Strengthening Democratic Society, Scientific and Academic Identity
[1] - مقاله حاضر بر گرفته از رساله دکترای برنامه ریزی توسعه آموزش عالی دانشگاه کردستان است
[2] - دانشجوی دکترای برنامه ریزی توسعه آموزش عالی. دانشکده علوم انسانی. دانشگاه کردستان. کردستان. ایران
مسئول مکاتبات(salman.d66@gmail.com)
[3] - استاد برنامه ریزی آموزشی. دانشکده علوم انسانی. دانشگاه کردستان. کردستان. ایران
[4] - دانشیار برنامه ریزی درسی. دانشکده علوم انسانی. دانشگاه کردستان. کردستان. ایران
[5] - دانشیار مدیریت آموزشی.دانشکده علوم انسانی. دانشگاه کردستان. کردستان. ایران
[6] Wang and Ching
[7] Blessinger
[8] lifelong learning
[9] democratisation of knowledge
[10] global knowledge society
[13]- multi cultural
[14] - Barbara
[15]- Kobler
[16]-Faghihimani
[17]-Yultusif
[18] -Teadoreanu
[19] -Muchuzuki and Fedayeva
[20] - Merck
[21] - Silva & taksira
[22] - Transformational education
[23] - Transitional education
[24]- Oana, and Rodica
[25] - Amaral,Nelson
[26]- Theodorno
[27]- Linda and Bajracharya
[28] - Amaral& Martins
[29] - Schmidt and Figueroider and Rufflet
[30] - PhD student in higher education development planning. Faculty of Humanities. The University of Kordestan. Kurdistan. Iran
[31] - Professor of Educational Planning. Faculty of Humanities. The University of Kordestan. Kurdistan. Iran
[32] - Associate Professor of Curriculum Planning. Faculty of Humanities. The University of Kordestan. Kurdistan. Iran
[33] - Associate Professor of Educational Management. Faculty of Humanities. The University of Kordestan. Kurdistan. Ira
Teodoreanu, L. (2013). Engineering education for sustainable development: a strategic framework for universities. Annals of the oradea university: Fascicle of Management and Technological Engineering, 1: 413-418.